خداوندا…

خداوندا…
وقتي مي‌نگرم به اين دنيا
مي‌برم پي به عظمت خالق بي‌همتاي دنيا
تو به من جان دادي
به من زندگاني دادي
وقتي مرا آفريدي از وجودت در من دميدي تا وجود ازخدايي برگيرم كه آسمان‌ها و زمين از آن اوست
خدايي كه سرچشمه‌ي تمام زيبايي هاست
خدايي كه عشق و ستايش فقط شايسته‌ي اوست
خدايي كه انسان را آفريد تا عشق نميرد
مرا را آفريدي تا عاشق شود و با عشق زندگي كند
خواستي تا بنده‌ات يا عشق زميني به عشق آسماني تو برسد
تو خواستي با عشق زميني به ما بگويي كه هر عشقي بدون عشق تو بي‌معناست
خواستي تا به عشق بي انتهايت برسيم
عشقي كه هرچه از آن بگذرد عميق‌تر مي‌شود و آن‌وقت است كه ميفهمم تو چقدر بزرگ و مهربان هستي
آن‌وقت است كه ميفهمم پرستش تنها سزاوار توست، در مي‌يابم كه ستايش فقط شايسته‌ي توست
پروردگارا تو را به خاطر همه‌ي چيزهايي كه به من دادي دوست دارم
تو را به جاي عشق‌هاي دروغين اين عالم، عاشقم
تو را براي خاطر زيباييت و براي خاطر عظمت بي‌پايانت مي‌پرستم
و تو را هميشه شاكرم كه مرا جان بخشيدي، مرا آفريدي، خواستي من در اين دنيا باشم تا عاشق كرم و بزرگي تو باشم.
بار خدايا باشد كه روحم به عشق تو توانمند شود
آمين!

تگ ها:,
8 نظر

پاسخ دادن به ماجده لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *