پاسخ : سوتیها
یه بار تو اتوبوس جامو دادم به یه خانم پیر .خیلی تشکر کرد. وقتی پیاده می شد خواست دو تا بلیط بده .پریدم همچین دستشو گرفتم که کم موند بازوش کنده بشه. : نه حاج خانم!زحمت نکشین! یهو دیدم یه خانم جوانتر هم داره با اون پیاده میشه و مات و مبهوت منو نگاه می کنه. پیرزنه گفت : وای ببخشین...