پاسخ : Legend
سرما
نفسم و دادم بیرون ، بخاری توی تاریکی دیده شد ، باد سرد به پوستم می خورد ، می سوخت ، خیلی بد می سوخت ، رو کردم به رفیقم ، گفتم: عجب سرماییه ، از اون سرما های فقیر کشه ها ، از اون سرما های نامردی!
یه نگاه بهم کرد و یه پوک به بهمنش زد - همیشه بهمن می کشید ، اونم بهمن قرمز - با...