نتایج جستجو

  1. سمپادی های کاشان

    پاسخ : سمپادی های کاشان به بچه های سمپادی پیشنهاد میکنم بازارچه خیریه ای رو که از طرف انجمن فارغ التحصیلان برگزار میشه رو حتی برا چند دقیقه هم اگر باشه ببینن، جدا از زحمتی که کشیده شده، به نظرم خوش میگذره، مخصوصا اگر با برگزار کننده هاش اشنا باشید و دوستاتون باشند به نظرم بازدید از اونجا خالی...
  2. خالكوبي

    پاسخ : خالكوبي خالکوبی داریم تا خالکوبی، بعضیا تن و بدنشونرو با دفتر نقاشی اشتباه میگیرن، خب این ب نظرم خیلی زشته و در کل با دائمیش هم مخالفم ولی از این تتو هایی که با آب پاک نمیشه و مثلا با الکل پاک میشه، از اینا خوشم میاد، مثلا حرف و مار و پلنگ و اینا قشنگه ب نظرم ;D و البته جگرشو ندارم...
  3. تفكيك جنسيتي در دانشگاه ها

    پاسخ : تفكيك جنسيتي در دانشگاه ها کسی که بخواد با جنس مخالف رابطه برقرار کنه رو اگر توی شیشه هم بکنن کار خودش رو میکنه، نمیشه جلوشون رو گرفت که، تلاشی بس بیهوده است در درجه اول، بعدش هم کار بسیار بسیار احمقانه ایه ب نظرم
  4. شاعرانه های کاربران

    پاسخ : شاعرانه های کاربران در این گذار روزگار بگشته حال من خراب.....که دارد این دلم کَمَکْ خراب عرصه می‌شود بدارد این دل غمین چه دردهای بی صدا.....که گر سکوت بشکنم جهان ز نعره می‌شود بدیده ای بهار را بی گل و سبزه و سمن؟.....نگر کنون بهار عمر بدون هر سه می‌شود گل بهار عمر من ز من چه دور باشد...
  5. شاعرانه های کاربران

    پاسخ : شاعرانه های کاربران دلم کرده هوای آن یکی دم...که دست مهربان تو بگیرم شوم محو نگاه دلربایت...که در بند کمانگاهش اسیرم ز اخمت هم رود بیرون همه غم...نخندی هم ز اخمت جان بگیرم فدایت جانم ای ابروکمانم...که بر قلبم زنی با چشم، تیرم مرا سبزی و شادابی تو هستی...که بی تو خشک باشم من، کویرم مرا...
  6. سرکار گذاری!

    پاسخ : سرکار گذاری ! یه روز سر کلاس آمار بودیم، آفتاب مثه چی افتاده بود توی کلاس، ولی یه دوستام که خیلی اهل سر کار گذاشتن بود و لب پنجره هم مینشست یه دفعه وسط درس گفت " چه برفی میاد" ;D معلممون هم ساده رفت لب پنجره دم تخته و بیرون نگاه کرد :)) گفت کو؟ کجا برف میاد؟ :)) ما مرده بودیم از خنده...
  7. روز تولد

    پاسخ : روز تولد خاطره تولد خودمو کاری ندارم ولی پارسال که پیش دانشگاهی بودیم روز تولد معلم حساب دیفرانسیلمون با بچه ها پول جمع کردیم براش دوتا کیک خریدیم، روی کیکاش شمع عددی گذاشتیم 80 سالگی ;D فشفشه و این چیزا هم خریده بودیم اومده بود فقط نگاه میکرد ;D طفلی تو این مونده بود چقد ما خل و چلیم...
  8. تقلب

    پاسخ : تقلب تقلب زیاد کردیم توی دوران تحصیل B-) با انواع سبک های نوین و کهنه :)) اما فکر کنم یکی از خاطره انگیز تریناش رسوندن شعر حفظی بود سر امتحان کتبی ادبیات، ترم دوم هم بود جای خالی نداشت که پر کنیم، همه اشو باید مینوشتیم، ولی شیوه تقلب با پانتومیم و شکلک در آوردن بود :)) از یه طرف سالن...
  9. تنها بیرون رفتن

    پاسخ : تنها بیرون رفتن کلا من که هر وقت صحبت بیرون رفتن بکنم بابام در مرحله اول بدون برو برگرد مخالفت میکنه 8-} ولی فقط رو.ساعت برگشت حساسه یاد امسال ماه رمضون افتادم، بابام ساعت 12 زنگ زد بیا دیگه بسه، گفتم یه ربع دیگه میام ساعت سه و نیم رسیدم خونه ;D از برکت ماه رمضونه که هنوز زندم...
Back
بالا