نتایج جستجو

پاسخ : رابطت با خانوادت چه طوره ؟ هر روز بدتر از دیروز با خاهرم که کلاقطع رابطه ایم ... بابامم که اصا انگار من وجود خارجی ندارم واسش فقط داداشم که اونم دوستشونو ب من ترجیح میدن

پاسخ : پسر ها و دختر های امروزی جابجا میشوند ! شایدم به خاطر ناعدالتی که فکر میکنه در حق دخترا شده و این محدودیت ها واسه پسرا وجود نداره چون دیدم و شنیدم دارم میگم که ممکنه به خاطر طرز دید اطرافیان باشه ... نوع نگرش ها ...

پاسخ : ظاهر یا باطن؟ شاید به هرحال این چیزی که من گفتم دور از واقعیت نیست ... بعدم گاهی اوقات باطن طرف با یه ذره اشنایی خودشو نشون میده اما در نگاه اول خب درسته ...

پاسخ : تنهایی هیچ کس تنها نیس فکر میکنم این خودماییم که میخایم تنها باشیم از همه کس و همه چیز فاصله میگیریم فکر میکنیم یه ادم توی این دنیا پیدا نمیشه نوجوونای الان هم تنها نیستن درنوجوانی به خاطر بروز شدید احساسات باعث بروز چنین حالت هایی میشه که طرف حس میکنه همه چی بده و هیچ چیز اون جور که...

پاسخ : چه چیزهایی باعث ارامشتون میشه؟ توی سکوت نشستن بعدم قانون زدن با یه ریتم آروم ...

پاسخ : خودکشی ! معمولا کسی که تو فکر پایان دادن به زندگی خودشه تو فکر فرومیره نسبت به اطرافیان خودش وزندگیش بی تفاوت میشه و وقتی داره حرف میزنه گاهی اشاره میکنه که ممکنه در اینده نباشه ... اون چه رو که اغلب دوسش داشته و مورد علاقش بوده و برای به دست اوردنش تلاش کرده و زحمت کشیده به دیگران...

پاسخ : تک فرزندی، خوب یا بد؟ حاضرنیستم تک فرزند باشم ب نظرم بچه های یکی یه دونه نیاز شدیدی به یه دوست دارنو حتی گاهی ارزو میکنن کاش با دوستشون خواهربودن درضمن داشتن یه راهنما به غیراز پدرومادرخیلی مهمه من شاید چیزایی رو که از داداشم یا خواهرم یادگرفتم هرگز از پدرم نشنیده باشم ... خواهربزرگ تر...

پاسخ : تاثیر اسم روی شخصیت آدمها خیلی تاثیرداره شاید تصور چهره ی فرد از روی اسمش هم ممکن باشه ... ادم میتونه شخصیت طرفو مجسم کنه نمیدونم چجوری بگم ...

پاسخ : رفتارتون با كسي كه ازش ناراحتيد سعی میکنم باهاش حرف نزنم بهش فرصت فکرکردن میدم تا خجالت بکشه ... گاهی هم سعی میکنم با ارامش باهاش حرف بزنم تا بفهمه اشتباه کرده از روی لحن و خودحرفام

پاسخ : فرق ما با دانش آموزاي ديگه چقدره؟ خب فکر میکنم تلاش و پشتکار ما خیلی بیشتره و البته حس میکنم با اینکه مابیشترسختی میکشیم اما روحیه ی خوبی داریم و البته دیدگاه هامون و عقایدمون سنجیده تره

پاسخ : بزرگترین اشتباهی که در قبال دوستت كردي؟ اون قدر غرق دوستای جدیدم شدم سال اول دبیرستان که اصا فراموشش کردم امسالم که رفتم اردبیل دیگه ندیدمش ... دوستای جدیدمو به قدیمی ترا فروختم :( :(( :(( :(( :(( :((

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم واسه تلافی شکلاتای فندقی گوشی خواهرمو برداشتم و تا ازم نپرسه کجاست بهش ندم

پاسخ : محدودیت در خانه به نظرم هرچی بیشتر برای جلب اعتمادشون تلاش کنیم اوناهم بیشتر به ما اعتماد میکنن و درک میکنن محدود کردن شما چیز بیهوده ایه چون اعتماد کافی بهتون دارن ... من خودم توی خونه زیاد محدودیتی واسم وجود نداره ...

پاسخ : مدارس هوشمند به نظر من معلما خودشونو راحت کردن هرچی میشه میرن پای تخته هوشمند زحمت توضیح هم به خودشون نمیدن ... بعدم اموزش پرورش ما اون قدر خلا داره که حالا حالا ها پرنشه

پاسخ : چه جوری احساسات دوران نوجوانیتونو بروز می دین ؟ وقتیایی که این حالات بهم دس میده سعی میکنم خودمو به کارایی مثل قانون زدن و کتاب خوندنوتمرین اسکیت مشغول کنم ...

پاسخ : برگزیده مکالمات من : میدونستی مامان زهرا بیمارستانه ؟! دوستم: نه خب به ما چه ... من: :-" دوستم : حالا چش هست ؟ من : نمیدونم به تو چه ...

پاسخ : خاطرات ورزشی! راهنمایی که بودم رفته بودم مسابقه اسکیت بعد اینکه فینیشو زدم خوردم زمین نفر دوم که پشت سرم بود با اختلاف پنج ثانیه فینیشو زد چون من زمین خورده بودم اونم خورد به من دست راست من با پای چپ اون شکست اما خیلی حال داد... :-"

پاسخ : اختراع کلمات جدید ساسون ... در معنی اضافه ... مزاحم ... نخود آش ..

پاسخ : ترس دوران بچگی...! من از درختی که تو حیاطمون بود خیلی میترسیدم مامانم همیشه بهم میگفت اذیت کنی درخته باشاخه هاش بلندت میکنه میزارت تو کوچه تا بخورنت ... چه قدر احمقانه ... :-"

پاسخ : اولین آشپزی اولین آشپزی کیک بود ... به قطر پنج میلی متر کیک پختم + ته قالب به خدا استعداد میخاد کیک پنج میلی متری اونم با ته برشته ... :-"