پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف میکنم یه زمانی بابام سر کارمون گذاشته بود میگفت زیر یکی از اون 2 تا درخت آخر باغچه گنجه و ما هم عین - - - زمین رو زیر و رو میکردیم .بعدها فهمیدم بابام از پشت پنجره بهمون پوزخند میزده [-( و ماهم هم چنان مشغول بودیم .... ;D
گاهی هم میگفتیم شایدم یکی قبل از ما دزدیتش...