نویسنده: ivan

ای فضا ! ای فضا ! ما داریم می آییم

spacema-drim-miyaim
هق هق هق این صدای ریختن گریه است .من بعنوان یه دهقان ساده در سیبری که دورم/پیرم/بیسوادم/شیش تا بچم برای تزار که که از نواده های ایوان مخفوف(!)باشه تو جنگ از دست دادم. واقعا خوشحالم این مملکت تونست این ماسماسک بفرسته و ما هم آره دادش ما هم کلی ناسا و طیاره و آپولو هستیم و مشتی هست تو کمر امپریالسم غرب که فک کردن ما روسا اینجوری هستیم!شایدم اینجوری/دیگه از الان برم گمشن/بمیرن/گاوا/
هق هق هق
میدونی از اون موقعی که ایرانیا امید فرستادن تا الان که ما اسپونتیکو فرستادیم نمی دونم من چی کشیدم.همش حقارت همش حس دیب دمینی بودن اقتدار مقتدار نمی فهمیدیم چیه .عرق ملی پشم.هی میزدن تو سر مون نامردا / حالا خیلی خوب شد.اشکال نداره که دیره.یه مثل ایرونی میگه سوخت و ساز داره ولی متابلیسم نداره.البته من فارسیم خوب نیست یه ذره دعوا و آشتی از ایوان حافظو خوندم
میدونی؟حالا من یه آرزو دارم تو سینه که ما هم گاگارین بفرستیم بعد مریخو فتح کنیم بعد ماهو بهد ایریدییوم بفرستیم نور بالا بده واسه ای-تی اینورا هم بیاد!بهههد ماهواره بفرستیم ،تی وی سیبری جهانی شه
خلاصه از این کارا.
اصلا برای این دور تزاری هر کی اینو وعده بده من بهش رای میدم!همینجا ،با تراکتور ،عکسشو شخم میزنم تا از فضا هم دیده شه!فک کردی کم الکیه؟!
….
….

دشمن پشت دروازه ها

5b90

نمرديم و گوله هم خورديم…يعني فرجه هم داديم…كه بعدش امتحانات بديم.هميشه از دوران قديم كه دايناسور و اغازي بودم و اخر ثلث و ترم ميدادم (سختا رو ميگرفتن آسونا رو میدادم!) فك كردن به كليت امتحانات اخر ترم من ياد همين عبارت ” دشمن پشت دروازه ها ” ميندازه.هر چقدم كه بگیم نه درس دوست بود نه فلان درس قشنگ بود دانش نيك بود درس خواندن لذت بود نه نه ما درس را اشتياقي خوانده بود…نهههخیییر ! دشمن پشت دروازه هاست و هیچ كاريش نمي شه كرد .واز نظر ماهيتا واسمه ما به اوركهاي ارباب حلقه ها ميزنن !

فرم امتحان دادن و درس خوندن ما یا فلواقع جون دادن و تقلاها و شاخ دیو رستم تو آپولو شکستنمون! و فك كردن ما بهش يعني به کلیتش ما رو ياد آخراي نبرد هلمزديپ ارباب حلقه ها ميندازه.جايي كه سي چهل نفري تو تالار قلعه موندن و قشون اورك دارن در ميكنن.حالا همذات پنداري من با اينا سر چي شونه؟…ترسشون؟شجاعتشون؟جنگيدنشون؟كارسخت انجام دادنشون؟ادرنالين بالاي خونشون؟لباساشون؟رجزخونیشون ؟ ته ريش آراگورن؟! سخت جون بودنشون؟؟
البت هنو به هلمز ديپ ما نرسيدن ولي فرقي كه ندارد ، كلهم ما نفرات تو اين مدت نتونستيم جم كنيم.اصولا ما هميشه خدا در لشكركشيمون مشكل و قصور داشتيم.خلاصه فرجه نيومده رفت.حالا چي كا باس كرد اينك كه دشمن پشت دروازه هاست .باشد.ما تلاش ميكنيم.خدا هم بايد كاري كند شامل:رحم ، رحمت ، توفيق ،رحم و  بازم رحم ! ….

تخمه براي انتقام

ساده بگم یه چیزی:
این مدت کوتاه مدیدی که دغدغه تستو نکته و دور کردنو نزدیک کردنو تراز و نموداراي درازو ، تست قرمز جيگريو جيغاي بنفشو كتاب سبز با رگه هاي بنفش با ته رنگ قهوه اي خرس گريزلي! و دوران طلاييو عصر شكوفايي و رنسانس و سواد قرون وسطاييو…  اتلاف وقت ، وقت اضافه و راهکارای مبارزه با اتلاف استرس  و پول و زمان وبوبژه این زمان…تو کله رژه میرفتند …..حسرت یه اتلاف وقت دبش رو دلم مونده بود. چه جور؟اين جور:
تخمه بشکنم و لم بدم و زل بزنم به چیزی(من تخمه که بشکنم …قفل میکنم)…همین جور زل بزنم…بازم زل بزنم…ترجیحا اون چیزه هم یه “ساعت” باشه!

فشارخون كودك درون

اينجا زمين بازيه حوالي خونمونه كه من دوران كودكي تابستونا گاهي كه از اونجا رد ميشدم با لوازم بازي آنجا مث تاب و سرسره كشتي ميگرفتم. اون موقه يعني دهه بيست و سي اونجا زمينش خاكسنگي! بود و جز همون چارتا ماسماسك چيز ديگه اي نداشت . امروز بعد مدتها دوباره كه از اونجا رد شدم… چشام هلوپ بدرآمدن قل خوران افتادن جلو پاهام…يه زمين چمن مصنوعي با جايگاه تماشگران آبسردكن نورافكن خفن كه بچه ها تا بوغ سگ بازي كنن جايگاه مخصوص مربي و ذخيره از اون فرمي كه يكيش ورزشگاه آزاديه يكيش همين جا و حصار تا موقع خرشوتي توپ نره بيرون. در هر حال. در موقعي كه داشتم از اين ورزشگاه جديالتاسيس سان  مي ديدم به طور غير ارادي فشارم زده بود بالا!ظاهرا ضميرناخوداگاه من و در واقع كودك دورن بهش برخورده بود كه چرا زمان بچگيش از اينا براش نبوده … و بالغ من سعي داشت براش توضيح بده خوب پيشرفت يعني همين و قرار نيست همه چي هميشه برامون باشه و تازه مصلحت بر اين بوده چون اگي از اين امكانات برات رديف ميكردن تو قطعا ترك تحصيل ميكردي از فرط بازي خوتو خفه ميكردي و مواردي از اين دست…تازه الان بچه هاي ديگه بازي ميكنن شادي ميكنن بچه هاي خودتم بعدن ميان، بده كه بچه هاي اين دوروزمون شاد باشنو از اين حرفا…
كودك درونمم در جواب با اخمي خون الود گفت : ديگي كه واسه من نجوشه ميخوام سره سگ توش بجوشه!!

ورزش می کنیم همچین!

سلام دوستان پیرو بدو های گذشته دوز ورزش خونمان زده است بالا شدید و از سالن ورزش به پشت این تریبون می اییم تا پا را فراتر نهاده تا ورزش ملکت را به  نقد و خون بکشیم…

همزمان با ارسال اين ارسال المپيك پاراالمیک هیپوالمپیک جام جهانی گل کوچیک و غیره کارزارش برای ورزشکاران وطنی تمام شده است و برو تا 4 سال دیگه همین موقع!.چه تاريخي!از ان بدتر حماسه آفريني هاي نديده نبيره هاي رستم و اسفنديار در اين آوردگاه پرهياهو و جهان شمول است و البت عمده اين حماسه ها در رده بازنده ها پیگیری شد.
تازه اين خذفيات اضطراري كه به ورزشكاران وطني ميخورد با كلي محرك معنوي و مادي بود.طلا بگيري صد ميليون ، برنز پنجاه ميليون،استخدامي،تسهيلات،بوس و ماچ از سران،نوار پهلواني،ارتقا غرور ملي،تو دهني و آپرگات تو چش حسودان و عنودان و بفرماييد كشك!
در هر حال.ما دو جور سرمايه خرج ورزش ميكنيم.جا و مكان مي سازيم جوانان ملت توش بپر و بپر كنن و هورموناي انرژي زاشونو هوشمند بسوزونن و مشت و لگدشون رو به جاي زدن به افراد حقيقي و حقوقي به كيسه بوكس و گيجگاه يكي مث خودشون نثار كنند.و يه خرجي هم سر يه افراد نخبه در اين موارد ميشود كه برن در عرصه اينترنشنال بتركونند.
بسته به حيطه كاري اون نخبگان مث فوتبال با پتانسيل بالاي خلق حواشي و خبر ……ببينيد.هيج جاي دنيا بيست روزنامه واسه فونبال در نمي ياد.ايتاليا قهرمان دنيا ، دو سه تا بيشتر نداره.ولي انقدر ما ايرانيا پرحرفند و بيكار از خود راضي هستيم با اون پتانسيل بالاي ادبياتمون در اسمون ريسمون بافتن…اه!ولش.داشتم ميگفتم كه گاهي اون نخبه ها ستاره ميشن و شونه به شونه بهرام رادان و گلزار رو مجلات خانواده زرد لبخند ژگوند ميزنن و اندورفین وسایر مشعوف کنندهاست که ان ها را به آسمان هفتم میبرد و گاهی انقد بالا میروند که یادشان میرود کیا و چیا ان ها رو بالا برده و ایران و مردمشو کوچیک میبنن و تو سر ایران و ایرانی بود میزنن (نمونه اکتیو آن شخص شخیص مربی تیم ملی فوتبال )و صد البت پول پول است که درون هندونه ها جاسازی شده و به زیر بقل مبارک میرود…از دست این فوتبالستا …ظاهرا با چيزايي كه فوتباليستا از سيكل روزانشون ميگن بويژه اونايي كه در شيخ نشين ها ايام ميگذرونن …يا داخل ايران ، از اين زدن زير توپ ها كه براي كيف خودشون و جيب خودشون ميزنيد میتونن اسطوره هم بشن…سلطان ژنرال عقاب غزال …و چه خرجی که اسطوره های اینچنیی دست ملت و دولت نمیدازن.چه مانورهایی که روشون از رسانه ها داده نیمشه.از مدل ریششون تا خداحافظی خانمان برانداز….ولش ! این قضیه سر دراز دارد .خب خيلي پرت نريم.در هر حال.ما زحمت اوناروبا زحمت دكتر مهندس اي مملكت مقايسه ميكينم و اونا خودشونو با بكهام و رونالدينيهو!
بگذريم.فقط نكته كنكوري اين مسايل اينه كه نسبت خرجي كه ميشه و بازدهي و خروجي ورزش مملكت و قهرمان پروري بهتره براي سواد مردم و علم و دانشكاه و مراكز تحقيقاتيمون بشه و تقدمو رعايت كنيم.بريم اول كشور پولداري بشيم.مث چيني كه هميشه با كلي سياه لشكر هميشه توسري خور سياسي بوده و حتي در عرصه ورزش تا بيست سال پيش يه مدالم تو المپيك نداشت و الان هزينه 150 ميليارد دلاري المپيك و متخلفاتشو ميده و مدال ها رو هم درو ميكنه. آدم فضا هم ميفرسته.رشد اقتصاديه راست راست هم داشته باشه.خلاصه همه اينا از لاي پولايي كه خرج تحصيل و تربيت و وصله پينه كردان نظام آموزيشون و دانشگاه و مدرسه و آزمايشگاه و كارخوناهاشون شده در اومده.حالا تيم فونبالش ايرانو نزد،نزد!