احتمالا ده سال دیگه این موقع از سال که هوا خیلی هم سرده و بیرون هم برف میباره دارم موهای دختر کوچولوی شیرین زبونم که خرگوشی بسته بودمش رو باز میکنم تا با وعده ی درست کردن آدم برفی بخوابونمش..
بعدشم یه چایی برای خودم میذارم و میشینم پای درس و کارم و تا آخر شب تمومش میکنم.
بعدم از پنجره خیابون...