نتایج جستجو

  1. Delaram95

    سمپادی های مشهد

    پاسخ : سمپادی های مشهد چه جالب! كسي نيست كه ابراهيمي باشه و آقا باشه و شيمي درس بده؟؟!
  2. Delaram95

    سمپادی های مشهد

    پاسخ : سمپادی های مشهد آقاي ابراهيمي كه شيمي درس مي ده و يه ابراهيمي ديگه كه فيزيك درس مي ده، هاشمي نژاد يك درس مي دن؟
  3. Delaram95

    قلاده های طلا

    پاسخ : قلاده های طلا حرفتون كاملا درسته اما وقتي كه تو و يا من براي مشكلي كه از نظرمون پيش اومده مي ريزيم توي خيابون و شعار مي ديم. فكر نمي كني يه عده هم مي يان و سو استفاده مي كنن؟ مثلا،‌ يه عده از شلوغي استفاده مي كنن و مي يان و دزدي مي كنن. حالا مثلا گروهك م.خ مي تونه بياد و از جنبشي كه راه...
  4. Delaram95

    قلاده های طلا

    پاسخ : قلاده های طلا می شه منظورتونو از توهین بگین؟؟
  5. Delaram95

    هنرمندان سايت

    پاسخ : هنرمندان سايت معرق کاری بلدم. خط هم خوبه نستعلیق کار می کنم. ویولن هم نزدیک 5 ساله می نوازم. متن ادبی هم می نویسم... عکاسی هم که آماتورم... :)
  6. Delaram95

    قلاده های طلا

    پاسخ : قلاده های طلا آره، بازی حیایی خیلی عالی بود. و این که اون شیخه هم که به قول تو فاسد بود، یه جور بازی درآورده بود که دکتر (جاسوس خود بچه های اطلاعات) لو بره. و گرنه اون فاسد نبود. کلا یه بازی بود که کامران رو تعلیق کردن. حتما باید یه بار دیگه فیلم رو ببینی!!! :-" و این که مسلمه که چنین...
  7. Delaram95

    کارتون های زمان ما!

    پاسخ : کارتون های زمان ما! یه کارتونی هم بود، دوقلو های افسانه ای جولز و جولی بودن گمونم. خیلی جالب بود... دستاشونو به هم می دادن یه قدرتی به وجود می اومد که می تونست دشمناشونو نابود کنه...
  8. Delaram95

    کارتون های زمان ما!

    پاسخ : ﭘﺎﺳﺦ : ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺎ! آره من یادمه، من عاااااااااااشق اون برنامه بودم. قیفی و چوبی، فکر کنم خواهر برادر بودن. چه دورانی داشتیم..
  9. Delaram95

    بهترین یا بدترین خوابی که دیدید

    پاسخ : خواب من که کلا خوابایی رو که می بینم به محض این که از خواب پا می شم، فراموش می کنم، و وقتی هم بیدار می شم احساس می کنم این قدر ذهنم مشغول بوده که کلا نخوابیده بودم. بعضی وقتا ها هم که این قدر استرس دارم توی خواب که وقتی پا می شم سوزش معده دارم. پریشب خواب می دیدم که توی مدرسه یه همایش دو...
  10. Delaram95

    کارتون های زمان ما!

    پاسخ : ﭘﺎﺳﺦ : ﮐﺎﺭﺗﻮﻥ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺎ! نه این مسابقه رو که یادم نمی یاد. اما توی اون کارتونه اسم یکی از برادرا نیوبی بود... گمونم.
  11. Delaram95

    خصوصی

    پاسخ : خصوصی من الان رو نمی دونم، اما توی همه ی سینما جمع نشده ها! توی تهران البته . روز آخر اسفند که روی پرده بود. الان رو نمی دونم؟!
  12. Delaram95

    کارتون های زمان ما!

    پاسخ : کارتون های زمان ما! اون برنامه ای که پدربزرگای ما هم دیده بودنش حتا ، که مربوط به چشم بادومی ها می شد، سه تا برادر بودن می رفتن جنگ و یه خواهر داشتن که براشون دعا می کرد، الان اسم خودش رو یادم نمی یاد..
  13. Delaram95

    عصبانیت!

    پاسخ : عصبانیت! من وقتی نفس عمیق می کشم که عصبانیتم رو کنترل کنم، سردرد می شم، اونم یه سردرد خیلی شدید.
  14. Delaram95

    فکر میکنی چقد جرئت داری؟

    پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟ این قدر جرئت داشتم که بشینم پشت فرمون ماشین، بدون گواهینامه و از سر حسادت و بدون اجازه. ماشین رو روشن کنم، دنده عقب بیام، تا بتونم ماشین رو از حالت پارک در بیارم و بیارمش توی خیابون، اما وقتی پامو از روی کلاج برمی داشتم، چون پامو زیاد روی گاز فشار داده بودم،...
  15. Delaram95

    جُک های قومیتی

    پاسخ : جُک های قومیتی موافق بودن اکثریت به معنای درست بودن یک مسئله نیست.
  16. Delaram95

    آقا داماد چیکاره ان؟

    پاسخ : آقا داماد چیکاره ان؟ شغل خیلی مهمی دارن. همه کاره و هیچ کاره. رئیس دفتر رئیس جمهورن.
  17. Delaram95

    جُک های قومیتی

    پاسخ : جُک های قومیتی تفرقه که معمولا وجود داره. مسخره کردن کار درستیه؟ چه لزومی داره که وجود داشته باشه؟ برچسب چسبوندن اصولا درست نیست، چون در ناخودآگاه ما حک می شه و ما بدبین می شیم نسبت به هم دیگه.
  18. Delaram95

    سانحه!

    پاسخ : سانحه! همین امروز که داداشم برای تمرین رانندگی نشسته بود پشت فرمون، نزدیک بود تا نزدیکی مرگ پیش برم.
  19. Delaram95

    عصبانیت!

    پاسخ : ﭘﺎﺳﺦ : عصبانیت! عصبانی شدن لازمه، بعضی وقتا و باید هم کنترل شه. به عنوان مثال حقت ضایع شه، باید عصبانی بشی تا بتونی یه اقدامی برای گرفتن حقت بکنی. عصبانیت خوبه، به شرط این که کنترل شه.
  20. Delaram95

    قفسه کتاب دلارام - ۹۶۹۱

    داستان سیستان این اولین و فعلا آخرین کتاب رضا امیرخانی است که قالب سفرنامه داره، فضای کتاب کاملا واقعی است چون اساسا رضا امیرخانی نویسنده ایست که دروغ نمی نویسد. به او پیش نهاد سفری ده روزه می شود با ره بر، که در این سفر ره بر قرار بوده که به سیستان و بلوچستان برود. او اتفاقاتی رو که در این...
Back
بالا