پاسخ : شعرای بچگیمون
باز باران،
با ترانه،
با گهرهای فراوان
مى خورد بر بام خانه.
من به پشت شيشه تنها
ايستاده
در گذرها،
رودها را اوفتاده.
شاد و خرم
يک دو سه گنجشک پر گو،
باز هر دم
می پرند اين سو و ان سو.
می خورد بر شيشه و در
مشت و سيلی
آسمان امروز ديگر
نيست نيلی.
يادم آرد روز...