نتایج جستجو

پاسخ : داستانک تن آدمی شریف است به جان آدمیت خانمي با لباس کتان راه راه وشوهرش با کت وشلوار دست دوز و کهنه در شهر بوستن از قطار پايين آمدند و بدون هيچ قرار قبلي راهي دفتر رييس دانشگاه هاروارد شدند. منشي فوراً متوجه شد اين زوج روستايي هيچ کاري در هاروارد ندارند و احتمالاً اشتباهی وارد دانشگاه...

پاسخ : کی تو سمپادیا از همه باهوش تره؟ فک کنم ه و ع رو جابجا زدیا فرزانه ه م ع ق ن

پاسخ : تیراندازی خب لازم نیست که حتما خودت تپانچه داشته باشی که . می تونی از تپانچه های باشگاه استفاده کنی برو دنبال علاقه ت /m\ ;)

پاسخ : داستانک عشق به كودكي گفتند عشق چيست؟گفت بازي. به نوجواني گفتند عشق چيست؟گفت رفيق بازي. به پيرمردي گفتند عشق چيست؟گفت عمر. به عاشقي گفتند عشق چيست؟ چيزي نگفت... آهي كشيد و سخت گريست به كوه گفتم عشق چيست؟ لرزيد به ابر گفتم عشق چيست؟ باريد به باد گفتم عشق چيست؟ ورزيد به پروانه گفتم...

پاسخ : کی تو سمپادیا از همه باهوش تره؟ به غیر از چند قسمتی ها پس این قبول نیست

پاسخ : تیراندازی حرف شما کاملا درسته ولی برای اینکه بتونی حلقه کوچکتری رو بزنی باید اسلحه رو طوری نگه داری و در صورت لزوم جابجاش کنی که بتونی از توی شکاف درجه ، مگسک رو روی کوچکترین حلقه ببینی.درسته؟اگه در تیراندازی ما فقط نیاز به قدرت بینایی بالا و قدرت تمرکز داشته باشیم که دیگه چه نیازی به...

پاسخ : سخنان دکتر علی شریعتی وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است ( دکتر علی شریعتی) اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها...

پاسخ : داستانک اثبات عشق پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم... ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود... ا ما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم. می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولاش نمی...

پاسخ : داستانک چرا در نزدی؟؟؟ صبح زود از خواب بیدار شدم وبا عجله روزم را شروع کردم.درهیاهو ی شتاب فرصتی برای مناجات با پروردگار حاصل نشد. مشکل پشت مشکل و مسئولیت پشت مسئولیت.با درماندگی به اسمان نگاه کردم و پرسیدم:پروردگارا!چرا کمکم نکردی؟؟ پاسخ شنیدم:چون کمک نخواستی! می خواستم رنگ شادمانی را...

پاسخ : داستانک اتوبوس ساعت یه ربع مونده به 1 بود که زنگ مدرسه خورد.طبق روال هر روز تو حیاط مدرسه منتظر بودم تا دوستام بیان و بریم خونه. چند روز بود که بخاطر یکی از دوستام با اتوبوس به خونه میرفتیم.قبل از اینکه به ایستگاه برسیم اتوبوس رسیده بود و داشت از ایستگاه رد میشد. راننده که از دور دید ما...

پاسخ : سخنان دکتر علی شریعتی اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت عاشقان سکوت شب را ویران میکردند دکتر علی شریعتی

پاسخ : جملات پشت کامیونی! نیش دوست از نیش عقرب بدتر است پس بزن عقرب که دردش کمتر است

پاسخ : حدسِ جمله از عشق بگو عشق همین نان من و توست اگرش کس تنقلبوغرورص داداش ت عاشق انسک وتشبراویران میکرد ند

پاسخ : لوگو پس لوگوی بعدی کو؟

پاسخ : تیراندازی نمیدونم من چجوری حرف میزنم که شما متوجه نمی شب من میگم که هر دو به قدرت بدنی ربط داره و باعث تقویت عضلات میشه

پاسخ : لوگو وقتی این همه وقت کسی نتونسته بگه پس یا باید جوابو بگی یا عوضش کنی

پاسخ : تیراندازی چرا اتفاقا این هم باعث تقویت عضلاته اگر بخوایم طبق نظر شما پیش بریم , وزنه برداری هم یه مهارته چون فقط وزنه رو میبری بالای سر و میندازی پایین ولی در صورتی که ورزشه چون باعث تقویت عضلات میشه و به قدرت بدنی ربط داره

پاسخ : تیراندازی شما خیلی بامزه هستیا.مواظب باش ندزدنت در ضمن تپانچه نیم کیلو نیست و دو و نیم کیلوئه ینی 2 کیلو + نیم کیلو تپانچه رو باید اونقدر با دست صاف و کشیده بالا نگه داری تا بتونی رو نقطه سیاه تمرکز کنی(حداکثر 5 ثانیه) پس خیلی بیشتر از در یخچال باز کردن انرژی می خواد حالا اگه می خوای...

پاسخ : کی تو سمپادیا از همه باهوش تره؟ ستاد جلوگیری از خوابیدن تاپیک ;D ن گ ا د ل

پاسخ : حسرت حسرت خوردن کار خیلی بیهوده ای چون آدمو به هیچ جا نمی رسونه و بلکه از جاهایی که قرار بوده بهشون برسیم هم دور می کنه به جای حسرت خوردن باید تلاش کرد تا چیز بهتر از اونی که حسرتش رو می خوریم رو بدست بیاریم باید ببینیم که الان حسرت چی رو می خوریم و سعی کنیم دوباره اون کار رو تو حال...