پاسخ : سوتیها
عمّهِ یکی از دوست ـا ـم از بوس و این ـا بَد ـِش میاد بعد کُلَن میاد کِس ـی خونه ـَشون میگه سرما خوردَم ! وسطِ تابستون حتّی !
بعد یه بار شوهر ـِش میاد میبینه مهمون دارَن خونه ـَشون همین دوستِ ما ـَم اونجا بوده ! میاد دست بده و روبوسی کُنه عمه ـه میگه آقا فُلانی این ـاُ بوس نکُن...