والا من همزمان هم شرمگینم هم پررو! بنابراین با این که می دونم قرار بود اونروز وویس بفرستم و هی یادم رفت ولی کماکان دوست دارم راجع بهش صحبت کنیم چون خیلی می دونی و چیزای خوب میدونی ... و این که چطور فامیل و آشنا؟ چی شده؟
هر وقت دلت خواست در مورد هر موضوعی دلت خواست کافیه پیام بدی. من تقریبن همیشه از صحبت کردن استقبال میکنم ((: هیچی بابا. زن عموم پیام داده میگه ایشالا مراسم سالگرد رو به خیر و خوشی برگزار میکنیم (((: بعد از داروهاش که فولیک اسید و ویتامین د و کلسیم و امگا 3 و دو سه تا مسکن (مثل سلکسیب) هستن عکس فرستاده میگه ببین به چه روزی افتادم (((: و اضافه میکنه میشه ببری به دکترای اونور نشون بدی ببینی عوارضشون چقدره اینا؟
عجب! :سوت واقعا در این جور مواقع حتی تمام ارکان همدردی و درک متقابل رو هم دوره کنی بازم نمیشه درست هضم کرد که حقیقتا واااات؟ (((: خیلیییی هم عالی! حالا ببین انقدر وویس بفرستم و حرف بزنم که پشیمون بشی بگی پاشو برو ولم کن :قهقهه