پاسخ : سوتیها
چن روزپیش باخالم دوتا آلوچه گرفتیم ازایناکه تو ظرفن.بعدرفتیم یه مغازه دیگه خالم داشت خرید میکرد منم وایساده بودم پشته شیشه (یه جور که مغازه داره نبینه )داشتم باانگشت حساب آلوچه رو میرسیدم(خیلی ضایه)بعدیهوسرموگرفتم بالا دیدم دوتاپسره دارن نگام میکنن =)) =))
من ;D ^#^
خدایاهیچ...