پاسخ : *دلنوشته های من*
چو با جانم غم تو آشنا شد
تمام گریه هایم بی صدا شد
ز بس که دوستت دارم عزیزم
تمام شکوه هایم بر خدا شد
شنیدم آمده جایم صبوری
و جایم با شکیبا جا به جا شد
تو من را تو صدا میکردی ای دوست
چرا لحن خطاب تو،شما شد
بگو ای همسفر حالا کجایی
چرا پس راهمان از هم جدا شد
درآن ایام تلخی...