نتایج جستجو

پاسخ : کتاب هفتم : گهوارهٔ گربه دوستان ، به دلیل مشکلات شخصی ، نتونستم تا الان کتاب رو تهیه کنم...معذرت میخام! :| الان تهیه کردم و میخونم...تا من میام بچه های خوبی باشین... ;D

پاسخ : حلقه چــــــــــــــَشم.... بچه ها مامانم گفت دیگه مخالفت نکنین... اره موافقم که تکراری میشه...یکم زیاد هم هس...حلقه به اون چن وخ یه بار بودنش حال میداد... ئلی خب این حلقه مرتب تره...سمبلیک تر... بیشتر نماده فرزانگانیت به نظرم! اره، با تمام این حرفا ننه جان....من حلقه ی دبیرستان ُ...

پاسخ : حلقه یار دبستانی که شاد نیس مادر! ;D در نفس سازی حالا یه چیزی... ;D ولی جدی اینجا رو ببین... الان مثلا قصه ی تکرار... اقا اهنگشُ که میذاره اصن ادم به جنب ُ جوش میفته....یا لبریز... + شعرا مفهومشون هم بیشتره... ;D

پاسخ : حلقه من بیشتر با ساینا موافقم! تو حلقه ی دبیرستان اصن شعرا بیشتر انرژی دارن...شاد ُ خوشحال... توش بالا پایین میپری... مالِ راهنمایی همش سال اخر و بازم یه سال دیگه رفت ُ ... همش غمگین....

پاسخ : سه گانه ی پارسیان و من اتفاقا به نظرِ من کم نبوده...تا جایی که من میدونم خیلی استقبال شده بود بینِ بچه های پنجم دبستان ُ اول راهنمایی! :-??

پاسخ : کپی رایت به نظرم خیلی خیلی مهمه نویسنده و مترجم باهم در ارتباط باشن... دقیقا همون قدری تاثیر داره که خوده مترجم هم چیزی از نویسندگی حالیش بشه... نویسنده یه قصدی داشته و مترجم بد برداشت میکنه...اونوخ کله داستان میریزه بهم! ;D

پاسخ : چگونه برای یک داستان نقد بنویسیم؟ اقا تا حالا کسی برای کتابی نقد نوشته؟ اگه اره بذاره ، فیض ببریم! ;D

پاسخ : نشريات زرد موافقم با این...ولی این یه روند خیلی طولانی رو لازم داره...تا چنیدین سال هم طول میکشه... تا اون بچه ها بزرگ شن...اـــــــــــــــــوـــــــــــــَ... در ضمن من یه جا تو همین تاپیک ، گفتم که برای هر رده ی سنی و هر نوع سلیقه و گروهی متاسب، یه مجله وجود داشته باشه...اونوخ مرد...

پاسخ : پدر مادر خود را تشویق به ادامه تحصیل کنید ! من یه چیز بگم...اقا من مامانم داره درس میخونه...چهار برابرِ ما هم میخونه... و اصن حسابی وحشتناک هم درسش خوبه... ولی تنها مشکل اینه که خیلی وقتا توجه نسبت به ماها که بچشیم کم میشه... بیچاره نهایت سعیشم میکنه... ولی مثلا من که دخترم دبستان که...

پاسخ : نشريات زرد اقا مثلا یه سری تهسیلات بدن ُ اینا که البته از ما بعیده همچین کاری کنن... راس میگی تقریبا...ولی نرگس رواج دادن این فرهنگ واقعا کاره سختیه...تقریبا نشدنی... ;D

پاسخ : آمار کتابخوانی و نقش سیستم آموزشی در بالا بردن آمار آن اقا من با اجبار موافق نیستم...راس میگه گلی ولی به نظرِ من در موردِ ما حداقل جواب نمیده! ;D اما با زنگِ انشا و زنگ جدی موافقم...واس این که همون یه تیکه ی کوچیکی از ناتور دشت رو هم که خوندی...اون سبک نوشتاری خاصِ سلینجر قطعن کلیا رو...

پاسخ : آمار کتابخوانی و نقش سیستم آموزشی در بالا بردن آمار آن اقا حالا که دیگه از دبستان گذشته سنامون! بیاین واس دوران دبیرستان بگیم چه طوری ترغیب کنن؟ با در نظر گرفتن این که ادم وقتِ محدود تری هم داره! 8-^ ;D

پاسخ : کتاب ششم : عطر سنبل ، عطر کاج به نظرِ من چون مخصوصا به زبان اون ها نوشته بوده نباید این کارُ میکرد! نظرمه البته فقط! ;D

پاسخ : کتاب ششم : عطر سنبل ، عطر کاج اقا من یه چیزی بگم؟ اون تیکه ای بود که رفته بودن لاس وگاس و باباش میرف قمار میکرد...به نظرم نباید تو ی کتاب میوردش... واسه این که تو فرهنگ ایرانی قمار نیست... :-?? واسه همین برای یه کتاب که خارجی ها هم میخوننش خوب نیس...

پاسخ : گروه مجلات همشهری + در ادامه ی نرگس...خوشم نمیومد از جلد داستان این بار...اصن دوس ندارم بشینم بخونمش! اقا من جوان میبینم چرا خوشم نمیاد بخونمش؟ ;D

پاسخ : ترجمه و مترجم به نظرِ من همین عجیب غریب بودنش میتونه نکته ی مثبتش باشه... ;D دونستن فرهنگ مردمِ یه جای دیگه ی جهان برای خیلی ها جذابیت داره...ملموس نبودنش دلیل بر جذاب نبودنش نیست... البته خیلی مهمه چه کتابی ترجمه میشه...واس اینکه کتابی که ترجمه میشه نشون دهنده ی ایرانه...شاید قصه های...

پاسخ : نشريات زرد میشه توشیقِشون کرد...براشون زمینه فراهم کرد که از تو نشریات ِ زرد بیان بیرون ُ چیز های مهم تریُ ببینن! به نظرم جز راهی وجود نداره...داره؟ اگه داره پیشنهاد کنین! ;D

پاسخ : نشريات زرد ( من زیاد با گروه مجلات همشهری( کلا مجلات!) اشنایی ندارم... ;D اون همشهری جوان رو هم کلی اطلاعات عمومی خرج کردم واسش! ;D) اره این طور که تو میگی اینا خوبن... منم موافقم که میشه جایگزین کرد...مثلا برای خانومای خونه دار یه مجله هایی که توش اشپزی و مدل ِ بافتنی( ;D(منم میتونم...

پاسخ : کتاب ششم : عطر سنبل ، عطر کاج اقا من کلاس پنجم که بودم این کتابُ شروع کردم...تا یه جاییش خوندم بعد نخوندم... یادمه اون موقع که خیـــــــــــلی خوشم اومد از کتابه...اصن بی نهایت...عاشقِ نثرُ طرزِ نگاهِش به مسائل بودم... باید برم باز بخونم بیام نظر بدم...خیلی یادم نمیاد... ;D

پاسخ : رمان های عاشقانه ایرانی!! فقط هم ارزش ادبی نیست...من مطمئن نیستم کتابِ گندم هم مثلِ بقیه ی کتابای م. مودب پور مبتذلِ یا نه... ولی خیلی از کتابای مودب پور از این لحاظ هم مشکل دارن...