گفت:آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت:در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست
می بسیار خوردی زان چنین بیخود شدی
ای بیهوده گو حرف کم و بسیار نیست
باید حد زند مردم هشیار مست را
گفت:هشیاری بیار اینجا کسی هوشیار نیست
پروین اعتصامی
من پلنگ سنگی دروازه های بسته شهرم
مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم...