نتایج جستجو

  1. jh.hamideh

    سمپادی های بناب

    پاسخ : سمپادی های بناب حالا این استاد کجا هستن؟!! :-? آش ماش به همین خیال باش !!! :))
  2. jh.hamideh

    سمپادی های بناب

    پاسخ : سمپادی های بناب من در کل میخوام یه کلاس سه نفری باشیم همه مونم فعال!! بعد این معلم دیگه نیاد در عرض 9 ماه یه کتاب تموم کنه و آخرش دو سه تا لغت یاد بگیریم میخوام قشنگ با هامون مکالمه کار کنه و در عین حال برا آینده هم آمادمون کنه(از الان در فکر کنکور!!! ;D) + بابت این وقتایی که گذاشتین...
  3. jh.hamideh

    اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم که همیشه باور داشتم این جوجه جوجه که میگن واقعا از جوجه های کوچولو موچولو و بیچاره درست میکنن!!! :))
  4. jh.hamideh

    سمپادی های بناب

    پاسخ : سمپادی های بناب بعله میدونم آقای نجد معلم داداش منم بوده ولی من حتی از جلوی در شایستگان هم رد نمیشم چه برسه برم بگم آقای نجد میشه من بیام کلاستون؟؟؟!!! :-? :)) من الان اینترچنج وان رو خوندم ولی بخاطر این که تو مدرسه هم کمبریج میخونیم (خودتون میدونید!!) این کتابا یکم برام مسخره هستن...
  5. jh.hamideh

    سمپادی های بناب

    پاسخ : سمپادی های بناب ول کنید این بحثای طلایی تونو !! عاغا ما برا کلاس زبان هر جا رفتیم بعد یکی دو ترم از اون جا فرار کردیم!! ;D از بس معلم ... بود!! حالا میشه یه معلم زبان خوب معرفی کنید بلکه ما از اون آموزشگاهه فرار نکنیم!!! البته به جز شایستگان و ممتازان !!
  6. jh.hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها از دوستم میپرسم اسم بچه خواهرتو چی گذاشتین؟ میگه ناهید. برگشتم میگم اِ ... پسره؟؟ (هنوز قبلا هم مامانم گفته بود دختره ها!) بعدا که دوستم با نگاهی عاقل اندر سفیه به من نگا کرد و افتاد که ناهید اسم دختره و ... ;D :-" دوستم بهم میگه آدامست چیه؟ میگم نمیدونم چیه هرچی هس طعمش...
  7. jh.hamideh

    آلبوم سینمایی jh -۱۶۴۵۷

    پاسخ : jh _ ۱۶۴۵۷ the shining کارگردان : Stanley Kubrick نویسنده : Stephen King بازیگران: Jack Nicholson, Shelley Duvall ,Danny Lloyd خلاصه داستان : جک نویسنده و معلمی است که به انتخاب خودش اقامت در هتلی تابستانی را برای همه ماه های زمستان ( در طول این ماه ها هتل تعطیل است ) بر می...
  8. jh.hamideh

    خوردن سر کلاس

    پاسخ : خوردن سر کلاس من که خودم خیلی علاقه دارم تو کلاس بخورم!!!! ولی تا الان این فرصت نصیبمون نشده 8-^ یه بار مث اینکه دوستان تو کلاس سنجد میخوردن بعد اون هسته هاشو پرت میکردن از پنجره میرفته بیرون. بعد یکی از این هسته ها مستقیم میره میشینه رو کتاب دبیر ادبیاتمون و دومین پرتاب میره میخوره به...
  9. jh.hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها داییم چندین ساعت تلاش میکرده که با تلفن معمولی یه فاکس برا بابام بفرسته!! ;D :)) یه بار سر کلاس بغلیم برگشت گفت: حمیده وضو داری؟؟!! منم گفتم : چطور؟ گفت: آخه دستتو گذاشتی رو کلمه ها ایشون فک...
  10. jh.hamideh

    دستبند بافی [بافتِ گره]

    پاسخ : دستبند بافی [بافتِ گره] اینا دستبندای اولیه بنده هستن! و این و این هم از هر کدوم دو تا بافتم! و اینو هم برای داداشم بافتم با کاموا :x البته با کامواهای قدیمی بود! قول میدم در اولین فرصت که کاموای جدید خریدم براش یکی دیگه ببافم! :-"
  11. jh.hamideh

    دستبند بافی [بافتِ گره]

    پاسخ : دستبند بافی [بافتِ گره] خب میفته پشت دستبند دیگه اون وقت نه دیده میشه و نه اذیت میکنه!!
  12. jh.hamideh

    دستبند بافی [بافتِ گره]

    پاسخ : دستبند بافی [بافتِ گره] من فک میکنم اگه میخواین مثلا نخ قرمزتون بشه آبی بهش یه نخ آبی گره بزنید این طوری میتونید هی رنگارو عوض کنید ...
  13. jh.hamideh

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها مامانم: بچه اون مگس رو بیار این میلچَه (مگس) رو بکش!! ... ... ... من: اصلا از دستمال رو با سفره تمیز کردن خوشم نمیاد!! ... ... ... عمم رفته برا ثبت نام پسرش تو تیزهوشان .. بعد یه خانومی اومده نشسته کنارش بهش گفته "خیلی دیر کردم "(نفر اخری بوده) بعد عمم بهش میگه "خواب مونده...
  14. jh.hamideh

    اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! بچه که بودم فک میکردم اخر اسمم چون به فامیلیم میچسبه هنگام خوندن "ه" میگیره و منم همیشه مینوشتم "حمید" نه "حمیده" !! :))
  15. jh.hamideh

    سمپادی های بناب

    پاسخ : سمپادی های بناب عاغایون منم پرسیدم داداشم هم گفت که جوانشیر تو بناب بوده [عقب موندیم دیگه 8-}]
  16. jh.hamideh

    آثار هنریمون

    پاسخ : آثار هنریمون اینم اولین اثر ما با گواش [برا سال پیش بود] :-" فقط لطفا یکم از مانیتور فاصله بگیرید!! [کار گواش از فاصله دور خودشو نشون میده] http://www.uploadtak.com/images/v236_IMAG1447.jpg
  17. jh.hamideh

    سمپادی های بناب

    پاسخ : سمپادی های بناب بذارید منم از داداشم بپرسم ببینم میشناسه آیا!!!؟؟؟؟؟ دقیقا ها!! آخه این چه نظرسنجی هس ...
  18. jh.hamideh

    سمپادی های بناب

    پاسخ : سمپادی های بناب همه این پسرا جمع میشن تو گیم نت و این گونه همدیگرو میشناسن. برادر خود من تو شهید بهشتی مراغه خونده با شاگردای نمونه بناب رفیقِ !! :))
  19. jh.hamideh

    گند های دوران كودكی

    پاسخ : گند های دوران كودكی ما بچه بودیم بعد مامان بابا برا من یه عروسک پا دراز(!) و برا داداشم یه ماشین کنترلی خریدن. و چون این داداش من یکمی با عروسکای من مشکل داش این عروسک ما رو با آب خیس کرده بود و منم خیلی عصبانی شدم ( X-() و تو ماشین اون آب ریختم ;D بعد چون اون عروسک منو گذاشته بود زیر...
  20. jh.hamideh

    بیایید دیوانه و رو مخ باشیم !

    پاسخ : بیایید دیوانه و رو مخ باشیم ! تو شیشه های دارو (مثلا سرماخوردگی) که تموم شدن آبلیمو یا مخلوط فلفل و آب بریزید بعد بدین به بیچاره مریض >) شیر دستشویی رو یکمی باز بزارید طوری که معلوم نباشه بعد وقتی کسی خواس شیر رو برداره آب میریزه روش!!! B-) وقتی کنار یکی که باهاتون اختلاف سنی کمی داره...
Back
بالا