یعنی در یک محیط پویایی هستیم، برای مثال من واقعاً از خانواده و دایره دوستانم ناراحت بودم و خیلی از لحاظ فکری باهاشون اختلاف داشتم و زندگی رخوت باری هم تجربه میکردم در کنارشون، منتها با هزار بدبختی اومدم شریف و تونستم یک کار بخور و نمیری داشته باشم، دوستهای جدیدی پیدا کردم و خانواده کمرنگ و کمرنگ تر شدن، دوستایی که دوستشون نداشتم رو کنار گذاشتم و چیزی که برام موند آدمهایی هستند که دوستشون دارم، کارم بهتر شد همینطور روحیهم و خب الان حس میکنم مقصر دونستن و قربانی دونستن خودم اشتباه بوده
من اینجا رو چک نکرده بودم متأسفانه و عذر میخوام که دیر دارم جواب میدم.
ببین...
بحثش مفصله ولی دنیایی که داریم اینطوریه که ۶۰ درصد در کنترل نیست حدوداً ولی ۴۰ درصد هست.
و این دو تا رابطه تنگاتنگی با هم دارن