پاسخ : سوتیها
داداشم داشت تعریف میکرد ...
جلو چرخ و فلک وایساده بودیم یکی هم داشت از ما عکس میگرفت در همین هین چرخ و فلک ایستاد یکی گف: صب کنید صب کنید بذارید چرخ و فلک دوباره حرکت کنه اخه ایستاد !!!
بیچاره فک کنم نمی دونسته که تو عکس چرخ و فلک حرکت نمیکنه! :)) :)) =))