پاسخ : سوتیها
امشب خیر سرم رفتم روضه مثلا...یه سره موبایلم دستم بود،بازی می کردم :-"...
یه دختر کوچولو اومده با یه لیوان آب دستش.تشنه بودم،خوشال شدم که الان برای من آب اورده... به مامانم میگه حمد بخونین واسه شفای مریض!!!با اعتماد به نفس گفتم"بده من می خونم."
حالا لیوانو از دستش گرفتم هرچی فک...