آه ای پسر. تو مرا شرمنده ی خود کردی و از کرده خود شادم کردی که بازگشت به این سرزمین کثیف را پذیرفتم. باشد که مقبول واقع افتد برادر. کمی آب برایم بیاور.
پاسخ : سمپادیهای دانشگاه امیرکبیر
هم اتاقی ترم پیشم میگفت از خونش میگفت. یه چیزی بود در حد خونه ی توی کانجرینگ ((((: .
زنش سرطان گرفته بچش تو دریا غرق شده مامانش هم تصادف کرده یا یه همچین چیزایی فک کنم ((: .
خیلی به کاست بنده خدا ناموسا دلم نمیومد اذیتش کنم.