پاسخ : سوتیها
مامان بزرگم مریض بود ب شدت!! بعد همه جو ناراحت و بی اعصاب و اینا.. خالم از اون سر دنیا زنگیده مامانم داشت بهش دلداری میداد!! ;)) بعد گفت:خیلی بیمارستان خوبی بردیمش..خیلی دکتراش عالین..این همون بیمارستانیه ک بابارو بردیم عمل کرد بعد ب سلامتی............(بعد یهو مکث کرد یادش اومد...