پاسخ : خاطرات سوتیها
راهنمایی که بودم یه دوستی داشتم اسمش مهدیه بود
نزدیکه عید نوروز بود مدیه رفت دم دفتر معلم دینیمونو صدا زد که بیان دم در
مهدیه :خانوم امتحانامونو کی میارین؟
خانوم :اگه بعد عید زنده بودیم ....بعد عید
مهدیه قبل از اینکه حرف خانوم تموم شه :خدا نکنه !!!
طفلی فک کرده خانوم گفتن...