svhk[hl-rpxd!

بارها  به دوستان هشدار دادیم، به مسئولین هی تند و تند گفتیم، اینجا هم نوشتیم ! اما کو گوش شنوا ؟ آخر سر قحطی آمد !

قضیه از این قرار است که ما بارها به این قحطی عظیم پسر، اشاره کردیم، گفتیم دوستان! پسر قحط است، بروید یک کاری کنید، بروید وارد کنید یا پسرها با چند نفر سر کنند یا خلاصه یه حرکتی انجام بدهید، امّا نکردند این کار را. عاقبت چه شد ؟

چند روز پیش ساعت 1 بامداد، در حال به خواب رفتن بودیم، صدای فحش های رکیک شنیدیم، گفتیم استغفرالله این ضعیفه چه می گوید ؟ (این را هم بگویم، چند فحش جدید از این ضعیفه یاد گرفتیم!)

ضعیفه ی مذکور، به خواهری می گفت: ” پسر ندیده ای دیگه !****! مردم ! این *****!  ”

خلاصه دعوا تا ساعت 2/5 بامداد ادامه پیدا کرد و همه اش هم سر یک مثلث عشقی بود که البته اینجا دو خواهر و یک برادر حاضر بودند .در آخر نیز با مساعدت براداران نیروی انتظامی دعوا تمام شد.

خلاصه این تازه اولشه !

حالا ما هی باز بگوییم شما بخندین، ولی این یک هشدار جدی است !

24 نظر

پاسخ دادن به علیرضا ساعی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *