نتایج جستجو

پاسخ : وبلاگ‌هایی که دنبال می‌کنید خيلين. :-s يكي از همين آرش‌ها يادداشت‌هاي دختر دست‌فروش مترو گروه ادبي گپ كيوسك پياده رو پوتشكا و داستان‌هاي ديگر پنداز پريشان‌گويي‌هاي فلان بن هيچكس هم‌كتاب‌خواني مسيح بر كوه زيتون لي لي لايبرنت از پشت يك سوم شمال از شمال غربي سپينود سراب ساز سودا ستيز...

سلام. تو خيلي از بحثا درباره‌ي جاذبه‌هاي داخلي و توريسم تو ايران، خيليا اسم سازمان ميراث فرهنگيُ به عنوان مقصر خيلي از مشكلات مي‌آرن. تو اين تاپيك، عملكرد اين سازمانُ بررسي مي‌كنيم. :-؟

لكن انجمن خوابيده‌ست؛ ياري كنيد. :-< سلام. ;D فك كنم همه، به طور كلّي بيوگرافي و اتوبيوگرافيُ بشناسن و وجه تمايزشونُ هم بدونن. اما يه سري سؤالا هست كه نه تو كتاباي درسي مطرح شده و نه اون قدر درباره‌شون بحث شده. مثلاً اين كه، به نظر شما توي بيوگرافي و اتوبيوگرافي‌نويسي، ارزش ادبيم مطرح هست يا...

پاسخ : بچه های سایت را بکشید! (1) توضيحات : اسم بهراز كه مي‌آد، هميشه به خاطر يكي از بانگاي قبليش ياد آرش كمانگير مي‌افتم. به خاطر قفسه‌شم، ياد كتاب و اينا... همين ديگه :-" پ.ن : يكي نيست بهم بگه تو كه بلد نيستي، خب نكش. :))

پاسخ : درون گرایی/ برون گرایی آقا، فک ميکنم درونگراييو با گوشه گير بودن - دپرس بودن يا هرچيز ديگه اي اشتباه گرفتين!!! درون گرا کسيه که از درون و با کاراي شخصي و دروني انرژي ميگيره و ميتونه خودشو نشون بده، و برونگرا برعکس. مثلا من درون گرام؛ اما آدم غير اجتماعي يا نجوش يا دپرس يا هرچيزي نيستم!

پاسخ : تصـــــور ما از کاربران سایت به نظرم خجالتيه و پا جلو گذاشتن براي دوستي و هرکار ديگه سخته براش. اما وقتي با کسي دوست ميشه حسابي روش باز ميشه، خوش اخلاق و خنده رو و اينا! :د

پاسخ : دارن شان من خودم کتابشُ خریدم. صرفاً به خاطر این که عاشق کرپسلی بودم! ;D کلاً اگه از کرپسلی خوشتون می اومده، بدتون نمیاد از این کتابه

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1] نمايشنامه خوني دور هم، تو آمفي حتي. 8-^ متحول کردن کتاب خونه ئم عالي. هستم. ;D

پاسخ : نظرسنجی میتینگ سمپادیا پارک؟ بهتر نيس يه جايي مث همون سوپر استار باشه که جمع شدن و حرف زدن راحتتر باشه؟

پاسخ : م.مودب پور کسي اين جا نميگه کسي که مودب پور ميخونه مجرمه که. صرفا دارم نظر خودمو ميدم من؛ که به نظرم کسي که کل تعريفش از کتاب تو مودب پور خلاصه ميشه معمولا ديدش محدودتر از کسيه که آثار و عقايد کلي نويسنده صاحب نظر، و نه خزعبل نويسو مطالعه کرده.

پاسخ : م.مودب پور به نظر من کسي که هميشه کتاب عاشقانه عامه پسند ميخونه، ذهن خودشو محدود کرده به "يه دختره بود و يه پسره که نشد با هم ازدواج کنن و آه و واويلا..." اما مثلا بيگانه، با طرز تفکراي جديد آشناش ميکنه. :-?? (حداقل، هر آدم اينطوري که من ديدم، فوق فعاليت ذهنيش "دوسدخدر/دوسپسر" بوده. : |)

پاسخ : خالد حسینی من بادبادک بازو خيلي سال پيش خوندم. همون طور که ارغوان گفت؛ به نظرم داستان گوي خوبيه واقعا، اما تو داستان پردازي چيز خاصي نديدم ازش. :-? + اين که سوژه هاي انتخابيش، براي ما که از افغانستان چند تا کارگر و يه لهجه ميندازيم، جالبه. :-? ويرايش : ارغوان، يه بار خواستم حرف حساب...

پاسخ : م.مودب پور نسترنگار: به نظر من ارزش کتاب و کلا کتاب خوندن، رابطه مستقيم داره با طرز نگاه و ديد خواننده ش به همه چيز، تو دنياي واقعي. [ جمله شعاري اي به نظر مياد؛ ولي واقعي. ]

پاسخ : جو کتابخونی! به نظرم بعضي اتفاقاي سياسي-اجتماعيم موثرن. مثلا سال 88 بعد از انتخابات، يه مدت 1984 و قلعه حيوانات خوندن خيلي مد شده بود. چون هرکسي ميخوند و ميتونست با شرايط کشور خودمون تطبيق بده.

پاسخ : پیشنهادهای ایجاد یا حذف انجمن خب هر گروهي رو ميشه به انجمن مربوطش ربط داد. بعد چيزه، من لزومشم نفهميدم راستش. مثلا تو تاپيک يه قاتل چه بحثي ميشه راه انداخت؟ جز شناخت! پ.ن: منم همون جائم که پوريا هس؛ نه سر پياز و نه ته پياز :-"

پاسخ : فراخوان نخستین مسابقه‌ی شعرخوانی زهرا : دقیقاً به خاطر همینی که بقیه گفتن. حافظ خیلی خیلی شناخته شده س و فک نکنم اونقد نیاز باشه که ملتُ باهاش آشتی بدیم. :-"

پاسخ : تصـــــور ما از کاربران سایت منم دقیقاً همین حسِ مرموز بودن، غ قابل پیش بینی بودن و ... داشتم بعد از دیدنتون :-?

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1] منم که تهران نیستم با خبر نشدم :-"

پاسخ : فراخوان نخستین مسابقه‌ی شعرخوانی از شاعراى مربوط به سبكي كه توى ميزگرد تاريخ ادبيات انتخاب شده، استفاده كنين. ;;) نظم - سبک عراقی (انوری ، حافظ و ...) پ.ن: حافظ نه البته...

پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1] حتي اگه بدتر از خرداد داده باشي مثلا؟ :-"