پاسخ : سوتیها
باو این مامان بزرگِ ما داشت راجبِ این که عروسیِ نوه ـام کیِ ُ این ـا حرف می زد ، بعد به من نگاه کرد ، گف ایشاا... من زنده باشم ، عروسیِ ملیکا جونم ُ ببینم. ;;) بعد من نمی دونم دقیقا" چی شنیدم حرف ـش ُ که خیلی بلند ُ ملیح گفتم : خدا نکنه ! :) این چه حرفیه !؟ :)
ینی قشنگ کلِّ فامیل...