نتایج جستجو

دوباره من ... تقریبا 1 سالی می شه که این تاپیک رو باز کردم . تابستون سال پیش ... یه مدت خیلی زیادی هیچ فعالیتی نداشتم و این تابستون هم که سرنوشت سازِ برای من و خیلیای دیگه . اما تصمیم گرفتم دوباره شوقی که پارسال واسه نوشتن داشتم رو از سر بگیرم و اونچه در توانم هست صرف نوشتن کنم . مرسی کلی !

پاسخ : چرک نویس [2] : خواب گریزان زندگی خیلی ها اینجوری گذشته ... گذشته ! :| مرسی ;D

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... خُب این همون مسئله شخصی اس دیگه ! ;D اگه توضیح بدم گنگ تر می شه . تفهیمش سخته . همینچوری قشنگتره به نظرم :-/

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... اولش با یه مسئله شخصی شروع شد . اما کم کم عام تَرِش کردم . تو هر خطی یه حالت مختلفُ آوردم چون بی ربط نوشتنُ دوس دارم . این که چندتا صحنه ی متفاوت رو توصیف کنم . زیاد بلد نیستم اما دوس دارم بعد از توصیفشون یه چیزیو بکوبم تو صورت مخاطب ;D می دونم کار سختیه ... ...

پس از مدت ها - 26 - ترکیب دو واژه ی "عشق" و "دوستی" و ترس از انعقادشان ... گذر خضری که از من زمان را می پرسد نگاه معنادار یا حتی بی معنایی که طعمش ناآشناست . و کلیشه ای به نام سکوت ... ! من بار ها خودم را به تو باخته ام . نگاه و صدا و خاطره بهانه است . من / بار ها / خودم / را / به / تو / باخته...

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... ممنون ;D چشم . باز خوبه 1 نفر اینجا هست نوشته هامو بخونه . ;)

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... حوصله ندارم #:-S ;D

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... :o چون بیشترشون رو سرور وطن دانلود آپ شده بود . احتمالا مشکلی واسه سرور پیش اومده عکسا هم پریده ;D مجبورم پاکشون کنم :-<

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... مچکرم ;D حتما همین طوره چون من اینو شاید تو کمتر از 5 دقیقه نوشتم . بدون کمترین تغییری ! در آینده انشاا... باز نویسیش می کنم . مرسی از حضورت .

هـــزار راهــ - 25 - هزار راه است برای رفتن برای رفتن و رسیدن بدون بازگشت ! اما تنها یک راه به تو می رسد قدم گذاشتن در این راه یعنی به جان خریدن سختی مسیر و رسیدن به آرامش با تو بودن دو راهی در کار نیست اینجا هزار راه است ... منم که تصمیم می گیرم تشویقش با تو تردیدش پای خودم باکی نیست می روم...

پاسخ : بحث و تبادل نظر درمورد موسیقی رپ آلبوم فدایی حرف نداشت . کاری با تیکه هایی که به هیدن و رضا پیشرو و جی دال پروندن ندارم... سرزمین مادری / 80 / چی شنیدی رو خیلی دوس داشتم ! جعبه جادویی ایده جالبی بود و جدید ... نمی دونم هم خوب بود . مهدیار هم که اصن به معنای واقعی بیتُ جر داد ! از نظر...

پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم ثنا طباطبایی ( به نظرت تو سال سوم مرور لازمه؟ ( اگه دومُ خوب نخونده باشیم ) با اینکه می دونم ساعت مطالعه بستگی به خود فرد داره اما به نظرت از اوایل سوم تا کنکور چطوری باید ساعت مطالعه رو افزایش بدیم ؟ ( از چند به چه حدی برسیم ) دفتر برنامه ریزی رو...

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... دوس ندارم خودمُ به یِ سبک خاص محدود کنم . و مسلما اون کسی که منظورمُ می فهمه توجهش به این جور متن جلب می شه . امیدوارم بتونم چیزی که می خوام رو به خوبی به مخاطب انتقال بدم . ایرادی یا نظری در مورد کارای قدیمی / جدید داشتی حتما بگو ! درضمن مرسی فاطمه :)

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... تا الان که نوشته هامُ اینجا گذاشتم فقط یه انتقاد داشتم ... :-< خُب اینجوری که نمی شه :| . مهم نیست درک ادبی دارین یا نه . شاید یه نکته کوچیک باعث شه بهتر از اینا بنویسم . اگه این لطفُ در حقم بکنین ممنون می شم . اصن اجبرایه آقا ;;) ;D

پاسخ : دیوار های یک ذهن بیمار ... ممنون سراب عزیز خوشحال شدم . ایده دادن و ایده گرفتن حس خیلی خوبی بهم دست می ده :) قلمت مانا دوست من ...

ردپــــای مهبانگــــــ. - 24 - این گوشه ی زمین افتاده ام زمین گرد گویی از دوردست ها پرت شده ام یا که از ابتدای خلقت پاره ای از مادر بودم جزئی تنها و تاروپود گسیخته ردپای مهبانگ ! دیواری است روبرویم به من زل زده و حیران شاهد گناهم است و من هر دم خاطرات را انزال می کنم چه گناه بزرگی ... ...

پاسخ : بحث و تبادل نظر درمورد موسیقی رپ اینجا تاپیک بحث و تبادل نظر رپی ِه... تکست های مورد علاقتونو می تونین تو این تاپیک بذارین : http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,91318.200.html ولی... مهرادُ عشقههههههه.... :x ;)

چرک نویس [6] : راه - 23 - من همان راهی ام که روزی به تو می رسید اما حالا مسدود شده خوب گوش کن ؛ کارگران مشغول کارند ... !

پاسخ : نیروی گریز از مرکز موافقم ! همچنین دوست من :)

نیروی گریز از مرکز - 22 - متنفرم از قوانین متنفرم از فیزیک متنفرم از نیروی گریز از مرکز سال هاست که خورشید می سوزد از حسادت عشق بین زمین و ماه و ماه بیچاره دور معشوقه اش زمین می چرخد حال که نمی داند وی با خورشید به او خیانت می کند . سال هاست که عقربه ها روی اعداد می خزند اما به مرکز نمی رسند...