نتایج جستجو

پاسخ : سوتی‌ها ما یه معلم داریم وقتی میخوااد بره بیرون از کلاس در میزنه بعد میره!:)):-"

پاسخ : از اومدن به سمپاد راضی هستین؟چرا؟ من واقعا فک میکنم اگه اینجا نبودم به کل شخصیت ِخیلی متفاوتی داشتم؛ و واقعا خوشحالم که اینجام، خیلی آدماش خوبن..!:)

پاسخ : یاد گیری یا نمره؟ واقعا،واقعا به یادگیری خیلی بیشتر اهمیت میدن..! ولی اینکه خب طبیعتا مامان بابا ها هنوزم گیرِ نمرن!:| .. +یادگیری مهمتره! :-"

پاسخ : لحظه تحویل سال داشتَم گریه میکردم وا3 اولین بار..!.. یهو یادِ یه اتفاق بد که ممکن ـه امسال بیوفته افتادم.. که امید وارم اتفاق نیوفته! بعد سر بقیه سال تحویلاام که کلا "دقیقا" لحظه سال تحویل مامان بابای من بحثشون میشه! 8-| :))

پاسخ : آخرین روز مدرسه ماها معمولا خیلی ناراحتیم تو این روز!:دی من خودم وقتی دوم بودم کلی گریه کردم!:-" ولی الان خوشالم! کلا حسِ خوبی دارم بهش..با همه ی روزا فرق داره..با اینکه خیلی بی سر و تهه!:دی

پاسخ : انتخاب کلمه در دوران کودکی کلا بچه بودم توانایی تلفظ "ح" رو نداشتم!:)) به خاله حمیده میگفتم خاله خمیده!:-"":)))) بعد تازه به یکی از دوستای مامانمم که اسمش فرخنده بود میگفتم خاله خرخنده!=))

پاسخ : افتادن اولین دندان ! من داشتم هلو میخوردم،یهو دیدم هلوعه خونی شد!:-اس بعد به بابام گفتم بعد یهو دیدم دندونم تازه "لق" شده..!:-" بعد گریه زاری راه انداخته بودم! بعد رفتیم دندون پزشکی کشیدمش..:دی

پاسخ : راهنمايي : بدترين دوران زندگي اصلا موافق نیستم...! خیلی دوره یِ خوبیه!:) و من واقعا از دبستان بیشتر دوسِ دارم!:ایکس

پاسخ : اولین آشپزی من نیمرو درست کردم اون اول!:-> خیـــلی خوب بود! ماهیتابرو گذاشتم رو شعله ی زیااااد،بعد یه عالمه روغن ریختم توش،بعد این تخم مرغ که رف تو این کلا چسبید به درو دیوار!:-" داشتم سکته میکردم! بقیشم که اون تو بود جزغاله شد مامانم مجبور شد ظرفرو بندازه دور!=))

پاسخ : نحوه ي استفاده از تخته هوشمند در مدرستون! وای متاسفانه تو مدرسه ِ ما خیلی استفاده میشه!:)) یعنی واقعا تخته نباشه معلمه درس نمیده! بعد ماعم هی اینو دستکاریش میکنیم از هر زنگی یه ربع بیس دیقه میپره!:-"" این یکی از صفاتِ خوبشه که باعث وقت پرونی میشه! ;D

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم ! ساعت دهِ شب بود..! ما از ساعت هشت میدونستیم که نتیجه هارو زدن؛بعد اینترنت نداشتیم، کافی نتم نمیتونستیم بریم، به کلِ فامیل و دوستو آشنا زنگ زدیم که برن ببینن من قبول شدم یا نه، بابامم خونه نبود!بعد یهو یکی زنگ زد گفت "تبریک..." من قط کردم شرو کردم جیغ زدن و بالا پایین...

پاسخ : تا حالا تو مدرسه آب بازي كردي....؟ والا ما که کارِمونه! :-j