نتایج جستجو

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور هیچ وقت کلاسای هندسه رو یادم نمیره! سه شنبه ها هندسه داشتیم،ظهر که برمی گشتم خونه مامانم میگف چقد شکسته شدی!! :| :| سر امتحانای هندسه به شخصه می رفتم تو کما!!!حالم بد میشد اصن!!!!گلوکز هم که تا دلت بخواد تو کلاس ریخته بود فقط... بدم میومد کتاب تستاشونو دستشون می...

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور اینا شدید بیکاری زده زیر دلشون. خوشن کلن! واسه تجربی ها اقای شکوهمند میان اما واسه ریاضیا اقای سبیلی! اقای امامیان هم تازه از ترکیه برگشتن و و بنا به روایتی اون زمانی که نیشابور بودن 12 تا تجدیدی داشتن از بچه های فیزیک 2! من میگم موفق باشین فقط!!!! خدا با ماست البته...

پاسخ : سوتی‌ها مرغ و فروس خروشی به جای مرغ و خروس فروشی نیمیل ادامت به جای ایمیل ندامت دست خودم نیست به خدا ;D

پاسخ : سوتی‌ها این ماجرا در لیالی قدر اتفاق افتاد برام: بدو بدو از خونمون زدم بیرون به سمت کلاس وسط کوچمون یکی از مامان بزرگای ;D کوچمونو دیدم خیلی سریع و تند گفتم: سلام خسته نباشید! بنده خدا هول کرد گفت: سلام تبریک میگم این ایامو! منم که هول تر از اون :o :o :o :o گفتم: عه خب باشه ;D ;D ;D...

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم به خون یکی تشنم، تو اردو خیر سرم می خواستم با نگاهم لهش کنم ، رفتم جلو تا تاثیرش بیشتر شه برگشته بهم میگه : وسیله هامو نگه دار میخوام عکس بگیرم! منم فقط به این فک می کردم که این بشر چقد رو داره تازه بعدم که اومد وسیله هاشو گرفت تشکر نکرد X-( X-( حالا وقتی که...

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم در اوان بچگی جک هایی می سرودم از خودم بس طویل...به طوری که یه بار داشتیم از مشهد بر می گشتیم به سمت نیشابور تو ماشین خالم اینا نشسته بودم دایی مردم ازارمم بود من شروع کردم به جوک تعریف کردن ، تمام راه داشتم می حرفیدم بقیه هم با حالت فوت سر بالا فقط کظم غیض می...

پاسخ : شما چه مجله ای می خوانید؟ فقط دانستنیها :x :x :x :x :x اول از همه هم میرم قسمت نظرای مخاطبا رو میخونم خیلی باحاله ;D ;D ;D ;D

پاسخ : معمولا چه کتاب هایی مطالعه می کنید؟ اول از همه شعر به توان دو هزار!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بعد کتابای علمی و ترجیحا تخصصی(البته تو اون مواردی که پیش زمینه ی ذهنی دارم برای همین مقاله خیلی زیاد میخونم) و بعد هم کتابای نویسندگان بزرگ یا کتابایی که نوبل >:D< >:D< >:D< >:D<گرفتن (...

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم شدید حال می کنم دو ستاره ای شدم \:D/ \:D/،می خواستم این احساسمو صادقانه در قالب یه بانگ بیارم،دلم نیومد اخه تازه بانگمو عوض کردم؛الانم اشکال نداره مث زمان یه ستاره ای شدنم میگم: " خودتونو در شادی من سهیم بدونین! >:D< >:D< >:D<"

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :o :o :o تجربی ها تا حالا با خانم انسان نداشتن اما بچه های ریاضی که خیلی ازش تعریف می کردن علاوه بر این که خیلی از شما اولی ها هم ارادت داشتین بهش!چی شد پس؟؟؟؟؟

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور چرا یه کلاس گذاشتن اموزش کار گروهی خیلی باحاله :)) :)) :)) :))

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم وقتی بچه بودم فرق دقیق بین خر و الاغ رو نمی دونستم! البته اینو تشخیص داده بودم که هر دو از یه خانواده هستن!تصورم این بود که خر نره، و الاغ ماده!بعد از ازدواج اینا خرها و الاغ های دیگه ای متولد میشن! ;D ;D ;D

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور خب حالا که بحث راجع به دبیراس منم میگم که: خانم رفیعی خیلی عالی درس میدن واقعا برنامه ی منظمی دارن و از همه ی اینا گذشته واقعا با بچه ها خوب ارتباط برقرار می کنن! امتحانایی که در طول سال میگیرن سطح بالایی داره اما اخر ترم خیلی با بچه ها راه میان! بحث دبیر فیزیک هم که...

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور ای بابا چرا اینقد خودتونو دست کم می گیرین؟؟؟ رتبه ی یک انسانی پارسال هم تو یه مصاحبه ای گفته بود که اون اوایل فکر می کردم کنکورمو اصلا خوب ندادم!!! قوی باشین!اعتماد به نفس داشته باشین یکم...

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم هر وقت میام تو سایت اون اولشو می بینم که نوشته تالار گفت و گو یاد قضیه ی تالار های هری پاتر می افتم...!!! هر جایی رو هم که می بینم نوشته ارسال و گزارش برای مدیران انجمن به طرز باورنکردنی یاد عظمت و هیبت معلمای هاگوارتس می افتم...!!! کم مونده یه روز بیام ببینم...

پاسخ : والیبال خب اینا همه به لطف کارگردان ایتالیاییه دیگه!!! ست اول ایران خیلی سعی می کرد سانسور کنه؛واقعا داشت رو اعصاب دو ماراتون میذاشت ~X(مرتبا تصاویر قبلی رو پخش می کرد. فک کنم فقط تک و توکی ادمو نشون داد تو این ست!!! البته منظورم از هواداراس ولی خیلی محشر بازی کردیم در کل دو ست اول...

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم نصف “آره یادم میاد” هایی که گفتم چاخان بوده حوصله نداشتم طرف تعریف کنه!! ;D ;D ;D

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور نه جدا خیلی ازش حساب نمی بردم... یعنی بعد یه مدت اخلاقش واسم عادی شد، شما هم حتما نظرت مثل من میشد اگه زیاد باهاش برخورد می داشتی و ایشون هم هر بار از اون نگاه های عاقل اندر سفیه نثارت می کردن B-) B-)

پاسخ : سمپادی‌های نیشابور مثلا وقی هم که مدیرمون بود خیلی تحویلش می گرفتیم؟؟؟!!!! فقط امیدوارم برنامه هایی که واسه شورای شهر داره مثل طرح های مدرسمون نباشه!!! به شخصه تا قبل از این که خانم رجایی مدیرمون بشه فکر می کردم نمی تونم تاسیس سالن فدک رو ببینم!

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم نمی دونم چرا جایی می بینم که مثلا نوشته اسمایل خنده، اولش فک می کنم نوشته اسماعیل خنده ;D ;D اصن برای لحظاتی بدجوری میرم تو فکر :-? :-?