نتایج جستجو

پاسخ : مباحثه و حل مسائل درسی ایجاد شده در مهندسی برق اختیار دارید! اوه ببخشید یه اشتباه شده، منظورم از dبراکتx تسقیم بر x که بعد از تساوی اول نوشتم مشتق براکت x بر حسب x بود. هیچی دیگه، متغیری که نسبت بهش انتگرال می گیریم رو این طوری عوض می کنیم بعد جز به جز می گیریم. ضدمشتق مشتق براکت x بر...

پاسخ : مباحثه و حل مسائل درسی ایجاد شده در مهندسی برق با اجازه منم یه اظهار نظری بکنم. در مورد دومیه این به ذهن من میرسه، ولی مطمئن نیستم!

پاسخ : چجوری کتاب بخونیم؟ من که حالا که نگاه می کنم می بینم فعالیتم زیاد بوده نسبتا! یعنی بیش تر از اون چیزی که به نظرم اومده بود خونده م این تابستون! اولش که رفتم سراغ یه مجموعه داستان کوتاه که قبلا دو سه تاش رو خونده بودم... اونو تموم کردم. بعد داشتم یه رمان می خوندم که وسطش مجبور شدم...

پاسخ : کارتون های زمان ما! فکر کنم همونی باشه که یه خاله بود، بعد سه تا بستنی بزرگ بودن. یعنی از این عروسکیا که یکی به جاشون حرف می زنه! (پ نه پ خودشون حرف می زنن!) یکیشون از این چوبیا بود، شکلاتی... یکیشون میوه ای بود، اون یکی رو هم یادم نمیاد! آن شرلی و جودی آبوت: هر دو تاشون موهاشون قرمز...

پاسخ : جملات پشت کامیونی! اینو شخصا ندیده م ولی شنیده م: غریبه غم مخور من هم غریبم :-< اینم بعضا دیده م فکر کنم: بیمه ی اباالفضل

بهراز - ۹۷۵۰ : سلوک ســُــلـــــوک نویسنده: محمود دولت آبادی انتشارات: چشمه خلاصه داستان: داستان در مورد جدایی دو عاشقه! حالا این که چه جوری این اتفاق می افته، و احساسات این دو نفر قبل و بعد از این اتفاق (که در سال هفتاد و هفت به وقوع می پیونده و چند بار به صورت «قلاب دو هفت» توصیف میشه) در...

پاسخ : بچه های سایت را بکشید! (1) ببخشید انگار دیر شد واسه این پست، ولی می خواستم درست قبل از نوبت نفر بعدی بنویسم که نتونستم زیاد تنظیم کنم. نرگس: :)) :)) :)) خیــــــلی بامــــزه ست!! من و بهراد یه دقیقه داشتیم همین طوری می خندیدیم! واقعا از این تعداد خیلی کم پست و بانگ هام خوب استفاده کرده...

بهراز - ۹۷۵۰ : ماتیلدا مـــاتـــیـــلـــدا نویسنده: رولد دال مترجم: محبوبه نجف خانی انتشارات: چشمه خلاصه داستان: ماتیلدا یه دختر بچه است که خانواده ش دوستش ندارند! البته یادم نیست کل خانواده بود یا فقط پدرش. داستان در مورد یه سری از اتفاقاتی که تو زندگی ماتیلدا می افته هستش. از جمله این...

پاسخ : تعریف شادی در ایران با اجازه من به جای نظر خودم، یه شعر نقل کنم از دکتر شفیعی کدکنی. شاید خیلیاتون شنیده باشید: طفلی به نام شادی، دیریست گم شده ست با چشم های روشن برّاق با گیسویی بلند به بالای آرزو هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر این هم نشان ما: یک سو خلیج فارس / سوی دگر خزر :)

بهراز - ۹۷۵۰ : یک عاشقانه آرام یـــک عـــاشـــقـــانــــه آرام نویسنده: نادر ابراهیمی انتشارات: روزبهان خلاصه داستان: داستان در واقع نقل به سری اتفاقات و احساسات مربوط به یک گیله مرد کوچک اندام (راوی) و همسرش عسل (بانوی محبوب آذری ـش!) هستش. اول در مورد این که چه طور با هم آشنا شده ن و سال...

بهراز - ۹۷۵۰ : خورشید هم طلوع می کند خـــورشـــیـــد هـــم طـــلـــوع مـــی کــنـــد نویسنده: ارنست همینگوی انتشارات: اِسکریبنِر خلاصه داستان: داستان در مورد یه گروه نویسنده (البته فکر کنم همه شون نویسنده نیستن) آمریکاییه که در زمان جنگ جهانی اول (یا بعد از اون) در فرانسه زندگی می کرده ن (و...

بهراز - ۹۷۵۰ : ازبه ازبــــه نویسنده: رضا امیرخانی انتشارات: نیستان خلاصه داستان: اسم این کتاب در واقع «از-به» هست. منظور از این اسم اینه که کتاب یه مجموعه ای نامه هائیه که بین چند نفر در زمان جنگ ایران و عراق و بعد از اون نوشته شده. اگه اشتباه نکنم اولین نامه مال یه بچه به اسم فَرانکه، و...

بهراز - ۹۷۵۰ : سری در جست جوی دلتورا ســـری در جــســت جـــوی دلـــتـــورا نویسنده: امیلی رودا مترجم: محبوبه نجف خانی انتشارات: بنفشه قسمت ها (به ترتیب): جنگل سکوت، دریاچه اشک، شهر موش ها، شن های روان، کوهستان وحشت، هزارتوی هیولا، دره گمشدگان، بازگشت به دِل خلاصه داستان: یک مجموعه هشت...

بهراز - ۹۷۵۰ : ناتور دشت نـــاتــــور دشـــت نویسنده: جروم دیوید سالینجر انتشارات: بَک رِی بوکز خلاصه داستان: هولدن کالفیلد یه پسر شانزده ساله آمریکاییه که نزدیکای تعطیلات کریسمس از مدرسه اخراج میشه. با این که چند روز بعد قراره برگرده خونه شون توی نیویورک، تصمیم میگیره از خوابگاه فرار کنه و...

پاسخ : استریت ِ BUG هویت مظنون: اسم مظنون حمید سجادی هستش: 1. مظنون خودخواهه!!!! بیش ترین تعداد پست هاش توی انجمن گفت و شنود اجتماعی بوده، و معلومه عمده این پست ها توی حرف بزن بوده ن. در حالی که زمانی که تو این انجمن صرف کرده در رتبه پنجم قرار داره! یعنی فقط دوست داره بقیه به حرفاش گوش کنن،...

بهراز - ۹۷۵۰ : قصر قورباغه ها قــصــر قــورباغـــه ها نویسنده: یاستین گوردر مترجم: مهرداد بازیاری انتشارات: کیمیا خلاصه داستان: شخصیت اصلی یه پسربچه است، که اولش تو خونه پدربزرگشه ولی بعدا یه قورباغه ای می بینه و باهاش صحبت می کنه و اون می برتش به یه قصر که توش شاه و ملکه و اینا هستن...

پاسخ : استریت ِ نــــگــــین 1. مظنون به زبان آلمانی بسیار علاقه منده. این رو میشه تو عکس قفسه دید: تو عکس دسکتاپ (6) هم یه فولدری هست به اسم deutsch که یعنی آلمانی (می بینید؟ منم بلدم!! ;D) هم چنین تو پروفایلش: این چیزی هم که تو بانگش هست لینکه به تاپیک آموزش آلمانی که خود ایشون درست...

پاسخ : اشتباهات متداول و توصیه ها در رابطه با موضوع اصلی تاپیک یکی دو تا نکته کوچیک بگم! البته شاید بسته به این که چه جوری کار می کنین فرق کنه. یعنی مثلا من خودم تجربه PCB درست کردن ندارم، ولی اگه مدار رو همین طوری روی برد لحیم می کنید، به این حواستون باشه: بعضی IC ها (یا شاید همه شون!) باید...

بهراز - ۹۷۵۰ : زندگی پی زنــدگــی پـــی نویسنده: یان مارتل انتشارات: سیل بوکز خلاصه داستان: داستان در مورد یه پسر هندیه (از زبان خودش وقتی که بزرگ شده تعریف میشه) که زرنگ و شیطونه! اول در مورد شغل پدرش که یه باغ وحش داره توضیح میده، و بعد در مورد مهاجرتشون به آمریکا. سر راه، یه اتفاقی می...

پاسخ : لوگو خب اینم بعدی: