• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

فمنیسم؟!

آیا با برابری زن و مرد موافقید؟


  • رای‌دهندگان
    113

sadafak

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
252
امتیاز
1,209
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو
شهر
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : حقوق زن و مرد؛عدالت يا برابري

بنظر من عدالت باید برقرار باشه نه برابری.البته تعریفم از عدالت اون چیزی نیس که توی تصویر نشون داده شده...زن و مرد متفاوتن باید جوری عمل شه بنظرم که درکل وقتی به همه ابعاد جامعه نگاه میکنیم این حس بهمون دست نده که درحق جنسیتِ خاصی بی‌عدالتی اعمال شده اما این تفاوت و یکسان نبودن حقوق در زمینه‌های مجزا لازم‌ن بنظرم...
یه اشتباهی هم که رخ میده خیلی وقتا اینه که دیدمون از شایسته‌سالاری محدوده.یه خانوم ممکنه بتونه خیلی خوب توی معدن کار کنه خیلی بهتر از مردها.حالا کار این خانوم 2 حالت داره یا درکنار کارش زندگی شخصی نرمال خودش رو داره یا نه خیلی از جنبه‌های زندگیش رو محدود یا کنترل کرده.اینکه رو حساب اینکه 2 نفر برای کاری درخواست میدن با رزومه تحصیلی و کاری یکسان و رو حساب جنسیت کارفرما متقاضی مرد رو انتخاب میکنه برای کار بنظرم دلیل خوبی نمی‌تونه باشه برای اینکه بگیم شایسته‌سالاری اعمال نشده چون این گزینش تو شرایط نرمال انجام شده.تو ارگان‌های دولتی این اتفاق که مردها راحت‌تر انتخاب بشن به نسبت خانوما بیشتر دیده میشه دلیلش هم اینه که یه خانوم وقتی مشغول به کار تو چنین نهادی میشه هرچقدرم راندمان کاری بالایی باشه در شرایط معمول مثلا 6 ماه مرخصی زایمان داره که اگه کار دولتی باشه مساوی میشه با 6 ماه مرخصی باحقوق که قطعا به نفع کارفرما نیس و اون ترجیح میده کارمند مرد رو استخدام کنه.همین‌طور مثلا تو جامعه‌ای مثل جامعه‌ی ما و خیلی جاهای دیگه البته خانومای شاغل چه مجرد و چه متاهل محدودیت خیلی بیشتری دارن برای ساعت کاری‌شون به نسبت آقایون :-" خب همین کارفرما رو ترغیب می‌کنه به جنسیت‌گزینی...کلاً این رعایت شدن و نشدن حقوق خانوما و برقراری عدالت تا حدود زیادی هم بنظرم بستگی داره به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه....
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از چوکک :
ادوارد برنایز با استفاده از فمنیسم زنا رو سیگاری کرد
فمنیسم اینکه یک زن بیاد تو خانواده خودش از بچه خودش نگهداری کنه رو تحجر وظلم به زن میدونه واینکه یک زن به عنوان خدمتکار از بچه یه نفر دیگه مراقبت کنه رو آزادی زن میدونه
فمنیسم فاحشه بودن رو یه شغل میدونه ونشانه آزادی زن و مادر بودنو نشانه ظلم به زن
آمریکا اسطوره فمنیست ها بیشترین آمار تجاوز به زن رو داره
و...

سیگاری شدن یا نشدن با صرف نظر از مضراتش، هیچ ارتباطی به جنسیت فرد نداره. هر انسانی، زن یا مرد، این حق رو داره که سیگاری باشه یا نباشه. این دیدگاهتون من رو یاد پوسترهای احزاب محالف با اعطای حق رأی به زنان در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست در آمریکا و انگلیس می‌اندازه که یکی از بزرگترین تأکیداتشون بر لزوم حذر از ارج نهادن به دیدگاه‌های فمنیست‌ها، بیان این مسئله بود که فمنیست‌ها «سیگاری» هستن و شلوار می‌پوشن و به جای نشستن توی خونه و مراقبت از بچه‌ها، میرن بار و دور هم مشروب می‌خورن و غیره. حال آن‌که به فرض ناپسند یا غیراخلاقی بودن این رفتار، این غیراخلاقی بودن برای هر دو جنس تعریف می‌شه و در صورت نبودن، منع زنان از این رفتار هیچ مبنای اخلاقی نداره. بیشتر اینطور به نظر میاد که مردان از تبدیل شدن زنان به موجوداتی که حقوق مردان رو دارن می‌ترسیدن، و به همون اندازه هم البته از تبدیل شدن خودشون به موجوداتی که گاهاً باید از بچه مراقبت کنن و در کارهای خانه کمک کنن.

Screen_Shot_2015_01_28_at_2_54_20_PM.png

نمونه‌ای از این پوستر‌ها

در مورد مسئله‌‌ی مراقبت از فرزند، لطفاً مغلطه نکنید و هر چیزی دلتون می‌خواد رو به فمنیسم متصل نکنید. در فمنسیم مسئله لزوم اهمیت دادن به تربیت و مراقبت از فرزند از جانب مردان به اندازه‌ی زنان مطرحه و اینکه مراقبت از فرزند و مادری نباید به عنوان تنها وظیفه‌ی زن و تعریف‌کننده‌ی تمام‌ و کمال هویت و شخصیت زن به کار بره، نه اینکه مراقبت از فرزند ظلم و تحجر برای زن به حساب بیاد. کما اینکه از بزرگترین مبارزاتی که فمنیست‌ها در کشوری مثل ایران دارن، مبارزه‌ برای اعطای حق حضانت فرزند به زن در صورت طلاقه. در مورد مسئله‌ی خدمتکار، به نظرم باید در به کار بردن همچین لحن حقارت‌باری تجدید نظر کنید. خدمتکار بودن چیز شرم آوریه یا مراقبت از یک کودک، ولو کودک یک شخص دیگه؟ این یک شغله و شغل شریفی هم هست و هر انسانی -زن یا مرد- حق داره هر شغلی دوست داره در پیش بگیره.

فاحشه بودن به مثابه انتهای طیفی از باورهاست که همه -کم یا بیش- مسئله‌ی تعلق بدن یک زن به خودش رو مطرح می‌کنند. تأکید فمنسیم بر روی فاحشه‌ بودن به عنوان یک عرصه‌ی منفرد بروز آزادی زن نیست، بلکه این رو دنباله‌ی این اصل می‌دونه که زن، مالک تمام و کمال بدن خودشه و حق داره هر طور که می‌خواد در رابطه با بدنش تصمیم بگیره.

در مورد اون آمار، بر فرض اینکه منبعی برای حرفتون دارید، حرف‌های زیادی برای زدن هست. از اینکه تمامی کشورها چنین‌ آمارهایی رو به درستی بیان نمی‌کنن و خیلی از کشورها (از جمله کشور خودمون) اصولاً ابزاری برای اندازه‌گیری چنین آمارهایی ندارن گرفته، تا مقایسه‌ی جمعیت کشورها و تعریف تجاوز و آزار جنسی.
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,610
امتیاز
22,373
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : فمنیسم؟!

بازم میگم فمنیسم اگه بر تناسب حقوق تاکید داشته باشه حقه ولی متاسفانه فمنیسم آدم ها رو ب دو دسته ی زن و مرد تقسیم میکنه و زنان رو میبینه!
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,113
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از Lorca :
سیگاری شدن یا نشدن با صرف نظر از مضراتش، هیچ ارتباطی به جنسیت فرد نداره. هر انسانی، زن یا مرد، این حق رو داره که سیگاری باشه یا نباشه. این دیدگاهتون من رو یاد پوسترهای احزاب محالف با اعطای حق رأی به زنان در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست در آمریکا و انگلیس می‌اندازه که یکی از بزرگترین تأکیداتشون بر لزوم حذر از ارج نهادن به دیدگاه‌های فمنیست‌ها، بیان این مسئله بود که فمنیست‌ها «سیگاری» هستن و شلوار می‌پوشن و به جای نشستن توی خونه و مراقبت از بچه‌ها، میرن بار و دور هم مشروب می‌خورن و غیره. حال آن‌که به فرض ناپسند یا غیراخلاقی بودن این رفتار، این غیراخلاقی بودن برای هر دو جنس تعریف می‌شه و در صورت نبودن، منع زنان از این رفتار هیچ مبنای اخلاقی نداره. بیشتر اینطور به نظر میاد که مردان از تبدیل شدن زنان به موجوداتی که حقوق مردان رو دارن می‌ترسیدن، و به همون اندازه هم البته از تبدیل شدن خودشون به موجوداتی که گاهاً باید از بچه مراقبت کنن و در کارهای خانه کمک کنن.


نمونه‌ای از این پوستر‌ها

در مورد مسئله‌‌ی مراقبت از فرزند، لطفاً مغلطه نکنید و هر چیزی دلتون می‌خواد رو به فمنیسم متصل نکنید. در فمنسیم مسئله لزوم اهمیت دادن به تربیت و مراقبت از فرزند از جانب مردان به اندازه‌ی زنان مطرحه و اینکه مراقبت از فرزند و مادری نباید به عنوان تنها وظیفه‌ی زن و تعریف‌کننده‌ی تمام‌ و کمال هویت و شخصیت زن به کار بره، نه اینکه مراقبت از فرزند ظلم و تحجر برای زن به حساب بیاد. کما اینکه از بزرگترین مبارزاتی که فمنیست‌ها در کشوری مثل ایران دارن، مبارزه‌ برای اعطای حق حضانت فرزند به زن در صورت طلاقه. در مورد مسئله‌ی خدمتکار، به نظرم باید در به کار بردن همچین لحن حقارت‌باری تجدید نظر کنید. خدمتکار بودن چیز شرم آوریه یا مراقبت از یک کودک، ولو کودک یک شخص دیگه؟ این یک شغله و شغل شریفی هم هست و هر انسانی -زن یا مرد- حق داره هر شغلی دوست داره در پیش بگیره.

فاحشه بودن به مثابه انتهای طیفی از باورهاست که همه -کم یا بیش- مسئله‌ی تعلق بدن یک زن به خودش رو مطرح می‌کنند. تأکید فمنسیم بر روی فاحشه‌ بودن به عنوان یک عرصه‌ی منفرد بروز آزادی زن نیست، بلکه این رو دنباله‌ی این اصل می‌دونه که زن، مالک تمام و کمال بدن خودشه و حق داره هر طور که می‌خواد در رابطه با بدنش تصمیم بگیره.

در مورد اون آمار، بر فرض اینکه منبعی برای حرفتون دارید، حرف‌های زیادی برای زدن هست. از اینکه تمامی کشورها چنین‌ آمارهایی رو به درستی بیان نمی‌کنن و خیلی از کشورها (از جمله کشور خودمون) اصولاً ابزاری برای اندازه‌گیری چنین آمارهایی ندارن گرفته، تا مقایسه‌ی جمعیت کشورها و تعریف تجاوز و آزار جنسی.
با حرف اولتون کاملا موافقم که نباید یک سری از کلیشه ها رو به یک جنس نسبت داد و بعد اون کلیشه ها رو به عنوان یک هنجار یا حتی قانون پذیرفت!!! مثل فرض کنید یکی این کلیشه را که می گوید دختر ها با عروسک بازی می کند را تبدیل کند به یک هنجار که دختر ها حتما باید با عروسک بازی کنند و بعد از اثبات این قضیه نفی ما عدا اش را هم نتیجه بگیرد و بگوید دختر ها نبایدبا چیزی جز عروسک بازی کنند حالا شاید مثال من قدری ابلهانه باشه ولی دقیقا برای برخی مسائل مثل سیگار کشیدن هم همین فرآیند تکرار می شود و من با شما کاملا موافقم که نباید مسائل عمومی و کلی برای یک جنس تابو داشته باشد ولی برای جنس دسگر آزاد باشد
اما در مورد بخش مالیکیت فرد بر بدن خودش(تاکید می کنم فرد اعم از زن و مرد) باید چند نکته را بگم:
اولا قبل از رسیدن به این بحث یک بحث خیلی مهم تری مطرحه به نام خدا. اگر شما به خداوندرب العالمین(برای این می گویم رب العالمین چون برخی خداوند را قبول دارند ولی به نظریه ساعت کوکی اعتقاد دارند و اساسا ربوبیت خداوند را قبول ندارند) اعتقاد داشته باشید دیگه نمی توانید بگویید فرد مالک بدن خودشه چون مسلما خالق مالک مخلوق خودشه و البته در مدرنیسم چون مبنای تشکیک در مورد خداوند دارند این مسئله (یعنی مالکیت فرد بر بدن خودش) را قبول می کنند ولی بنظر من اگر کسی به وجود خدا اعتقاد داشته باشد نمی تواند این موضوع را قبول کند(منظورم این نیست که کسی مسلمان باشد بلکه صرفا به وجود خدا اعتقاد داشته باشد خواه سلمان یا یهودی یا مسیحی یا..)
دوما ببینید من احساس شما و بسیای از زن های فمینیست را درک می کنم چون آزادی خواهی جزئی از سرشت انسانه انسان دوست ندارد هیچ محدودیتی داشته باشد اما من فکر می کنم شما هم قبول دارید که آزادی مطلق موجب سعادت نیست من مثالی ذکر می کنم من همواره فکر می کردم در دوران بعد از کنکورم چون هیچ کاری ندارم می توانم تاریخ ویلدرانت و کلیدر را بخوانم ولی من در اون دوران نه تنها این کتاب ها را نخواندم بلکه حتی مطالعه کتابم نسبت به زمانی که درس داشتم کاهش پیدا کرد!! می دانید چرا؟ چون از لحاظ زمان آزادی مطلق داشتم به خاطر همینه که همه از اسان ها برای خودشون قوانین نانوشته ایجاد می کنند در اصل خودشون دارند خودشون را محدود می کنند و توی همه جوامع بشری از بدوی ترینش تا متمدن ترینش همواره مردم برای خودشون آقا بالا سری به اسم دولت یا خان یا رییس قبیله یا شاه یا .. درست می کنند البته منظور من از این حرف ای نیست که حتما باید یک سبک زندگی خاص را به زور به مردم داد بلکه می خواهم بگویم که من فکر می کنم شما هم مثل هر کس دیگری قبول دارید نمی شود از آزادی دفاع کرد که در اون فساد های اخلاقی نظیر فحشا و م جنس بازی رواج پیدا کند و در سایه اون انسان ها بتوانند عریان وارد اجتماع شوند
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,834
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از علی دلاور :
با حرف اولتون کاملا موافقم که نباید یک سری از کلیشه ها رو به یک جنس نسبت داد و بعد اون کلیشه ها رو به عنوان یک هنجار یا حتی قانون پذیرفت!!! مثل فرض کنید یکی این کلیشه را که می گوید دختر ها با عروسک بازی می کند را تبدیل کند به یک هنجار که دختر ها حتما باید با عروسک بازی کنند و بعد از اثبات این قضیه نفی ما عدا اش را هم نتیجه بگیرد و بگوید دختر ها نبایدبا چیزی جز عروسک بازی کنند حالا شاید مثال من قدری ابلهانه باشه ولی دقیقا برای برخی مسائل مثل سیگار کشیدن هم همین فرآیند تکرار می شود و من با شما کاملا موافقم که نباید مسائل عمومی و کلی برای یک جنس تابو داشته باشد ولی برای جنس دسگر آزاد باشد
اما در مورد بخش مالیکیت فرد بر بدن خودش(تاکید می کنم فرد اعم از زن و مرد) باید چند نکته را بگم:
اولا قبل از رسیدن به این بحث یک بحث خیلی مهم تری مطرحه به نام خدا. اگر شما به خداوندرب العالمین(برای این می گویم رب العالمین چون برخی خداوند را قبول دارند ولی به نظریه ساعت کوکی اعتقاد دارند و اساسا ربوبیت خداوند را قبول ندارند) اعتقاد داشته باشید دیگه نمی توانید بگویید فرد مالک بدن خودشه چون مسلما خالق مالک مخلوق خودشه و البته در مدرنیسم چون مبنای تشکیک در مورد خداوند دارند این مسئله (یعنی مالکیت فرد بر بدن خودش) را قبول می کنند ولی بنظر من اگر کسی به وجود خدا اعتقاد داشته باشد نمی تواند این موضوع را قبول کند(منظورم این نیست که کسی مسلمان باشد بلکه صرفا به وجود خدا اعتقاد داشته باشد خواه سلمان یا یهودی یا مسیحی یا..)
دوما ببینید من احساس شما و بسیای از زن های فمینیست را درک می کنم چون آزادی خواهی جزئی از سرشت انسانه انسان دوست ندارد هیچ محدودیتی داشته باشد اما من فکر می کنم شما هم قبول دارید که آزادی مطلق موجب سعادت نیست من مثالی ذکر می کنم من همواره فکر می کردم در دوران بعد از کنکورم چون هیچ کاری ندارم می توانم تاریخ ویلدرانت و کلیدر را بخوانم ولی من در اون دوران نه تنها این کتاب ها را نخواندم بلکه حتی مطالعه کتابم نسبت به زمانی که درس داشتم کاهش پیدا کرد!! می دانید چرا؟ چون از لحاظ زمان آزادی مطلق داشتم به خاطر همینه که همه از اسان ها برای خودشون قوانین نانوشته ایجاد می کنند در اصل خودشون دارند خودشون را محدود می کنند و توی همه جوامع بشری از بدوی ترینش تا متمدن ترینش همواره مردم برای خودشون آقا بالا سری به اسم دولت یا خان یا رییس قبیله یا شاه یا .. درست می کنند البته منظور من از این حرف ای نیست که حتما باید یک سبک زندگی خاص را به زور به مردم داد بلکه می خواهم بگویم که من فکر می کنم شما هم مثل هر کس دیگری قبول دارید نمی شود از آزادی دفاع کرد که در اون فساد های اخلاقی نظیر فحشا و م جنس بازی رواج پیدا کند و در سایه اون انسان ها بتوانند عریان وارد اجتماع شوند

هم جنس گرایی نتیجه ی ازادی نیست. همجنس گرایی چیزی هست که از ابتدای تولد هر انسان یا این حسش درش وجود داشته یا نداشته.

و همونقدر که برای یه فرد دگر جنس گرا جاذبه نسبت به جنسه مخالفش هست در اون جاذبه نسبت به جنس موافقش هست و همونقدر براش طبیعی هست.

و همجنس گرا ها افراد فاسدی نیستن. مثلن میشه از الن تیورینگ اسم برد. که استاد ریاضیات بوده و اگه هوش مصنوعی خونده باشن دستگاه تیورینگ و نظریه هاش رو به عنوان اولین توسعه دهنده ی خوش مصنوعی می خونید. این از سره ازادی نبود. اون ادم اصلن وقت فکر کردن به این موضوع هارو هم نداشت. می تونید تارخچه ی تحقیقاتش رو بخونید!

پس لطفن از این حرف های بی سر و ته دست بردارید.

ازادی مطلق اینجا مطرح نیست. اینجا ازادی در راستایه قانون مطرحه. و قانون باید برای انسان ها جدا از رنگ و نژاد و دین و جنسیتشون یکسان باشه. این حرفی هست که یک فمنیست میزنه.

اینجا در مورد ازادی مطلق کسی بحث نمی کنه. و اون چیزی که ازش به عنوان ازادی یاد میشه تقسیم قدرت برای از بین بردن فساد هست. یعنی نباید یه نفر قدرت مطلق داشته باشه. ( یعنی همونطور که وجود رهبر در ایران ایران رو از دموکراسی به دیکتاتوری تبدیل می کنه که وجود یک شاه و شاهنشاهی بودن نظام ) تمام خاصیت وجود سه قوه بر اینه که قدرت بین سه گروه تقسیم بشه تا فساد از بین بره. و تو این جامعه که قدرت تقسیم شده دیگه چیزی به عنوان نظام پدرسالاری یا چیزی که ازش به عنوان خان و رییس قبیله یاد کردین دیگه معنا نداره. پدر و شوهر دیگه قدرتمند نیستن. قدرت بین دو نفر ( زن و شوهر ) تقسیم شده. در نتیجه فساد کمتر میشه.
 

alibasirat

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
536
امتیاز
754
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از مازیمون :
هم جنس گرایی نتیجه ی ازادی نیست. همجنس گرایی چیزی هست که از ابتدای تولد هر انسان یا این حسش درش وجود داشته یا نداشته.

و همونقدر که برای یه فرد دگر جنس گرا جاذبه نسبت به جنسه مخالفش هست در اون جاذبه نسبت به جنس موافقش هست و همونقدر براش طبیعی هست.

و همجنس گرا ها افراد فاسدی نیستن. مثلن میشه از الن تیورینگ اسم برد. که استاد ریاضیات بوده و اگه هوش مصنوعی خونده باشن دستگاه تیورینگ و نظریه هاش رو به عنوان اولین توسعه دهنده ی خوش مصنوعی می خونید. این از سره ازادی نبود. اون ادم اصلن وقت فکر کردن به این موضوع هارو هم نداشت. می تونید تارخچه ی تحقیقاتش رو بخونید!

پس لطفن از این حرف های بی سر و ته دست بردارید.

ازادی مطلق اینجا مطرح نیست. اینجا ازادی در راستایه قانون مطرحه. و قانون باید برای انسان ها جدا از رنگ و نژاد و دین و جنسیتشون یکسان باشه. این حرفی هست که یک فمنیست میزنه.

اینجا در مورد ازادی مطلق کسی بحث نمی کنه. و اون چیزی که ازش به عنوان ازادی یاد میشه تقسیم قدرت برای از بین بردن فساد هست. یعنی نباید یه نفر قدرت مطلق داشته باشه. ( یعنی همونطور که وجود رهبر در ایران ایران رو از دموکراسی به دیکتاتوری تبدیل می کنه که وجود یک شاه و شاهنشاهی بودن نظام ) تمام خاصیت وجود سه قوه بر اینه که قدرت بین سه گروه تقسیم بشه تا فساد از بین بره. و تو این جامعه که قدرت تقسیم شده دیگه چیزی به عنوان نظام پدرسالاری یا چیزی که ازش به عنوان خان و رییس قبیله یاد کردین دیگه معنا نداره. پدر و شوهر دیگه قدرتمند نیستن. قدرت بین دو نفر ( زن و شوهر ) تقسیم شده. در نتیجه فساد کمتر میشه.
هم جنسگرا نه بلکه همجنس باز.اینکه این حس ازقبل درآنهاوجودداشته دلیل بر حق بودن آنها نیست.حس تمایل به غیرهمجنس ازقبل بوده آیا اینطور پسراحق ندارن برن در مدرسه دخترونه بایستند تیکه بندازند?به اون ها هم باید بگیم دخترگرا?
 

نيـــــاىْ

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
399
امتیاز
2,546
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین 1
شهر
اصفهان
دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از مهســـــــــــــا :
من فکر میکنم فمنیستها کسانی هستند که اصالتو مطلقا برای زنها میدونن و به جای اینکه دنبال تساوی حقوق باشند، دنبال زن سالاری هستند.
من مسلما با گرفتن حقوق موافقم.ولی با اینکه بگیم آقا اصلا فقط زنان باید در جامعه حق داشته باشند، مخالفم.

به نقل از Newton :
ببخشید تصور همتون یه خرده (زیاد!)ایراد داره
فمنیست ها درواقع برخلاف شعارشون از زن استفاده ابزاری می کنن...بدبخت تحویل جامعه میدن!

منظور مهسا رو نمیدونم از اصالت چیه، ولی اگه منظور حقوقه اینجور نیست که مطلقا برای زن دونسته بشه، فمینیسم علیه نابرابری جنسیتی ایجاد شده:

[quote author=ویکی پدیا ]

فمینیسم بیش‌ترین تمرکز خود را معطوف به تهدید نابرابری‌های جنسیتی و پیش‌برد حقوق، علایق و مسایل زنان کرده‌است. فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن ۱۹ پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب می‌شوند.
[/quote]


اصل فمینیسم همینه. مثل هر گرایش دیگه ای نوع افراطیش وجود داره ، مثلن اصول گرای افراطی، یا فمینیست افراطی! که تو ایران بیشتر همین افراطی ها فعالیت میکنن! ( مثل بقیه ی گرایش ها که تو ایران بیشتر افراطی هاشون فعالیت میکنن :-" )

چجور ممکنه فمینیسم استفاده ی ابزاری از زن باشه؟ توی جوامعی که زن به عنوان یک "انسان" شناخته نمیشه، از حقوق انسانیش بی نصیب میمونه ، اگه توی پذیرفتن زن به عنوان یک انسان شک دارین که هیچ ( تفکراتتون مال زمان صدراسلامه، برین اصلاح شین) اگر که قبول دارین پس باید حقوق طبیعیش رو هم قبول داشته باشید. و این هیچ ربطی به ستفاده ی ابزاری نداره.



این رو بخونین:

[quote author= کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم]

هیجان زده ایم چون همین الان از بئوگراد برگشته ایم، از نخستین کنفرانس بین المللی فمنیستی و در آنجا برای اولین بار چند فمینیست معروف اروپایی را ملاقات کردیم، وقتی گفتند در خیابان های ما از دست مرد ها به ستوه آمده اند فکر کردیم این ها دیگر خیلی افراطی اند. یا وقتی گفتند پوشیدن کفش پاشنه بلند نشانه ی انقیاد زنان است با نظرشان چندان موافق نبودیم، ما آن کفش ها را می پوشیدیم و خیلی هم ازشان خوشمان می آمد. یادم می آید که چطور از موی چربشان بد گفتیم و از اینکه آرایش نکرده بودند و ........ :-"
ولی اینها هیچ کدام مانع آن نشد که عزممان را جزم نکنیم و گروه خودمان را تشکیل دهیم. اولین گروه فمنیستی یوگسلاوی را. .... چند مقاله چاپ کردیم، البته مقاله های مهمی نبودند.



چند روز بیشتر نگذشته بود که همه به خاطر طرفداری از یک ایدئووژی وارداتی بیگانه به ما حمله کردند: سازمان رسمی زنان،کنفرانس زنان،سیاست مداران، استادان دانشگاه، و روزنامه نگاران معروف.
به این ترتیب کشف کردیم که یک فمینیست نه تنها یک موجود "مرد خوار" است ، دشمن حکومت هم هست
چند نفرمان را به جرم بی توجهی به خانواده طلاق دادند، خود زن ها به ما اتهام زدند که به روشن فکر بودنمان مینازیم، یک نفر سال ها هر شب به در خانه ام تف می انداخت....




بسیاری از زنان اروپای شرقی جنبش فمنیستی را مترادف " جهان بدون مرد"، " جهان لزبین ها" می دانند که نه درکش میکنند نه برایشان قابل قبول است.


[/quote]


این کتاب اواسط دهه ی نود نوشته شده، اگه بخونینش متوجه شباهت عجیب جامعه ی کمونیستی با همین ایران خودمون میشین!
من فکر میکنم خیلی از این بدبینی هایی که به فمنیسم ایجاد شده به خاطر اینه که از هر گرایشی جنبه ی افراطی اون بیشتر دیده میشه.

کلن برین بیشتر بخونین قبل از اینکه چیزی رو نقد کنین ;;)
 
  • لایک
امتیازات: Lorca

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از علی دلاور :
اما در مورد بخش مالیکیت فرد بر بدن خودش(تاکید می کنم فرد اعم از زن و مرد) باید چند نکته را بگم:
اولا قبل از رسیدن به این بحث یک بحث خیلی مهم تری مطرحه به نام خدا. اگر شما به خداوندرب العالمین(برای این می گویم رب العالمین چون برخی خداوند را قبول دارند ولی به نظریه ساعت کوکی اعتقاد دارند و اساسا ربوبیت خداوند را قبول ندارند) اعتقاد داشته باشید دیگه نمی توانید بگویید فرد مالک بدن خودشه چون مسلما خالق مالک مخلوق خودشه و البته در مدرنیسم چون مبنای تشکیک در مورد خداوند دارند این مسئله (یعنی مالکیت فرد بر بدن خودش) را قبول می کنند ولی بنظر من اگر کسی به وجود خدا اعتقاد داشته باشد نمی تواند این موضوع را قبول کند(منظورم این نیست که کسی مسلمان باشد بلکه صرفا به وجود خدا اعتقاد داشته باشد خواه سلمان یا یهودی یا مسیحی یا..)
دوما ببینید من احساس شما و بسیای از زن های فمینیست را درک می کنم چون آزادی خواهی جزئی از سرشت انسانه انسان دوست ندارد هیچ محدودیتی داشته باشد اما من فکر می کنم شما هم قبول دارید که آزادی مطلق موجب سعادت نیست من مثالی ذکر می کنم من همواره فکر می کردم در دوران بعد از کنکورم چون هیچ کاری ندارم می توانم تاریخ ویلدرانت و کلیدر را بخوانم ولی من در اون دوران نه تنها این کتاب ها را نخواندم بلکه حتی مطالعه کتابم نسبت به زمانی که درس داشتم کاهش پیدا کرد!! می دانید چرا؟ چون از لحاظ زمان آزادی مطلق داشتم به خاطر همینه که همه از اسان ها برای خودشون قوانین نانوشته ایجاد می کنند در اصل خودشون دارند خودشون را محدود می کنند و توی همه جوامع بشری از بدوی ترینش تا متمدن ترینش همواره مردم برای خودشون آقا بالا سری به اسم دولت یا خان یا رییس قبیله یا شاه یا .. درست می کنند البته منظور من از این حرف ای نیست که حتما باید یک سبک زندگی خاص را به زور به مردم داد بلکه می خواهم بگویم که من فکر می کنم شما هم مثل هر کس دیگری قبول دارید نمی شود از آزادی دفاع کرد که در اون فساد های اخلاقی نظیر فحشا و م جنس بازی رواج پیدا کند و در سایه اون انسان ها بتوانند عریان وارد اجتماع شوند

افرادی که به وجود خداوند و ادیان ابراهیمی اعتقاد دارند، این حق رو دارن و می‌تونن از سبک زندگی مورد قبول خودشون پیروی کنن. اما در یک جهان آزاد و در یک جامعه‌ی سکولار (طبیعتاً هر کشوری آزاد و سکولار نیست و لزوم بودنش هم از حوصله‌ی این بحث خارجه) هیچ معنی نداره بخشی از یک جامعه، که اعتقاد خاصی داره (برای مثال اعتقاد به اسلام) این اجازه رو داشته باشه که بخش دیگری از جامعه که اون اعتقاد رو ندارن، وادار به رعایت تابوهای خودش، از هر نوع و با هر درجه‌ای کنه. ممکنه خیلی جاها اسم این رو به اشتباه بگذارن احترام به عقاید. اما این اسمش احترام به عقاید نیست، اسمش تئوکراسیه. شما اگر به خدا و دین و قوانین تعریف شده در دین خاصی اعتقاد دارین، بهترین و در حقیقت تنها کاری که در چارچوب اخلاق مجاز به انجامش هستین اینه که طبق دین و آیین خودتون زندگی کنین. نمی‌تونین با وارد کردن فاکتور دین به این معادله، تصور کنین که دیگران، برای مثال کسانی که معتقد به مالکیت مطلق به بدنشون هستن، وادارن اون فاکتور رو لحاظ کنن.
اما در مورد چیزی در راستای فحشا و هم‌جنس‌گرایی گفتین، مازیمون حرفی که می‌خواستم در پاسخ به شما بگم رو زد. این یکی از اون بزنگاه‌هاییه که با توجه به آشنایی که با عقاید اسلامی دارم، نمی‌تونیم در راستای اون گفتگو کنیم. شما هم‌جنس‌گراها رو مجرم و مفسد می‌دونید، و من اون‌ها رو افرادی معمولی مثل من و شما و دارای یک سبک جنسی متفاوت که حقی هم برای انتخابش نداشتن و اینطوری متولد شدن.
آن‌چه که شما به عنوان مصلحت بشریت ازش دم می‌زنید، حاصل پیروی شما از دین و اعتقادات مذهبی‌ شماست. طبیعتاً نمی‌تونین انتظار داشته باشین این حرف‌ها رو به اشخاصی که معتقد به خدا و دین نیستند بزنید و اون‌ها هم بدون خواستن استدلال منطقی و آمار مفصل مبنی بر این‌که این چیزی که شما می‌گین حقیقتاً «مصلحت» بشره، حرف شما رو بپذیرن. اگر نظر من رو بخواین، پیش کشیدن حرف از دین و خدا در چنین بحثی، تنها نتیجه‌ش به بن‌بست ختم شدن بحثه.
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از چوکک :
هم جنسگرا نه بلکه همجنس باز.اینکه این حس ازقبل درآنهاوجودداشته دلیل بر حق بودن آنها نیست.حس تمایل به غیرهمجنس ازقبل بوده آیا اینطور پسراحق ندارن برن در مدرسه دخترونه بایستند تیکه بندازند?به اون ها هم باید بگیم دخترگرا?

حالا جای بحث بر سر این مسئله این‌جا نیست، اما من واقعاً سردرنمیارم این حرف شما چه معنی‌ای داره. یعنی هم‌جنس‌گراها میرن دم مدارس پسرونه و به پسرا تیکه می‌اندازن؟[nb]پسرهای هم‌جنس‌گرا[/nb] این مثالی که شما زدین صرفاً یک ناهنجاری رفتاری رو نشون می‌ده که ربطی هم به گرایشات جنسی نداره.
هم‌جنس‌گراها هیچ جرمی مرتکب نشدن که بخوان به خاطرش حق رفتار طبق امیال جنسی خودشون رو نداشته باشن. همون‌طور که دگرجنس‌گراها مطابق تمایل جنسی‌شون رفتار می‌کنن (آشنایی و برقراری رابطه با جنس مخالف)، هم‌جنس‌گراها هم کاملاً این حق رو دارن. تمام تبصره‌های اخلاقی‌ای که برای دگرجنس‌گراها برقراره (برای مثال اینکه حق ندارن با شخصی خلاف میل اون شخص ارتباط داشته باشن یا مزاحم اون شخص بشن) به همین نسبت برای هم‌جنس‌گراها هم برقراره. اما نه بیشتر.
صد البته که الان اگر بحث دین و مذهب رو به میان بیارین، بحث بسته می‌شه و خب من دیگه دلیلی برای بحث کردن در این باره ندارم در اون صورت.
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,113
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از Lorca :
افرادی که به وجود خداوند و ادیان ابراهیمی اعتقاد دارند، این حق رو دارن و می‌تونن از سبک زندگی مورد قبول خودشون پیروی کنن. اما در یک جهان آزاد و در یک جامعه‌ی سکولار (طبیعتاً هر کشوری آزاد و سکولار نیست و لزوم بودنش هم از حوصله‌ی این بحث خارجه) هیچ معنی نداره بخشی از یک جامعه، که اعتقاد خاصی داره (برای مثال اعتقاد به اسلام) این اجازه رو داشته باشه که بخش دیگری از جامعه که اون اعتقاد رو ندارن، وادار به رعایت تابوهای خودش، از هر نوع و با هر درجه‌ای کنه. ممکنه خیلی جاها اسم این رو به اشتباه بگذارن احترام به عقاید. اما این اسمش احترام به عقاید نیست، اسمش تئوکراسیه. شما اگر به خدا و دین و قوانین تعریف شده در دین خاصی اعتقاد دارین، بهترین و در حقیقت تنها کاری که در چارچوب اخلاق مجاز به انجامش هستین اینه که طبق دین و آیین خودتون زندگی کنین. نمی‌تونین با وارد کردن فاکتور دین به این معادله، تصور کنین که دیگران، برای مثال کسانی که معتقد به مالکیت مطلق به بدنشون هستن، وادارن اون فاکتور رو لحاظ کنن.
اما در مورد چیزی در راستای فحشا و هم‌جنس‌گرایی گفتین، مازیمون حرفی که می‌خواستم در پاسخ به شما بگم رو زد. این یکی از اون بزنگاه‌هاییه که با توجه به آشنایی که با عقاید اسلامی دارم، نمی‌تونیم در راستای اون گفتگو کنیم. شما هم‌جنس‌گراها رو مجرم و مفسد می‌دونید، و من اون‌ها رو افرادی معمولی مثل من و شما و دارای یک سبک جنسی متفاوت که حقی هم برای انتخابش نداشتن و اینطوری متولد شدن.
آن‌چه که شما به عنوان مصلحت بشریت ازش دم می‌زنید، حاصل پیروی شما از دین و اعتقادات مذهبی‌ شماست. طبیعتاً نمی‌تونین انتظار داشته باشین این حرف‌ها رو به اشخاصی که معتقد به خدا و دین نیستند بزنید و اون‌ها هم بدون خواستن استدلال منطقی و آمار مفصل مبنی بر این‌که این چیزی که شما می‌گین حقیقتاً «مصلحت» بشره، حرف شما رو بپذیرن. اگر نظر من رو بخواین، پیش کشیدن حرف از دین و خدا در چنین بحثی، تنها نتیجه‌ش به بن‌بست ختم شدن بحثه.
البته منم نگفتم که همه باید مثل سبک زندگی ما زندگی کنن. بلکه گفتم اگر کسی به خدا اعتقاد داشته باشه نمی تونه این معادله پارادوکسیکال را حل کنه
اما در مورد هم جنس بازی باید خدمت شما و مازیمون عرض کنم که: آیا کسی می تواند ثابت کند که در افراد هم جنس گرا این تمایل بیشتر از افراد دیگر وجود دارد؟ بله انسان ها به خیلی از چیز ها تمایل دارند . اصلا ایجاد محدودیت ناشی از تمایل و خواستنه یعنی یعنی وقتی خداوند آن همه تاکید می کند بر اینکه مشروب نخورید به معنی این است که انسان تمایلی به خوردن اون داره و برای همین خدا او را از این کار منع می کند حتی اگه شما به خدا هم لاور نداشته باشد باز هم این مسئله را تایید می کنید مثلا اگر در کشور قانونی داریم که دزدی ممنوعه برای اینه که عده ای تمایل به دزدی دارند من بار ها دیدم که عده ای می گویند گرایشات جنسی جزئی از ذات انسان هاست یعنی یک هم جنس باز از کودکی به این کار علاقه دارد. من از شما به عنوان کسی که زیست می خونید می پرسم:" چطور میشه این مسئله را ثابت کرد بیشترین منابعی که در مورد این مسئله بش ارجاع میشه مطالعات روانشناختیه که عموما بر پایه پرس از خود این افراده! نمی دونم متوجه هستید چی دارم می گم یا نه؟ من می خواهم بگوییم چنین مسائلی به همین سادگی ها هم نیست که بشود گفت کسانی هم جنس باز به دنیا می آیند و کسانی نه اگر این موضوع اثبات شده بود لااقل انتظار می رفت در تمامی ایالات متحده ازدواج هم جنس باز ها به رسمیت شناخته شود
در ثانی یک موضوعی که معمولا مورد غفلت واقع میشه اینه که بعضی فکر می کنند هم جنس بازی در اسلام ممنوعه بلکه نه تنها اسلام بلکه هیچ قانونی نمی تونه جلوی یک حرکت فردی را بگیره منظورم اینه که در یک جامعه هر دو نفری می تونن با هم هر رابطه ای داشته باشند تا اونجا که به خودشون دو نفر مربوط میشه ولی وقتی این قضیه در جامعه پخش شد و دیگران از اون عمل مطلع شدن خوب قبول کنید از اینجا به بعد دیگه موضوع فقط به خودشون مربوط نمی شود چرا که پخش این خبر دارد قبح یک عمل را می ریزد همون طوری که برخی نزد امام علی می رفتند و می گفتند ما را حد زن که فلان گناه را مرتکب شدیم ولی ایشون می فرمودند اگر خودتان توبه می کردید بهتر بود منظور من اینه که یک جامعه از افراد تشکیل شده و افراد می توانند برای رفاه خودشان بخشی از آزادی خودشان را محدود کنند مثلا فلسفه زندان بردن مجرمین هم همین است دیگر یک جور نظریه بازی پشت این قضیه است یعنی من می گویم برای کاهش دزدی دزدی را در جامعه غیر قانونی کنید و مجرمین را تنبیه کنید حال اگر خودم دزدی کردم شامل حال این تنبیه می شوم دیگری هم اگر دزدی کرد باز هم شامل حال همین تنبیه می شود البته در مثال دزدی هیچ شکی نیست چون شاکی واحدی وجود داره که به حقش تجاوز شده و آزادیش محدود شده ولی در مورد جرم هایی مثل همجنس بازی برخی فکر می کنند این جرایم جنبه عمومی ندارد ولی به نظر من ارتکاب این جرایم به صورت اشکار نوعی هنجار شکنیست و تجاوز به امنیت ذهنی افراد جامعه محسوب می شود
تا اینجا از موضوع یکم از موضوع خارج شدم ولی الان می خوام یک نکته مهم بگم که به هر بحثی در حوزه جامعه شناسی مرتبطه ببنید این حرفی که می زندید مبنی بر اینکه شما اگر عقاید مذهبی دارید فقط می تونید خودتون بش عمل کنید یک باگ بزرگ دارد و اونم اینه که کسانی که این حرف ها را می زنند هم دارند مردم را به نوعی وادار به پذیرش یک عقیده می کنند یعنی می گوییند همه شما باید سکولار باشید ولی در اعمال فردی مجازید هر کاری که دوست دارید انجام بدهید و این یک پارادوکس است آیا می شود یک کمونیست بود ولی با قونین سرمایه داری زندگی کرد یا برعکش برخی می گویند خوب نهایتا یک فرد می تواند دیگران را به عقایدش دعوت کند ولی این هم باز جنبه فردی ماجراست مثلا جامعه ای را فرض کنید که در اون اکثر افراد کمونیست هستند و به مبانی اقتصاد دولتی و برابری اجتماعی و... اعتقاد دارند ولی در عین حال دارند به چخه سرمایه داری کمک می کنند مثلا در کارخانه های خصوصی کار می کنند و... آیا می شود به چنین جامعه ای گفت کمونیست حالا برای ادیان هم همین طور است ادیان ابراهیمی و مخصوصا اسلام فقط یک سری مناسک فردی برای تعالی نیست بلکه قوانین اجتماعی نظیر قوانین اقتصادی و فرهنگی و... هم دارد بله برخی ادیان مثل بودیسم این طور نیستند و فقط مناسک فردی برای تعالی اند اما ادیان ابراهیمی و مخصوصا اسلام قوانین اجتماعی هم دارند یعنی برای این که یک مسلمان بود باید یک سری وظایف اجتماعی را هم انجام داد و گرنه یک فرد اساسا مسلمان نیست
البته در مباحثی نظیر حقوق زنان من هم قبول دارم که مشکلات زیادی در ایران وجود دارد و دقیقا من به عنوان یک فرد بسیار به جنبش زنان اعتقاد دارم مثلا در بحث حجاب اجباری مرحوم طالقانی و برخی دیگر نظرات بسیار زیبایی دارند و من هم مثل شما به دلایل متعدد مخالف حجاب اجباری ام اما این دلیل نمیشه که ما مبنی را بر فمنیسم بگذاریم
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از علی دلاور :
البته منم نگفتم که همه باید مثل سبک زندگی ما زندگی کنن. بلکه گفتم اگر کسی به خدا اعتقاد داشته باشه نمی تونه این معادله پارادوکسیکال را حل کنه
اما در مورد هم جنس بازی باید خدمت شما و مازیمون عرض کنم که: آیا کسی می تواند ثابت کند که در افراد هم جنس گرا این تمایل بیشتر از افراد دیگر وجود دارد؟ بله انسان ها به خیلی از چیز ها تمایل دارند . اصلا ایجاد محدودیت ناشی از تمایل و خواستنه یعنی یعنی وقتی خداوند آن همه تاکید می کند بر اینکه مشروب نخورید به معنی این است که انسان تمایلی به خوردن اون داره و برای همین خدا او را از این کار منع می کند حتی اگه شما به خدا هم لاور نداشته باشد باز هم این مسئله را تایید می کنید مثلا اگر در کشور قانونی داریم که دزدی ممنوعه برای اینه که عده ای تمایل به دزدی دارند من بار ها دیدم که عده ای می گویند گرایشات جنسی جزئی از ذات انسان هاست یعنی یک هم جنس باز از کودکی به این کار علاقه دارد. من از شما به عنوان کسی که زیست می خونید می پرسم:" چطور میشه این مسئله را ثابت کرد بیشترین منابعی که در مورد این مسئله بش ارجاع میشه مطالعات روانشناختیه که عموما بر پایه پرس از خود این افراده! نمی دونم متوجه هستید چی دارم می گم یا نه؟ من می خواهم بگوییم چنین مسائلی به همین سادگی ها هم نیست که بشود گفت کسانی هم جنس باز به دنیا می آیند و کسانی نه اگر این موضوع اثبات شده بود لااقل انتظار می رفت در تمامی ایالات متحده ازدواج هم جنس باز ها به رسمیت شناخته شود
در ثانی یک موضوعی که معمولا مورد غفلت واقع میشه اینه که بعضی فکر می کنند هم جنس بازی در اسلام ممنوعه بلکه نه تنها اسلام بلکه هیچ قانونی نمی تونه جلوی یک حرکت فردی را بگیره منظورم اینه که در یک جامعه هر دو نفری می تونن با هم هر رابطه ای داشته باشند تا اونجا که به خودشون دو نفر مربوط میشه ولی وقتی این قضیه در جامعه پخش شد و دیگران از اون عمل مطلع شدن خوب قبول کنید از اینجا به بعد دیگه موضوع فقط به خودشون مربوط نمی شود چرا که پخش این خبر دارد قبح یک عمل را می ریزد همون طوری که برخی نزد امام علی می رفتند و می گفتند ما را حد زن که فلان گناه را مرتکب شدیم ولی ایشون می فرمودند اگر خودتان توبه می کردید بهتر بود منظور من اینه که یک جامعه از افراد تشکیل شده و افراد می توانند برای رفاه خودشان بخشی از آزادی خودشان را محدود کنند مثلا فلسفه زندان بردن مجرمین هم همین است دیگر یک جور نظریه بازی پشت این قضیه است یعنی من می گویم برای کاهش دزدی دزدی را در جامعه غیر قانونی کنید و مجرمین را تنبیه کنید حال اگر خودم دزدی کردم شامل حال این تنبیه می شوم دیگری هم اگر دزدی کرد باز هم شامل حال همین تنبیه می شود البته در مثال دزدی هیچ شکی نیست چون شاکی واحدی وجود داره که به حقش تجاوز شده و آزادیش محدود شده ولی در مورد جرم هایی مثل همجنس بازی برخی فکر می کنند این جرایم جنبه عمومی ندارد ولی به نظر من ارتکاب این جرایم به صورت اشکار نوعی هنجار شکنیست و تجاوز به امنیت ذهنی افراد جامعه محسوب می شود

اولاً که، باز هم نمی‌تونم وقتی پای خدا رو وسط می‌کشید چیزی در این باره بگم. اما در مورد قوانین قرون وسطایی که در برابر هم‌جنس‌گرایی و هم‌جنس‌گراها تدوین شده، ریشه‌ی چنین تنفر و دشمنی رو در هراس و تنفر و عدم تحمل در برابر انسان‌ها و عقاید متفاوت می‌دونم. همون‌طور که در قرون وسطا خیلی از افرادی رو که حرف‌های متفاوتی می‌زدن یا دانش متفاوتی از خودشون نشون می‌دادن، به جرم جادوگری می‌سوزاندن، هم‌جنس‌گرایی هم صرفاً به دلیل متفاوت بودن با چیزی که انسان «عادی» تلقی می‌کرده، مورد هراس و تنفر واقع می‌شده. صد البته کسانی که اعتقادات مذهبی دارن، جور دیگری فکر می‌کنن که خب من کاری به این ندارم. اما شاید بد نباشه بدونین که هم‌جنس‌گرایی نه تنها پیشینه‌ی تاریخی خیلی بلندبالایی داره، بلکه محدود به انسان‌ها هم نیست. هم در خویشاوندان تکاملی انسان دیده می‌شه (بسیاری از نخستی‌ها) و هم جانوران دیگه.
ریشه‌های بیولوژیک هم‌جنس‌گرایی در دست مطالعه‌ست هنوز؛ اما همین الان هم عوامل ژنتیکی و اپی‌‌ژنتیکی و تکوینی پیدا شدن برای هم‌جنس‌گرا بودن که من می‌تونم مقالاتش رو اینجا cite کنم، اما ترجیح می‌دم به سادگی ارجاعتون بدم به صفحه‌ی ویکی‌پدیا[nb]http://en.wikipedia.org/wiki/Biology_and_sexual_orientation[/nb] در این باره. بعضی از مقالات اون‌جا cite شده.
دوماً، حتی اگر هم‌جنس‌گرایی یک انتخاب بود هم من نمی‌فهمم چرا یک انسان قرن بیست و یکمی باید وظیفه‌ی خودش بدونه که چنین فردی رو به جرم متفاوت بودن با خودش مجازات کنه. واقعیت اینه که افراد هم‌جنس‌گرا disadvantage تکاملی دارن، چون قادر به تولید مثل به طریقی که افراد دگرجنس‌گرا تولید مثل می‌کنند نیستند. که این هم بر فرض که «ضرر» بدونیمش، ضرریه که تنها به خورد این افراد وارده و نه به جامعه. چیزی که شما ازش به عنوان گسترش فحشا و فساد نام می‌برید تنها برای خودتون و به دلیل باورهای مذ‌هبی‌تون معنی داره، و نه برای همه. چنانچه شما وجود این افراد رو در جامعه، و کلاً وجود حق انتخاب در این جنبه‌ی زندگی رو سرمنشأ آسیب جامعه‌شناختی مشخصی می‌دونید، باید اون آسیب رو با آوردن دلیل و مدرک و آمار به طور مستقل از اعتقاداتتون اثبات کنید. در غیر این صورت، بحث راهی به جایی نمی‌بره. دلیل اینکه هم‌جنس‌گرایی در ایران و برخی دیگر از کشورها، غیرقانونی به حساب میاد هم آشکارا ریشه در دین و مذهب داره و از این مستقل نیست.

در مورد بخش دوم حرفتون، خیر، این یک پارادوکس نیست. تمام این قالب‌های رفتاری و عقیدتی حاکم بر جامعه، قراردادی هستند. سکولار بودن یا تئوکرات بودن، قراردادهای اجتماعی هستند که افراد می‌تونن سر اون‌ها توافق کنن و طبق اون‌ها رفتار کنن. مسئله این‌جاست که آدم قالب رفتاری برتر رو بپذیره. قالبی که طبق اون تعداد بیشتری از افراد جامعه احساس آزادی عقیده و رفتار داشته باشن. شما می‌تونین سکولار نباشید. اما پا دراز کردن شما به حوزه‌ی عقاید و زندگی دیگران، نقض آزادی این افراده. بله، اسلام در درون خودش متأسفانه تئوکراسی رو به طرز هوشمندانه‌ای گنجانده و این از عللیه که این دین می‌تونه به راحتی از خودش تغذیه کنه و خودش رو، ولو به زور، بازتولید کنه. و صدالبته که افراد مذهبی از اون‌جایی که ارزش‌های خودشون رو از دین می‌گیرن، تصور می‌کنن ایرادی بر این حق‌به‌جانب پنداریِ دینی وارد نیست. اما اگر قرار باشد شما به صرف مذهبی بودن این حق رو برای خودتون قائل باشید که به زندگی و عقاید دیگران سرک بکشید و ارزش‌های خودتون و رعایت ارزش‌های خودتون و دوری از تابوهای خودتون رو به افرادی که مثل شما فکر نمی‌کنن تحمیل کنید، و همچنان هم احساس نکنید کار اشتباهی مرتکب شدید صرفاً چون اسلام دینیه که مناسک و وظایف اجتماعی برای پیروانش تعریف می‌کنه، در اون صورت من ترجیح می‌دم سکوت کنم فقط.
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,113
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از Lorca :
. اما اگر قرار باشد شما به صرف مذهبی بودن این حق رو برای خودتون قائل باشید که به زندگی و عقاید دیگران سرک بکشید و ارزش‌های خودتون و رعایت ارزش‌های خودتون و دوری از تابوهای خودتون رو به افرادی که مثل شما فکر نمی‌کنن تحمیل کنید، و همچنان هم احساس نکنید کار اشتباهی مرتکب شدید صرفاً چون اسلام دینیه که مناسک و وظایف اجتماعی برای پیروانش تعریف می‌کنه، در اون صورت من ترجیح می‌دم سکوت کنم فقط.
بحث ما تموم شد ظاهرا چون ما از همون اول هم اصول و معیاری تفاوت داشتیم پس اصلا توی یک حوزه فکری بحث نمی کردیم و عملا دو چیز متفاوت گفتیم
ولی من این تیکه خر پستتون را متوجه نشد از کجای بحث من برداشت کردید؟ ببینید من از یک دیالکتیک سیاسی یا یک شیوه حکومت داری دفاع نکردم؟ من داشتم حدود اختیار افراد را در جامعه شرح می دادم
اتفاقا همون اسلام در جاهای مختلف تجسس ذدر زندگی افراد را نفی می کنه. من جملتون را این تور اصلاح می کنم به صرف مذهبی بود من این حقو برای خودم قائل نمیشم که به زندگی دیگران سرک بکشم
در اخر از شما انتظار دارم که لااقل قبول کنید که این جور سایل به همین راحتی ها نیست بسیاری از فلاسفه هم الان و هم در طول تاریخ بحث کردند و باز هم می کند در مورد ماهیت اخلاق و در مورد محدوده ی آزادی انسان به طور مثال در آلمان یک مجلس از فلاسفه و حقوق دانان وجود داره که در ورد اخلاقی بودن مسایل بحث می کنند و نتیجه گزارشاتشون را به پارلمان می دهند
بحث های مثل هم جنس بازی و نوع پوشش هم از بحثای قدیمی پس به نظر من شما هم نمی تونید با این قطعت و یقین در مورد اخلاق صحبت کنید پس این همه عالم فلسفه اسلامی نظیر سروش،مطهری،علامه طباطبایی،دکتر نصر و... در این سال ها چه کار می کردند؟ آیا همه این ها بی سواد بودند؟
ببنید این جور مسائل مثل مسائل سطحی علوم تجربی نیستند که یک جواب قطعی داشته باشند
 

Weeping Angel

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,416
امتیاز
4,218
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
پاسخ : فمنیسم؟!

بحث های مثل هم جنس بازی و نوع پوشش هم از بحثای قدیمی پس به نظر من شما هم نمی تونید با این قطعت و یقین در مورد اخلاق صحبت کنید پس این همه عالم فلسفه اسلامی نظیر سروش،مطهری،علامه طباطبایی،دکتر نصر و... در این سال ها چه کار می کردند؟ آیا همه این ها بی سواد بودند؟

در باب این بخش حرفتون باید بگم که :
اولا حرف شما مغلطس. به طور مثال شما بیاید به من بگید که می خواهید روی پیدا کردن دارویی برای HIV کار کنید و من بگم اینهمه دانشمند بزرگ مدت هاست که روش کار کردن و چیزی پیدا نکردند. اینا مگه بی سواد بودند؟ قطعا سطح فکری و موقعیت زمانی و مکانی یه فردی مثل ارسطو با یه فردی مثل نیچه با یه فردی مثل راسل متفاوت ه و در نتیجه نظرات متفاوتی نیز خواهند داشت. توقع خیلی زیادی ه که از یه کسی مثل ارسطو انتظار داشته باشیم چیز هایی که الان خیلی از فلاسفه بدیهی می شمارن رو قبول داشته باشه.
ثانیا شما خودتون رو محدود کردید به فلاسفه ی اسلامی قطعا یه فیلسوف اسلامی اول از همه محدود شده به اسلام و قدرت تفکر و بحث خارج از دایره ی اسلام رو نخواهد داشت. در نتیجه در مورد یه موضوعی نظیر همجنس گرایی اگر همه ی فیلسوفان جهان هم به یک عقیده واحد برسند که یه چیز طبیعی ه این افراد + فیلسوفان اسلامی که بعدا میان هم مخالف این موضوع خواهند بود

به طور مثال نظر راسل در مورد این موضوع مثبت بوده و حتی یه اکتیویست در این زمینه بوده :

Russell was also an active supporter of the Homosexual Law Reform Society, being one of the signatories of A.E. Dyson's 1958 letter to The Times calling for a change in the law regarding male homosexual practices, which were partly legalized in 1967, when Russell was still alive
 

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,858
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : فمنیسم؟!

وقتی 2 تا چیز از خیلی نظرا با هم متفاوتن ، نمیشه تو هر زمینه ای یه انتظار رو از هر کدوم داشت !
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از علی دلاور :
در اخر از شما انتظار دارم که لااقل قبول کنید که این جور سایل به همین راحتی ها نیست بسیاری از فلاسفه هم الان و هم در طول تاریخ بحث کردند و باز هم می کند در مورد ماهیت اخلاق و در مورد محدوده ی آزادی انسان به طور مثال در آلمان یک مجلس از فلاسفه و حقوق دانان وجود داره که در ورد اخلاقی بودن مسایل بحث می کنند و نتیجه گزارشاتشون را به پارلمان می دهند
بحث های مثل هم جنس بازی و نوع پوشش هم از بحثای قدیمی پس به نظر من شما هم نمی تونید با این قطعت و یقین در مورد اخلاق صحبت کنید پس این همه عالم فلسفه اسلامی نظیر سروش،مطهری،علامه طباطبایی،دکتر نصر و... در این سال ها چه کار می کردند؟ آیا همه این ها بی سواد بودند؟
ببنید این جور مسائل مثل مسائل سطحی علوم تجربی نیستند که یک جواب قطعی داشته باشند

البته که مسائل راحتی نیستند. اما ما در هر حال شروع به بحث در این زمینه کردیم. هم من و هم شما نظرات خودمون رو در این مورد عنوان کردیم. هر کسی در زندگی چارچوب اخلاقی مورد نظر خودش رو داره، و اینطور نیست که فقط فلاسفه مجاز به اظهار نظر در این باره باشند.
ضمن اینکه شما از فلاسفه‌ی اسلامی نام بردید که به طور قطع نمی‌توانند توی اظهار نظر راجع به هم‌جنس‌گرایی تورش فکری نداشنه باشن. و اینکه، موقعیت و موضع این فلاسفه در رابطه با هم‌جنس‌گرایی، صرفاً به دلیل اینکه این فلاسفه انسان‌های بزرگی بودن، قابل قبول نیست و این یک مغلطه‌ است. قرار نیست علم فقط راجع به مسائل سطحی نظر بده. علم حتی برای پیدایش نیاز به دین در مغز انسان هم فرضیات و نظریاتی ارائه می‌کنه. علم یک روشه و این روش می‌تونه برای مطالعه‌ی هر پدیده‌ای به‌ کار بره.
 

.shadi.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
188
امتیاز
1,303
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
dk
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : فمنیسم؟!

اگر آقایون معترض هم اطلاعات کافی راجع به فمنیسم داشتن،اوناهم فمنیست می شدن.البته مردای عاقل فمنسیت هم وجود دارن(الان منظورم این نبود هر کی نیست عاقل نیس.اشتبا برداش نکنید)
فرضا مردی مجرم شناخته شده ولی نیست.حالا به شاهد نیاز داره که شاهد مورد قبول دادگاه ها دو مرد هست نه دو زن(زن نصفه مرد.مثلا 4 زن یا یه مرد و دو زن).حالا اگه شاهد ها فقط دو زن باشن،خودتون رو جای اون مردی که مجرم شناخته شده بذارید،حالا واقعا حس نمی کنید باید مساوات بین زن و مرد برقرار شه؟
البته من درک نمی کنم یه چیزیو.تو دینی سال سوم نوشته پیامبر حکومتش را بر پایه برابری و مساوات بنا کردو اعلام کرد ملاک کرامت و گرامی بودن تقواست.پس قضیه دیه ی نصف و شهادت نصف چیه؟ینی یک مرد بی سواد هم از یک زن با سواد بالانره(هرچند سواد همه چی نیس ولی مثال زدم)
 

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,858
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : فمنیسم؟!

حذف !
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,834
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از am.ma :
شما حاضری ۲ سال سربازی بری ؟‌ :-?
حاضری هیچ انتظاری از از همسرت واسه خرجی نداشته باشی ؟
حاضری مهریه نداشته باشی ؟
حاضری کل مسابقاتتون با آقایون مشترک باشه ؟ ( حتی ورزش ! )
...
وقتی زن و مرد از نظر روحی(روانی) و جسمی فرق میکنن باید خیلی حق و ارزشاشون هم فرق کنه !

ببین این مدل فکر و عقیده مشکل داره.

اینکه من چی کار می خوام بکنم با واقعیت متفاوته.

بله الان خیلی از زن ها مهریه نمیگیرن. کار می کنن. خرجه خونه میدن! و این کارو با افتخار انجام میدن. چون بهشون حسه استقلال و ازادی میده.

زن و مرد هر دو انسان هستن. و خوب این یعنی از شرایط حقوقی برابری باید برخوردار باشن.
 

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,858
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از مازیمون :
ببین این مدل فکر و عقیده مشکل داره.

اینکه من چی کار می خوام بکنم با واقعیت متفاوته.

بله الان خیلی از زن ها مهریه نمیگیرن. کار می کنن. خرجه خونه میدن! و این کارو با افتخار انجام میدن. چون بهشون حسه استقلال و ازادی میده.

زن و مرد هر دو انسان هستن. و خوب این یعنی از شرایط حقوقی برابری باید برخوردار باشن.

وقتی که قانونی وجود داره که مرد باید خرجی زن رو بده حرفت درست نیست !
یعنی زن و مرد هیچ فرقی نمیکنن ؟!
+ منم همینو گفتم ! وقتی یه کفه ترازو بره پایین خب اون قسمت باید بیاد بالا ! یه سری امتیازا به زن داده شده در عوض یه سری امتیازا هم باید گرفته شه ! اگر نه عدالت واسه مرد زیر سوال میره
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,834
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : فمنیسم؟!

به نقل از am.ma :
وقتی که قانونی وجود داره که مرد باید خرجی زن رو بده حرفت درست نیست !
یعنی زن و مرد هیچ فرقی نمیکنن ؟!
+ منم همینو گفتم ! وقتی یه کفه ترازو بره پایین خب اون قسمت باید بیاد بالا ! یه سری امتیازا به زن داده شده در عوض یه سری امتیازا هم باید گرفته شه ! اگر نه عدالت واسه مرد زیر سوال میره


فمنیست ها با اینکه مرد به زن خرجی بده هم خوب مشکل دارن.

در کل وابستگی مالی مانعه استقلاله. یعنی فمنیست ها میگن مرد و زن هر دو باید حق طلاق داشته باشن. مرد و زن تو خرج یکسانن. درامد یک کار برای هر دو جنس بر حسب ساعت کاری باید یکسان باشه.

تفاوتی به خاطره جنسیت نباید وجود داشته باشه.
 
  • لایک
امتیازات: Lorca
بالا