• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار داشتیم کیک می خوردیم...
یکی از دوستام گفت: بیاین سه نصفش کنیم!!!
 

armita

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,204
امتیاز
686
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
‫علوم کامپیوتر‬‎
پاسخ : سوتی‌ها

نمی‌دونم خیلی سوتی حساب می‌شه یا نه !
امروز برای تمرین کارگاه هنری با خودم ویولن برده بودم، بعد مترونوم هم تو جیب جلویی کیفش بود ! سر زنگ فیزیک تکیه داده بودم به این کیفه، بعد دکمه مترونوم فشار داده شده بوده این داشته برای خودش ضرب می‌زده ! یهو کلاس ساکت شد بعد این صدائه اومد، یکی گفت بمبه ساعتی گذاشتن بچه‌ها ! بعد کل کلاس بهم ریخت! منم بی‌خبر از همه جا نشسته بودم با پردیس حرف می‌زدم که یهو دیدم کل کلاس دارن میز ما رو با ترس نگاه می‌کنن ! بعد تازه فهمیدم قضیه چیه :D :-"
 

nnn

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
40
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ميانه
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر زیستمون یه سوال پرسید،مام داشتیم فکر میکردیم.
رفتش طرف پنجره،پس از کوششی نافرجام برای باز کردنش،دوباره برگشت با کلی ذوق و شوق گفت:خو...و....ب،کی داشت سوال می پرسید؟
 

koorosh.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,041
امتیاز
4,043
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گنبد کاووس
سال فارغ التحصیلی
90
دانشگاه
امیر کبیر (پلی تکنیک)
پاسخ : سوتی‌ها

نه من واقعا می خوام بدونم معاون مدرسه کدوم یکی از شماها به محمدرضا پور دستمالچی میگه "محمدِ رضاپور" و بره تو کلاس تجربی ها هم بگه "محمدرضا پور" ؟ دلتون سوخت الان؟
من متوجه نمیشم چرا هی میگن فرار مغزها داریم، پس اینا چیَن؟
 

Toobiii

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
940
امتیاز
6,151
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
تهران
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

يه بار يكي ازدوستان اومد بكه" ما هر سه مون...". كفت"ما هر سه ،جفتمون...!"
____________________________________________________________
يكي ديكه از دوستان هم داشت يه شعر ميخوند كه توش داشت:"به صافي عشق من و تو..." اون دوستمون هم با كلي إحساس خوند:"به عشقي صاف من و تو..." :-"
 

samet57

کاربر فعال
ارسال‌ها
67
امتیاز
94
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک یونایتد
مدال المپیاد
یلی دوس داشتم برم ولی تو راه بنزینم تموم شد
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
طب
پاسخ : سوتی‌ها

امروز ما رو برده بودن مرکز بهداشت واسه معاینه
دو تا دو تا میرفتیم توی اتاق
(فقط ربط سوالات رو داشته باشید)

دکتره به دوستم گفت تا حالا سابقه بیماری خاص داشتی؟
دوستم خیلی عادی گفت آره سرماخوردگی.
دکتره بهش گفت : تنگی نفس نداری
دوستم گفت دو سال پیش دستم شکسته
دکتره بنده خدا انگار داشتن قلقلکش میدادن
کلی خندید
 

saranaz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
996
امتیاز
4,711
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
1393
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر ریاضیمون کلی کفری بود که چرا هی سره کلاسش برای فاینال کانون درس می خونیم
بعد ازش یه چیزی پرسیدم گفت شما ها برید زبان بخونیدlate نشید....
 

مهسا 1376

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,507
امتیاز
6,630
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمانشاه
پاسخ : سوتی‌ها

امروز یکی از بچه ها سر زنگ ادبیات داشتشعر میخوند از روی کتاب
بعد ز ِ ایمان رو زایمان خوند :)) :))
کلاس پوکید :))
;))
 

demon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
238
امتیاز
700
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
تهران
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

از شیمی: بچه ها به نظرم اب غلیظه...!
زبان: خانوم مگه do رو با دودنت(اینگلیششو نیدونم!)نمیکنن؟

راهنمایی یه معلم حرفه داشتیم وجودش سوتی افرینش بود:بچه واسه اینکه بچه ها بیشتر درسو بفهمن یه ذره وسایل کمک های اولیه میاوردین خوب بود!
 

panther

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,428
امتیاز
1,119
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشکی هرمزگان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

تو نماز خونه داشتیم با دوستم فیلم ترسناک میدیدیم
این مدلی:
زیره پتو،لپ تاپ گرم کرده محیطو، هندزفری ها تو گوشمون،
سپرده بودیم بمون بگن اگه کسی اومد!
نگو یادشون رفته بود!
سر صحنه ترسناک مدیر اومده، دیده یه کپس!
بنده خدا ترسیده،
اومد ببینه ما چییم، یهو پتو رو داد کنار هم ما جیق کشیدیم هم اون :))
بعد گفت چیکار میکردین؟ ما : :-" درس میخوندیم:D
 

Arman74

کاربر فعال
ارسال‌ها
42
امتیاز
18
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 1
شهر
اصفهان
پاسخ : سوتی‌ها

وای :(( :(( :((
من وحشتناک ترین سوتی عمرم رو امروز دادم :(( :(( :((
معلم ریاضی دو تا سوال شبیه به هم داده بود، من هر دو تاش رو حل کردم و دو تا جواب مختلف به دست اوردم :(( :(( :((
اصلا هم به فکرم نرسید که این دو تا سوال، یکین :(( :(( :((
جالب این که زیر هم نوشته شده بودن :(( :(( :((
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,113
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از samet57 :
امروز ما رو برده بودن مرکز بهداشت واسه معاینه
دو تا دو تا میرفتیم توی اتاق
(فقط ربط سوالات رو داشته باشید)

دکتره به دوستم گفت تا حالا سابقه بیماری خاص داشتی؟
دوستم خیلی عادی گفت آره سرماخوردگی.
دکتره بهش گفت : تنگی نفس نداری
دوستم گفت دو سال پیش دستم شکسته
دکتره بنده خدا انگار داشتن قلقلکش میدادن
کلی خندید
اون دکتره که مث برجزهر مار بود من رفتم تو کلی خودمو گرفتم به زور جواب سوالاش را میدادم گف دفتر چه بیمت را بده گفتم جا گذاشتم گف پسر دکتر دلاوری؟ماهم ماتمون برده بود این مارا از کجا میشناسه خلاصه وارفتم :D
 

hoda.m

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
195
امتیاز
370
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

من و دوستم داشتيم باهم يه مسئله رياضي حل ميكرديم، من فهميده بودم بايد چي كار كنيم تا زود حل بشه، كلي ذوق زده شده بودم، يه عمليات جديد تو رياضي كشف كردم: دور در دور مخرج در مخرج :)) :D (دور در دور نزديك در نزديك رو با صورت در صورت مخرج در مخرج قاطي كردم) :((

اين يكي خيلي سوتي نيست...
يه حاج آقايي رو آورده بودن مدرسمون برامون درباره ي دين و شيطان پرستي و... حرف بزنه...
تو نيم ساعت از اون بحث رسيديم به بحث شيرين خواستگاري...! :>
حاج آقاهه برگشت گفت: اگه براتون خواستگار اومد اين سوالا رو بپرسين بهتره...
شكوفه داد زد گفت: حاج آقا حاج آقا يه دقيقه صبر كنين يادداشت كنيم!!! :)) :D
 

FarnazZ

FarnazZ
ارسال‌ها
418
امتیاز
972
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سوتی‌ها

معلم دینیمون میگفت :مامان وقتی میخواد بچشو ببونه .....خوشحال میشه (بجای اینکه ببینه گفت ببونه) :D
 

Emperor of Shadow

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
82
امتیاز
40
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خیلی دور
رشته دانشگاه
هوافضا
پاسخ : سوتی‌ها

من اول راهنمایی بودم کلاس شلوغ بود اومدم معلم پرورشی رو صدا کنم گفتم :"آبجی . . . " :-[ :-[البته مرد بود هیچکس اون موقع چیزی نفهمید بجز بغل دستیم که اونم به کسی نگفت و اون روز کلی خندیدیم :)) :))
 

kosarb

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
60
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
قم و اصفهان و تهران
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس شیمی در حالی که معلم شیمیمون داشت جواب سوالامو می داد بغل دستی شروع کرد به کرم ریختن
منم که کفرم در اومده بود همین جوری که داشتم به تو چشای معلمه نگاه می کردم و دندونامو به هم فشار می دادم
بلند گفتم درد!
 

hermes

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
908
امتیاز
2,876
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهیداژه ای 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتى اصفهان
رشته دانشگاه
مكانيك
پاسخ : سوتی‌ها

قبلا برامون خيلي خطو نشون كشيد اما الان كه دبيرستانيم و راهنمايي نيستيم و زورشم بهمون نميرسه :D

ماجرا از اونجا شروع ميشد كه تخس ترين و بي قيروشرط ترين(شيطون هم بوديم :D) دانش اموزاي سوم راهنمايي اون زمان حوصلشون سر ميره...خيلي كارهاي بدي( :D) كردن اما اين نمونش پايه خندس :D

زنگ زديم معلم فيزيكمون،يه نفر حرف ميزد و چهار نفر جلوش رو كاغذ مينوشتن ديالوگو ايناشو(كه سوتي نده) مكالمه:
_سلام
_سلام خوبي؟
_شما؟
_من دوست دوران دانشگاهتم،فيزيك ميخوندم
_من دوست زياد داشتم كدومشوني؟(سوتي اول،البته برا جلوي مديرو اينا)
_من پريسام ديگه
_ها خوبي!چه خبر؟چي كار ميكني؟


بعدا كلي خرمون كرد كه ميدونسته ماييم،ما هم گفتيم:بچه خر ميكني؟ :D
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,113
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

هفته پیش معلمه بردمون کوه شلوارش جر خورد هیچی نفهمید امروز اومد سر کلاسمون خودش گفتو غش غش خندیدیم :)) :)) :))
 

Angel_f

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
206
امتیاز
672
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
دانشگاه
به امید خدا تهران!!
رشته دانشگاه
پزشکی ایشالا!
پاسخ : سوتی‌ها

بچه ها این یه ذره بی ادبیه ولی خوب بیخیال ادب...معلم شیمیمون داشت فشار بخار مایع رو درس میداد اومد بگه نقطه ی جوش گفت نقطه ی جیش...کلاس رفته بود رو هوا..

یه روز معلممون داشت درس میداد گفت بچه ها فرض کنید اونجا یه تابلو باشه که توش یه جوجه است..یکی از بچه ها خیلی بهت زده گفت: جوجه کو؟؟!؟؟!؟!؟
سوتی های خودمو یادم نمیاد اگه یادم اومد حتما براتون مینویسم
 

*کیمیا*

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
169
امتیاز
345
نام مرکز سمپاد
فرزانگان همدان
شهر
همدان
مدال المپیاد
المپیاد های کارگاهی تو راهنمایی! رتبه هم آوردم!
دانشگاه
ایشالا پزشکی شهید بهش
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز معلم فیزیکمون که خیلی ادعای فضل و ادب داره اومد مثلا یه نمودار بکشه( توضیح: خیلی خوشش میاد وقتی یه چیزی بگه ما نفهمیم یعنی چی)
گفت مشتق میگیریم .مشتق که میدونین چیه( ما سال دومیم و هنوز مشتق نخوندیم :D)
گفتیم: بله ( همه با هم!!!!!!)
گفت خوب پس کنارش یه استار میزنم همیشه یادتون بمونه!
 
بالا