پاسخ : کوچک نوشته ها
شب چه معصومانه میرود
و من چه خبیثانه مینگرمش
از پشت درخت های دلتنگی ؛
از پشت یک دنیا هراس.
و من "او" نبودم.
"او" نیز من نبود.
یعنی ما هیچوقت "ما" نشدیم.
وگرنه امشب ؛
"شب" نبود.
....
پایان این داستان به کدام کوچه میرود ؟
شاید بن بستی تلخ.
شاید به سمت آوارهای دیروز.
ولی...