نتایج جستجو

پاسخ : مسابقه ی عکاسی (شماره ی 9) 19-3-17-8-9

پاسخ : روز اول مهر،روز اول سمپاد خوش به حالتون چون من به مشاو گفتم لطف كنه من و سه چهار نفر رو با هم بندازه چون معمولا با هم درس مي خونيم و پرو‍ه انجام ميديم و غيره .... هر سه چهار تامون رو جدا انداخته و من رو به جرم اينكه اين پيشنهاد رو داده بودم با 20 نفري كه مي دونسته ازشون متنفرم تو 240...

پاسخ : روز اول مهر،روز اول سمپاد تونستنو كه مسلما مي تونم ... ولي يه تركيب مزخرفي تو كلاس ما جمع شدن كه نگو .... تو اين 5 سال كه باهم بوديم تقريبا هيچ كودومشون نتونستن بجز يكي دو نفر با كس ديگه اي رابطه برقرار كنن (حتي در حد سلام و خدافظ !!)

پاسخ : روز اول مهر،روز اول سمپاد من كه امروز نرفتم مدرسه ... ولي ميدونم كلاس بندي ها چه طوريه و مي دونم كه توي كلاس خودمون تقريبا با هيچكي رابطه ندارم !!! با دو سه نفرم فقط در حد سلام و احوال پرسي ..‌!!! اصلا دلم نمي خواد برم مدرسه !

پاسخ : ریاضی:درس دوست داشتنی به خاطر اینکه اگه نبود ، هیچ کاری نمی تونستم بکنم .... نه برنامه نویسی ... نه فییزیک ... نه اقتصاد ... نه آمار ... نه پزشکی ... هیچی !

پاسخ : حالا نوبت معماست! یه لامپ روشن یه لامپ ده دقیقه روشن و بعد خاموش یه لامپ خاموش حالا میریم تو اتاق ... از روی دما لامپ های خاموش رو تشخیص میدیم و روشنه رو هم که تشخیص میدیم .. حله دیگه !!

پاسخ : مردن چه حس و حالی داره ؟! راست میگی یادم نبود خیلی بد بو هستش !!!

پاسخ : مردن چه حس و حالی داره ؟! من بچه که بودم یه بار یه عالمه مورچه رو آتیش زدم ، هرچی دقت کردم نفهمیدم چه حسی دارن !!!! فقط یه صدای جالبی مثل سوزوندن چوب اومد بعدشم همشون جمع شده بودن !!! ندا: منم آتيششون زدم! تو نفت هم بندازي خيلي باحال ميشه، هي ميره بالا پايين و بعد مي ميره! :دي منحرف...

پاسخ : مسابقه ی عکاسی (شماره ی 9) عکسای من تو کامپیوتر خودمه ! انم به اینترنت وصل نمیشه ! و آهنگ هم پخش نمی کنه و صدای تق و توق و غبره هم میده !!!!! برای همین حال ندارم روشنش کنم ، برای همین عکس ها رو ندارم !!! ایشاا... در بعدی ها شرکت می کنم ، وقتی کامپیوترم درست شد !!!!

پاسخ : خودکشی !!!! یعنی چی ؟! خوب بعضی موقع آدم نه امید داره و نه آرزو و نه غیره و ذالک !!! البته من به شخصه فعلا دارم حال می کنم .... میگه خدا فرستادتمون حال کنیم ! ما چرا نکنیم ؟! بقول خودم که یه بار به یکی از دوستان گفتم : وقتی بابات رو بر میداری می بری شهر بازی ، تا بابات بزور نیارتت...

پاسخ : درمان سرطان با رياضيات بله خیلی باحاله ... به نظرم خیلی هم ممکنه ! عجب .... تا حالا به این موضوع که با ریاضی میشه جلوی سرطان رو گرفت فکر نکرده بودم !!

پاسخ : مردي كه جايزه يك ميليون دلاري را رد كرد!!! عجب ادمی باحالی بوده ... اگه اون جایزه رو قبول می کرد ، دیگه میتونست بدون دردسر بشینه خونه همینجوری مسئله حل کنه ....

پاسخ : ترکا بیایین تو اه .. من حواسم نبود شما نوشتی " خوی " مامان من " خوی " بدنیا اومده !!! اسم شما چیه ؟!

پاسخ : تورکا بیایین تو آها ... یعنی همون ترک !!! من بچه تهرانم ولی مامان و بابام آذری زبانند که اونا هم 30 - 40 سالی میشه تهرانند !!!

پاسخ : خودکشی !!!! چون من بالاخره یه روزی میمیرم و خانواده ناراحت میشن !!! فقط ممکنه یه روزی بمیرم که فرداش قرار بوده یه کار خیلی خوب کنم ... ولی یه موقعی دارم خفه میشم و نمی خوام اونهمه فشار رو تحمل کنم ، خودکشی می کنم !!! البته میدونم که این علامت ضعف و کمبود در هندل کردن شرایطه (که البته...

پاسخ : خودکشی !!!! راست می گی ها تا حالا توجه نکرده بودم ! من چند بار قرار بود خودکشی کنم چون حرام بود نکردم !!! اگه حرام نبود احتمالا الان منم اینجا نبودم !!!! :)) چه باحال !!

پاسخ : تورکا بیایین تو تورک ؟! یعنی چی یعنی ترک ؟!

پاسخ : سمپادیا رو از کجا شناختی؟ من یادم نیست ! پارسال بود فکر کنم که اینجا رو شناختم ، اما یادم نیست چطوری !!

پاسخ : مسابقه ی عکاسی (شماره ی 9) تکنولوژی تشخیص سالم بودن سنسور ها به کمک دوربین !!!

پاسخ : معلم های فراری ما یکی رو فراری دادیم ... بچه ها اعتصاب کردن و شعار دادن : توپ تانک فشفشه ، ...... باید کشته شه !!! بعد دیگه اون معلم نیومد مدرسه !!!