پادکست ویژه برای کنکوری های 94

سلام به همه بچه های عزیز و گل کنکوری ، و خسته نباشید وِیژه به همتون :ایکس

ما توی سایت یک قسمت داریم به اسم پشتیبانی کنکور که توش بچه های کنکوری با بچه های باتجربه که قبلا کنکور دادن ارتباط دارند و میتونن سوال بپرسن و بحث کنن باهم. این هم یک پادکسته که بچه های سایت زحمت کشیدن درست کردن برای بچه های کنکوری که دو ماه دیگه امتحان دارن. ( تاپیکش تو فروم )

* بیشتر تاکید رو این بود بچه ها تجربه هاشونو در اختیارتون بذارن ، تا این که صرفا بخوایم همگی روحیه بدیم و تکراری بشه وویس ها ! ;)

** 100 % تجربه ها متفاوت هست برای هر شخص ، حتما حتما پیشنهاد میکنم تا آخر پادکست رو گوش کنین ، و خب هر قسمتی که سوالی هست براتون ، برین و از کسی که وویس رو داده بود بپرسین تا مطمئن بشین !
حتی شاید بعضی تجربه ها ، کاملا عکس اون یکی باشه ، شما نباید گیج بشین ، صرفا باید برین تحقیق کنین ، بپرسین از چند نفر ، و بعد ببینین کدوم روش برای شما بهتر هست و به شما بیشتر میخوره !

*** توی این پادکست ، از الان  ،تا 2 ماه دیگه ، و شب کنکور و خود کنکور هم توش صحبت شده !
شما نباید از الان به فکر روز کنکورتون باشین ، برای همین فعلا قسمتایی که بدرد الانتون میخوره تا کنکور رو تمرکز کنین روش ، و خب یک دور دیگه ، نزدیکای کنکور که شد ، پادکست رو دوباره گوش کنین ، تا نکاتی که سر جلسه و شب قبل کنکور لازمتون میشه ، براتون یاداوری بشه !

× لینک دانلود پادکست :

http://s4.picofile.com/file/8180693968/Konkur.mp3.html

# 68 مگابایت هستش  /  بعد خب یه سری صدا ها ضعیف هستش ، ولی بیشتریا خیلی خوب و واضح هست ! اونایی هم که ضعیف هست ، یکم تمرکز کنین ، هندزفری بذارین ، ایشالله متوجه میشین کامل :-"

لیست اسامی وویس دهندگان ، به ترتیبی که تو پادکست هست :

1- مهســـــــــــــا   ( یکم متقاوت شروع میشه نسبت به بقیه وویس ها :-" )

2- Milad.R

3- sana.sh

4- ArminSl

5- Lily Delicated

6- عــــــــلی

7- Farz

8-  نــازنــین

9- Fateme.RMA

10- Mahsa M

11- فهـــیمه

12- CrazyBõy

13- Fateme Rahmati

14- شــقایــق

15- Shahriyar Mo

16- پـــوریـــــا . ک

* تشکر خیلی ویژه از مازیار که لطف کرد و پادکست رو آماده کرد برامون.

موانع پیشرفت علمی

توی سایت بحثی بود در مورد موانع پیشرفت علمی کشور که قسمتی از بحث رو اینجا منتشر می کنم. اگر شما هم علاقه داشتید در بحث مشارکت کنید. سوالات اینها هستند:
١. چه موانعى پيش روى پيشرفت علمى كشورمون قرار داده؟
٢. راهكارهاى برطرف كردن هر كدوم از ايراداتى كه به نظر شما وجود داره چيه؟(مهم ترين سوال :-“)
٣. نقش شما به عنوان يك دانش آموز يا دانشجو يا فارع التحصيل چيه؟

 

جواب نیلوفر، دانشجوی رشته سلولی مولکولی دانشگاه تهران :

با یک کلمه شروع می‌کنم. بودجه. ایران درست مثل یک کشور تیپیک جهان‌سومی، بودجه‌ی کار پژوهشی بسیار بسیار ناچیزی داره که باید از دولت بیاد. این بودجه طی یک فرایند پلّه‌پلّه، از زمان تصویب تا زمان تخصیص، کم‌تر و کم‌تر می‌شه و در نهایت مبلغ ناچیزی باقی‌ می‌مونه. توی چند سال اخیر این فرایند مدام بدتر شده و مراکز نوپای تحقیقاتی زیادی به خاطر کمبود بودجه بسته شدن. بر خلاف کشورهای پیشرفته، در ایران اسپانسرهای زیادی برای کار تحقیقاتی وجود ندارن و مراکز تحقیقاتی خصوصی، تعداد بسیار پایین و مشکلات خیلی زیادی دارن. این چند سال اخیر، به خاطر تحریم‌ها، بالا رفتن هزینه‌ها و افت کیفیت آموزشی که از اولش هم بالا نبود اما از سال ۸۴ به این سو کاملاً به زمین گرم خورد، تمام این مشکلات چند برابر هم شده. نبودن بودجه روحیه‌ی تمام آدم‌های فعال رو تحت‌ تأثیر قرار می‌ده، از استاد تا دانشجو. این‌جاست که اساتید بی‌حوصله و بی‌انگیزه می‌شن و پناه می‌برن به همون درس دادن که اون رو هم به خاطر بی‌انگیزگی خوب انجام نمی‌دن و دانشجوها بیشتر و بیشتر قانع می‌شن که نمی‌تونن توی ایران ادامه بدن. دانشجوها از ایران می‌رن و کسانی که موفق به رفتن نمی‌شن، بی‌اعصاب و بی‌انگیزه می‌شن و نمی‌تونن پژوهشگرهای خوب باشن. همه‌ی این‌ها مثل قطعات دومینو با هم ارتباط علّت و معلولی دارن.

هم‌چنین، این‌جا همون بودجه‌ی ناچیز هم فقط به پژوهش‌های کاربردی اختصاص داره. به این معنی که حداقل در فیلد خود من، زیست‌شناسی، که چه تحقیقات پایه و چه تحقیقات کاربردیش بودجه‌های بالایی می‌طلبن، شما هر چقدر هم یک ایده‌ی تمیز و عالی داشته باشین، اگر کاربردی نباشه، یعنی یه جور ربطش ندید به درمان یک بیماری یا تولید یک محصول جدید بیوتکنولوژی یا… بهتون هیچ بودجه‌ای نخواهند داد. در نتیجه شما نمی‌تونید آزادی عمل داشته باشید و باید خودتون رو در یک چهارچوب خیلی محدود جا بدید.

کیفیت پایین آموزش توی دانشگاه‌ها هم که ارتباط مستقیمی با کیفیت پایین پژوهش داره؛ حداقل در مورد دانشگاه تهران که نماد آموزش عالی کشوره می‌تونم با اطمینان بگم که فرایند عضویت هیأت علمی و استخدام استاد فقط تا حد بسیار پایینی وابسته به سابقه‌ی قابل‌ قبول علمی و پژوهشی فرده و بیشتر با روابط افراد با اعضای دیگر هیأت علمی و درواقع یک شبکه‌ی مافیایی وابسته‌ست. این موضوع باعث می‌شه بسیاری از اساتید لیاقت موقعیتشون رو نداشته باشن و با حس نکردن کوچکترین فشار برای پیشرفت، کلاً لم بدن توی دفترشون و دریغ از یک کار علمی قابل قبول (به هیچ عنوان اغراق نمی‌کنم و هر کسی شک داره می‌تونه بیاد ببرمش رسماً نشونش بدم اوضاع دانشگاه تهران رو). دانشجویان این وضعیت رو متوجه می‌شن و بی‌انگیزه می‌شن.

اغلب دانشجویان تجربه‌ی پژوهش درست و حسابی پیش از دانشگاه ندارن؛ اساتید باید روحیه‌ی پژوهش و عشق و علاقه به علم رو در دانشجو پرورش بدن. نه تنها ۹۹٪ اساتید همچین کاری رو اصلاً بلد نیستن، بلکه خودشون تحت فشارهایی که گفتم و فشارهای دیگه، انقدر بی‌انگیزه و بی‌اعصابن که همون شعله‌ی کم‌فروغی رو که توی بعضی دانشجوها هست هم با تکیه بر اهمیت جزوه و نمره و حفظیات و بعضاً خزعبلات، خاموش می‌کنن. این در حالیه که وجود کنکور سراسری و جو مضحک سرازیر شدن بچه‌ها به سمت پزشکی و مهندسی بدون ذرّه‌ای تفکّر راجع به علایق و استعدادهاشون، به خودیِ خود رشته‌های علوم پایه رو که بستر تحقیقات مهم در هر کشوری هستن، مملو از بچه‌های بی‌انگیزه‌ای کرده که صرفاً این رشته‌ها رو می‌خونن، چون رتبه‌ی پزشکی یا مهندسی نیاوردن؛ صد البته که این وسط پیدا می‌شن ۳-۴ نفر که متفاوتن؛ اما در نظر بگیرید با تمام این شرایطی که توصیف کردم، این افراد با چه چالشی روبرو هستن در طول تحصیل و حقیقتاً معجزه‌ای باید رخ بده که این افراد هم تا پایان تحصیلشون روحیه‌ی خودشون رو تماماً نبازن.

در مورد راهکار؛ هیچ پاسخ ساده‌ای وجود نداره. فرهنگ حاکم بر اذهان عمومی وجامعه‌ی پژوهشی و آموزشی ایران باید رسماً دگرگون بشن. از بالا تا پایین؛ از مدرسه تا دانشگاه. سیستم آموزشی باید محوریتش رو بذاره روی خلّاقیت، پرسش و فهمیدن. نه روی حفظیات و ارزیابی و رتبه‌بندی. این مسئله، در نهادینه کردن روحیه‌ی دانش‌محور و علم‌محور در بچه‌ها خیلی مهمه. همین بچه‌ها هستن که می‌رسن به دانشگاه؛ و در حالی هم می‌رسن به دانشگاه که آموزش و پرورش یازده سال تمـــام تلاشش رو برای تبدیل کردن دانش‌آموزان به موجوداتی راحت‌طلب، تهی از انگیزه و شور و شوق، به شدت علاقه‌مند به سهل‌الوصول‌ترین نتایج و وابسته به هر آنچه که از دهان معلّم بیرون میاد، انجام داده. این وضعیت نمی‌تونه ادامه پیدا کنه؛ هر چقدر هم از بالا کار درست بشه، این بچه‌ها نخواهند تونست حتی شخصیتی مشابه شخصیت یک دانشمند داشته باشن؛ بماند که ۹۹٪ این بچه‌ها هیچ علاقه‌ای هم به همچین چیزی ندارن. اینجا دانشگاه رفتن تبدیل به روتین زندگی هر کسی شده و بزرگراه ورود به دانشگاه، تنها بزرگراه زندگی در ایرانه. همه می‌رن دانشگاه، اما عده‌ی بسیار بسیار بسیار کمی می‌دونن چرا دارن می‌رن دانشگاه و می‌خوان چیکار کنن. در چنین شرایطی، و در نبود سیستم ارزیابی هدفمند، بدنه‌ی اصلی دانشگاه رو بچه‌هایی تشکیل می‌دن که اصلاً جاشون توی دانشگاه نیست. خود این افراد هم اغلب خیلی زود متوجه این موضوع می‌شن، اما از فشار فرهنگی جامعه گریزی نیست و تنها هدفی که در ذهن افراد باقی مونده، دست‌یابی به مدرک دانشگاهیه. بیست سال پیش، لیسانس، ده سال پیش فوق لیسانس، و الان دکترا. این وضعیت، بدون شک، فاجعه‌باره. اوضاع بد شغلی و اقتصادی باعث می‌شن افراد حس کنن تنها راه کار پیدا کردن، ورود به دانشگاهه، و وقتی مدرک می‌گیرن، دیگه به هر شغلی راضی نمی‌شن و مشکل خودش رو دور می‌زنه. در طول سال‌ها، دانشگاه رفتن خودش تبدیل به هدف می‌شه (و نه وسیله) و کم‌کم توی ذهن نسل‌های بزرگ‌تر جا باز می‌کنه به عنوان یک ضرورت و شاخص قضاوت راجع به افراد؛ به طوری که کسانی که خیلی واضح می‌دونن چی می‌خوان و نمی‌خوان وارد دانشگاه بشن تخطئه می‌شن و به جایگاه اجتماعی نامطلوبی هل داده می‌شن. نتیجه‌ی تمام این مسائل، ورود آدم‌های نامناسب (از وجوه مختلف) به دانشگاه و مسیر پژوهش علمیه. این مسائل باید حل بشن تا مشکل پیشرفت علم در ایران حل بشه.

در مورد نقش ما؛ مثل هر چیز دیگه‌ای، آدم باید خودش رو اصلاح کنه و سعی کنه در اطرافش هم تغییرات خوبی به وجود بیاره؛ ولو شعاع این تغییرات کم باشه. هر کسی باید خودش رو بشناسه، علایقش رو بشناسه و هدف داشته باشه. هر کسی باید بدونه در قبال موقعیتی که توی دانشگاه به دست میاره مسئوله؛ دانشگاه جای آزمون و خطا نیست چون هر صندلی که شما اشغال می‌کنید در حالی که رشته رو دوست ندارید، می‌تونست جای کسی باشه که رشته رو دوست داره. هر کسی باید تمام تلاشش رو بکنه دانشجوی خوبی باشه، روحیه‌ش رو نبازه تا قادر باشه به اساتید و بقیه‌ی دانشجویان هم روحیه بده. هر کسی باید وظیفه‌ی خودش رو درست انجام بده.

 

نظر شما چیه؟ نظرتون رو توی بحث اصلی یا همین جا توی کامنت ها مطرح کنید.

 

 

تاریخچه ی کوتاهتر زمان

می دونی چیه زندگی سخته ؟ کجاش قلبتو به درد می آره ؟
اون زمانیه که تصمیم میگیری فردا ساعت 8 پاشی ، ولی ساعت رو نمیزاری رو 8 ! بلکه رو همون 9 میمونه . 9 که زنگ میزنه ، از درد دندون پا میشی و یه فس ساعتو کتک میزنی و باز میگیری می خوابی ، در حالی که ساعت واقعی 9 نیست !!! ساعتارو دیشب کشیدن جلو و ساعت الان 10 ه !! و تو میگیری تا ساعت 10 تو ذهن خودت می خوابی ، در حالی که داره میشه 11 . و تو ساعت 10 پا میشی و دست و صورتتو تو ساعت 10 میشوری و حتی ساعت 10:5 میری دستشویی … اما داری همه اینارو تو ساعت 11:5 انجام میدی!! بعد میشینی تو رویاهات به خودت فحش نثار می کنی که باز دیر پاشدم ، 10 ام آخه وقته پاشدنه ؟ ساعت شد 11 ! ( در حالی که شده 12 احمق ! ) خب میگی کی ناهار بخورم ؟ 1 خوبه ؟ خوبه آقا …
میشینی شیک سر کارات ، از هر باغی یه گلی میچینی تا حس میکنی بین زمان ها معلقی … سر میچرخونی نوشته 1:20 ، مچتو نگاه می کنی میبینی نوشته 12:20. باز باطریه این ساعتمم خوابیده ؟ از وقت ناهارم گذشته ؟ سر میچرخونی چپ ، آیپد 13:23 ، راست گوشی 13:23 ، وسط کامپیوتر 13:24 . تو همین رفت و آمدای سره که یهو بدنت کش میاد ، چشات یه تونل نور میبینه و 1 ساعت تو زمان میری جلو… تازه می فهمی دنیا که چه راحت با 1 ساعت عقب جلو کردن می تونه جلو عقبت کنه ، چجوری داره زندگیت رو به بازی میگیره…

تاریخچه ی کوتاهتر زمان ، استفان هاوکینگ ، برگردان نیما مضروب

تیپ شخصیتی سمپادی ها

یک آزمون شخصیت شناسی به اسم میرز – بریگز (MBTI) وجود داره که تیپ شخصیتی افراد رو با دقت نسبتا قابل توجهی مشخص می کنه. سایت ایران ذهن هم این آزمون رو به صورت آنلاین برگزار میکنه. ما از تعدادی سمپادی خواستیم که در این آزمون شرکت کنند و  نتایجش رو بگن. حدود ۳۰۰ نفر سمپادی از جاهای مختلف در این آزمون شرکت کردند که اکثرا بعدا گفتن نتیجه آزمون به شخیصتشون خیلی نزدیکه. من قصد ندارم اینجا توضیح زیادی بدم. اگر میخواهید توضیحات بیشتری در مورد این آزمون بخونید تاپیک آزمون شخصیت شناسی MBTI و یا آشنایی با MBTI رو بخونید. من اینجا دوست دارم نتایجش رو بگذارم. کلا ۱۶ تیپ شخصیتی وجود دارند. فکر می کنید سمپادی ها بیشتر از کدوم نوع شخصیت هستند؟

نتایج آزمون از ۳۰۰ نفر اینجوری بوده :

نتیجه آزمون شخصیت شناسی MBTI سمپادی ها
نتیجه آزمون شخصیت شناسی MBTI سمپادی ها

 

هدف گذاری در دوران دانشجویی

دوران دانشجویی شاید به نوعی دوران گنگ و مبهمی باشه. مخصوصا اولش. از کنکور بیرون اومدید و تازه آزاد شدید از قفس کنکور و دبیرستان و نمیدونید کجا میخواهید پرواز کنید. البته خیلی ها تو دوران دبیرستان برخی از علایقشون رو مشخص کردند و تو انتخاب رشته هم اعمال کردند اما خب بازهم اونها کافی نیست. چون حتی رشته ای هم میرن دنیایی از تنوع رو جلوشون گذاشته. تازه اون مختص درسه٬ خود زندگی چی؟ علایق شخصی؟ خانواده؟ تفریحات؟ آینده؟
اهمیت این موضوع از این جهته که وقتی میرسید سال سوم چهارم میبینید احساس میکنید باید یک کاری بکنید اما نمیدونید چه کاری. تحصیلات تموم میشه شاید حس کنید کاری نکردید و حسرت بخورید. بعد اون زمان هدف هایی مشخص کنید که بعدا واسش گیر بیافتید. مثلا سال چهارم تصمیم بگیرید اپلای کنید ولی نه زبان خوندید نه GRE نه مثلا معدل قابل قبولی دارید. یا مثلا تصمیم میگیرید ارشد کنکور بدید میبینید درسهایی که باید ارشد بدید رو اصلا خوب نخوندید. یا مثلا تصمیم میگیرید کار کنید ولی هیچ مهارت شغلی ای ندارید و تازه باید برید کار یاد بگیرید. یا مثلا میخواهید ارشد اصلا برید یه رشته دیگه ولی درس هاش رو بلد نیستید و …
آیا شما حس کردید که دچار سردرگمی هستید؟ آیا فکر کردید بهش یا اصلا هرچه پیش آمد خوش آمد؟ آیا هدف دارید؟ تکلیفتون با خودتون مشخصه؟ اگر خودتون یا دیگران تجربه ای داشتید اینجا مطرح کنید.

ریپورتاژ آگهی: FamilyDoctor کاری از سمپادی‌ها

یه پزشک سمپادی بعد از فارغ التحصیلی و گرفتن مدرک داشت از در دانشکده پزشکی می رفت بیرون که بره دنبال سرنوشتش. یهویی یه سمپادی دیگه که تازه پزشکی قبول شده بود جلوش سیز میشه. طفلکی عین اول دبستانیا وقتی یه خودی میبینه انقدر ذوق می کنه که نگو، بعدش کلی سوال در مورد دانشگاه و دوره پزشکی و چجوری درس بخونم و مقاله بدم و غیره می پرسه. پزشک سمپادی ما هم این پرشور (!) رو میبینه دلش نمیاد بزنه تو ذوقش و به خاطر رگ و ریشه سمپادیش هم که شده جواباش رو می ده. ولی دانشجوی ما به همین راحتی ول کن معامله نیست و آخرش شماره تلفن دکتر رو می گیره.

پزشک خانه شما

بعد از یه مدت دانشجوی سمپادیمون که می بینیه دانشگاه خبری نیست و همه دارن تو سر و کله همدیگه می زنن یه زنگ می زنه به دکتر میگه آخه این چه وضعشه؟ دبیرستانمون چند مرتبه خلاقانه تر و علمی تر بود به خدا! دانشگاه سمپادیا نداریم؟؟؟

دکتر اما شرایط این طفل معصوم رو درک می کنه و میگه چرا خودمون یه کاری نکنیم؟ بیا پیش من دارم روی یه پروژه خفن کار می کنم. بیا نشون بدیم سمپادی در بند زمان و مکان نیست و هرجا باشه با ابتکاراش، هوش و ذکاوتش رو به رخ بقیه می کشه!

این شد که سایتی کلید خورد به نام پزشک خانه شما http://familydoctor.ir

حالا ابتکار این سایت کجاست؟ اصلا این سایت به چه دردی می خوره؟

خلاصه بگم، ایشالله هیچ وقت نباشه ولی در موارد لزوم، اگه سوالی، دردی، ناخوشی یا مشکلی داری که فکر می کنی فقط باید پاشی بری دکتر تا بفهمی چته و حال نداری یا وقت نداری یا خجالت می کشی (!) یا احساس می کنی دکترا پول مفت دارن می گیرن (!) می تونی بیای تو سایت پزشک خانه شما!

من در سایت پزشک خانه شما یک قسمت ناب دیدم به نام “تشخیص و درمان“. فقط کافیه بدونی کجات درد می کنه و یا با کجات مشکل داری، از بخش تشخیص و درمان سایت پزشک خانه شما همون جای وزّه رو انتخاب می کنی و به کمک نمودار علت یابی بیماری ها با چند تا بله خیر به علت و نام بیماری یا مشکلت پی می بری. (مثل فلوچارت های برنامه نویسی) بعدشم با یه لینک میری تو مقاله مورد نظر و توضیحات بیشتر بیماری و درمانش رو یاد میگیری. من خودم همچین چیزی رو کلا تو وب فارسی ندیده بودم هر کی مشابه پیدا کرد جاییزه داره.

مقاله های سایت پزشک خانه شما همگی توسط خود پزشکا و متخصص ها نگارش شده و نثر مطلب به گونه ای هستش که انگار توی مطب دکتر نشستی داره برات توضیح میده. سوال های احتمالی که شما ممکن بود از متخصص بپرسید هم خودشون پرسیدن و جوابش رو براتون گذاشتن یعنی اتلاف وقت برای رسیدن به جواب به صفر می رسه.

خیلی از مطالب سایت هم ترجمه شده مقاله های ده سایت اول بهداشت و سلامت جهان هستش که بازم گلچین شده و ویرایش شده توسط پزشک هستش و ویژگیش اینکه مقاله ها وطنی و بومی هم شدن.

صحت علمی مطالب انقدر بالاست که به درد دانشجو های پزشکی هم می خوره. البته رسالت پزشک خانه شما، آگاه کردن قشر غیر پزشک در مورد علم پزشکی با اون اصطلاحات عجیب و غریبش هستش و وقتی پزشکا بالای سر بیمار دارن در مورد بیماریش حرف می زنن و به بیمار بنده خدا هم چیزی نمی گن و توضیح نمی دن، مخاطب های سایت پزشک خانه شما می تونن صحبت ها رو به خوبی درک کنن و با سوالاشون خانم دکترا و آقا دکترا رو مجبور کنن که پاسخ گو باشن.

اخبار سلامت سایت هر روز با بیش از 20 خبر برگزیده بهداشت و سلامت کشور به روز میشه.

دنبال تاثیر داروها روی بدن و داروی بیماری خاصی می گردی؟ در مورد جنبه های پزشکی مسائل زیبایی و تغذیه سوال برات پیش اومده؟ هر چی خواستی توی سایت پزشک خانه شما جستجو کن.

می دونی چقدر از مشکلات با توصیه های طب سنتی و داروهای گیاهی و خوراکی ها و موادی که تو خونه هممون پیدا میشه می تونه به راحتی برطرف بشه؟ پزشک خانه شما به طب سنتی توجه ویژه ای کرده و در این زمینه مطلب علمی واقعی (غیر خرافی) و درست و درمون انقدر داره که حریف می طلبه! (می تونی با هر سایت رقیبی مقایسه کنی، البته می دونم که می دونی سایتی که سمپادیا راه بندازن رقیب نداره 😉 )

دیدی بعضی موقع ها آدم یه اتفاقی ناگهانی براش میفته هول میشه نمیدونه چیکار کنه؟ خدا نصیب نکنه ولی اگه جون یه آدم در خطر بود چیکار کنیم؟ من که می رم بخش کمک های اولیه پزشک خانه شما رو سریع یه نگاه می ندازم، در مورد تمامی مسائل اورژانس، دستورالعمل های قدم به قدم داره که میتونی به راحتی مثل یک امدادگر حرفه ای جون در خطر آدم ها رو نجات بدی. (در مورد گیر کردن قلاب ماهی تو پوست و نیش زدن عروس دریایی هم مطلب داشتن که عمرا فکرشم نمی کردم ولی خوب بالاخره از این جور اتفاقام ممکنه بیفته و بچه ها همه جوانب رو کاور کردن)

پزشک خانه شما ماشین حسابم داره! باهاش نمی تونی انتگرال حساب کنی ولی حداقل این قابلیت رو داره که از روی قدت بگه وزن بدنت چقدر باید باشه و چقدر اضافه یا کمبود وزن داره و چند کالری باید بسوزونی یا مصرف کنی تا به وزن ایده آل برسی.

اگرم حوصلت سر رفت یه بخش در حال توسعه بازی و ویدئو دارن که می تونی سری بهشون بزنی. من که عمل جراحیم خوب نبود زدم پای اون بد بخت رو قطع کردم، یکی بیاد حداقل یه بازی بلد باشه. کلیپ ها رو هم که باید ببینی!!!

تا کمتر از یک ماه دیگه برنامه های موبایل هم روی سایت قرار می گیره.

بخش پیشنهاد مراکز پزشکی و پزشکان رو هم دارن راه می ندازن که اگه با اطلاعات و توضیحات سایت قانع نشدی (!) و دیگه خیلی مسر بودی بری پیش دکتر، مشکلی نباشه و بتونی به راحتی نزدیک ترین مرکز درمانی یا پزشک متخصص توی هر زمینه ای به خونتون رو پیدا کنی.

این همه ایده و کار و تلاش ارزش یک نگاه (به عقیده من بیشتر و شاید هر روز) رو داره، حالا که سمپادی هم هستش که چه بهتر، حمایت می شن و پرچم سمپاد رو بالاتر می بزن.

پزشک خانه شما http://familydoctor.ir