پاسخ : شاعرانه های کاربران
بنگر زمانه بر پر و بال شکسته ام...بر من نگر که دگر ز غم از هم گسسته ام
شاهین ببودم و اندر هفت آسمان...بنگر چگونه به کنج قفس من نشسته ام
شادی برای جوانی بباشد و لیک...در دل غم است و نبینی خجسته ام
شادی بداشتم و امید و شد تمام...از همّه آرزویی دگر دست شسته ام
حس خزان...