پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "
بیراهه رفته بودم
آن شب
دستم را گرفته بود و می کشید
زین بعد همه عمرم را
بیراهـه خواهم رفت...
ما هیـ ـچ گاه
همدیـ ـگر را به تامل نمی نگریم
زیرا مَجال نیسـتـ...
این گونه استــ که
عزیزترین کسانمـان را در چشــم به هم زدنی
به حوصلهِ زمــ ـان...
از یاد می بریم...