پاسخ : سوتیها
یه روز معلم ریاضی ما داشت درس می داد ولی هیچکس گوش نمی داد وهمه سر و صدا می کردیم.یه دفعه عصبانی شد گفت:عزیزی خفه شو(جالبیش انه که ما اصلن تو پایه اول عزیزی نداریم)بعد خودش برگشت و پرسید:تو کلاس عزیزی داریم؟و ما همه زدیم زیر خنده.2 یا 3 دقیقه بعد از این ماجرا گفت صفحه ی 48 کتاب...