• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

پرنیا

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
191
امتیاز
99
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بندرعباس
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار یکی از بچه ها اس ام اس سرکاری به معلم داده بود، خلاصه معلمه همین طور به طرف جواب میداده و اینا.... فرداش میاد سرکلاس میگه:بچه ها یه پسری به من اس ام اس داد،خارجی هم بود کلی با هم صحبت کردیم حتی کنار بیمارستان با هم قرار گذاشتیم پسره نمیدونست من چند سالمه که با من داره قرار میذاره من هم یکی دو ساعت با اس ام اس سر کارش گذاشتم...(اولأ تو از کجا میدونی پسر بود؟ دومأ از کجا میدونی جوون بود؟ سومأ از کجا اینقدر مطمئنی که شاگردات سر کارت نذاشتن؟...)خلاصه خوب شد حین تعریف کردن سرکار گذاشتنش زنگ خورد :D وگرنه کلاس از خنده منفجر شده بود. :))
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,598
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : سوتی‌ها

داشتيم سر كلاس بحث ميكرديم كه بعضي پدر مادر ها پسرچي (پسر دوست) يا دختر چي (=دختر دوست) هستن!!


بچه ها گفتن كه استاد شما خودتون كدوميد؟؟

من هم خواستم براي اولين بار تو عمرم پاچه خواري كنم (آخه استادمون معاون دانشكده بود :-" ) گفتم :

استاد هيچي نيستن!!

ملت هم زدن زير خنده

تبصره: به خدا منظورم هيچ چي بود! يعني نه پسر چي نه دختر چي :( اما استاده نفهميد و باهام لج افتاد :D
 

hidden

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
676
امتیاز
369
نام مرکز سمپاد
سلطان شهیدان
شهر
کرج
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
دارو
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی داغه داغه ... ???

پریروز با دوستم عزاداری امام حسین دعوت بودیم ... رفتیم داخل دوستم ب صاحب خونه میگه : " تسلیت میگیم ایشالا غم آخرتون باشه " :-" :rolleyes: :D

جولو مردم نه ولی رفتیم یه گوشه ای دستمونو گرفتیم جولو صورتمون اشک ریختیم ... :)) :))
 

Samaneh.Z

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,137
امتیاز
1,491
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرج
مدال المپیاد
مدال نقره‌ی المپیاد نجوم‌و‌اخترفیزیک ..
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ادبیات ما ، داشت حشو رو توضیح میداد !! دونه دونه کلمات رو معنیشونو میگفت و میگفت حشو و اینا ! بعد رسید به "تخته ی وایت برد" گفت معنی وایت میشه تخته !

سر کلاس کامپیوتر هم معلم داشت توضیح میداد ، اومد right و left رو پای تخته بنویسه ، right رو نوشت rigth . دو ساعت هم نگاش کرد اما نفهمید اشتباه نوشته ! :-" :D
 

mehrdadb

کاربر فعال
ارسال‌ها
74
امتیاز
46
نام مرکز سمپاد
شهيد سلطاني
شهر
كرج
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سوتی‌ها

يكي از بچه ها :آقا نمره مستمر بهمون 20 ميديد
معلم : نه 10 ميدم
اين دوست ما هم نه گذاشت نه برداشت بلند گفت : اشكال نداره... از خرس ، يه مو كندن هم غنيمته...
 

saye3000

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
441
امتیاز
193
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

چند تا از بچه ها دیر اومدن سر کلاس،دبیر فرستادشون برن برگه ورود بگیرن.این معاونای ما هم سیستمشون جوریه که سریع برگه ورود نمیدن.حداقل باید ربع ساعت آدمو معطل کنن (بعد از اینکه کلی دلیل تاخیرو پرسیدن و دعوا کردن) تا فرد متاخر به عنوان تنبیه از کلاس محروم بشه :-\ (:|
از زبان دوستم:
وایساده بودیم تو دفتر معاونت،معاونا داشتن نیم ساعت با هم مشورت میکردن که بهمون برگه ورود بدن یا نه!از اون طرف یه نفر هی زنگ آیفونو میزد،خانم اشعه (معاون) جواب نمیداد.بعد از اینکه اون بدبخت دم در ربع ساعت زنگ زد،اشعه به من گفت برو آیفونو جواب بده ببین کیه.
من : بله؟
طرف : سلام بالاخره برداشتین؟
من : خانم اشعه میگه بالاخره برداشتین؟
اشعه : بپرس چیو؟
من : میگن چیو؟
طرف : شما تاکسی میخواستین؟
من : آهان خانم اشعه آیفونو میگه {-8

قشنگ بود؟
 

راضيه

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
368
امتیاز
131
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
تهران
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سوتی‌ها

امروز داشتم اداي يه معلميو در مياوردم برگشتم ديدم پشت سرمه ولي خوب خوشم اومد كه بيجنبه نبود خودش هم از خنده تركيده بود
 

saye3000

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
441
امتیاز
193
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یه سوال تو کتاب بود،دبیر حال نداشت بره دفتر نمره رو نگاه کنه،گفت : «خب حسینی جواب بده!».ما گفتیم حسینی نداریم.گفت «حسینی ندارین؟قنبری که دیگه دارین » :)) ما :نه نداریم :D.آخرش هم بنده خدا مجبور شد بره از رو دفتر نمره نگاه کنه.دبیرمون هم مرد بود ^-^ :).

امروز میخواست بگم : چه خوب میشد اگه اون مغازه هه گاج هم میفروخت.گفتم : چه خوب میشد اگه اون مغازه هه گاج هم میفروشت :D :).
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,113
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم سر کلاس صحبت می کردیم یهو معلم ریاضی برگشت گفت:عزیزی خفه شو گفتیم اقا عزیزی معلم فیزیک معلم ریاضی هم بنده خدا ساده .گفت:اره می شناسمش حالا همه خندیدند بنده خدا تازه دو هزاری افتاد که باید می گفت منظورم اون نبود بچه ها می گفتن حتما موقع کار با تلویزیون تو اتاق دبیران به هم فحش می دن :)) :))
 

imanjo0n

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
231
امتیاز
163
نام مرکز سمپاد
دستغیب 1
شهر
شیراز
پاسخ : سوتی‌ها

پیارسال یکی از معلما گفت :
چرا اینقدر سرو صدا تو کلاس زیاده ؟؟ پنجره رو یاز کنید صدا ها بره بیرون !! {-8 {-8 (گلستانی (گلو) )
 

khashayarfn

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
565
امتیاز
2,076
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر - علوم تصمیم و دانش
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از imanjo0n :
این فردی که ایشون نام بردن سوژه ی مدرسه ما از 7-8 سال پیش (زمان داداشم) تا حالا که زمان مائه بوده!
اومدن سر کلاسش بخاری کلاسمون رو روشن کنن گفت: بر پا! بعد ناظممون گفت بشینین اونم جو گیر شد گفت : آقا کی گفته پاششششی* بگی بششششبن*

*پ.ن: دیدید بعضی ها "س" رو سوت میکشن حالا ایشون "ش" رو شوت میکشن!
 

samin159

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
91
امتیاز
134
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 شیراز
شهر
sh!r@z
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش تو مدرسه یکی از بچه ها گفت من خیلی دوس دارم بزرگ شم بعد هر هفته خونه خودم(شوهرم)مهمونی بدم....بعد یکی دیگه از بچه ها بلند گفت: منم خیییییییلی دوس دارم که هر هفته بدم... :))
خدا رو شکر کلاس خلوت بود اما همونایی که تو کلاس بودیم از خنده روده بر شدیم...
:D
ببخشید اگه یکی زشت بود...
 

saye3000

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
441
امتیاز
193
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از دوستام از دبیر سوال داشت،دبیرو صدا زد.دبیر نگاش کرد،دوستم هول شد گفت : سلام!
 

imanjo0n

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
231
امتیاز
163
نام مرکز سمپاد
دستغیب 1
شهر
شیراز
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زبان فارسیمون اومد توی 1 موضوع مثال زد :
احمد رضا را دوست دارد :-ss
بعد گفتیم : اقا مثالتون یکم مشکل داره ...
گفت : فقط تو مدرسه همدیگه رو دوست دارن ، بیرون از مدرسه دوست ندارن ... :))
 

kosarb

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
60
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
قم و اصفهان و تهران
پاسخ : سوتی‌ها

نمی دونم اون روز ساعت آخر چه کوفت و زهر ماری داشتیم که برنامه ها رو جا به جا کردن!
از 1 ساعت کلاس شیمی که زنگ آخر بود 50 دیقه اش رو الاف(علاف؟!) بودیم
دبیرمون از در که اومد تو مطابق معمول هنوز از در کامل تونیومده شروع کرد درس دادن
10 دیقه بعد که زنگ خورد آقای اولایی این جوری بود:
- ا! چی شد؟!
ما : هیچی زنگ ها رو جابه جا کردن کلاس تموم شد!
- چه خوب! خوب برین ناهارتون رو بخورین و بیاین!
- آقای اولایی!کلاس ها جا به جا شده ! شما دیر اومدین!کلاس امروز تموم شد!
- باشه! حالا برید من نیم ساعت دیگه بر می گردم!!! :)) :))
گیج ترین موجودیه که تا حالا به عمرم دیدم! :D
فکر کنم قبلا ذکر خیرش رو کردم!
 

mohsenbarzegar

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
201
امتیاز
63
نام مرکز سمپاد
qom nodet
شهر
qom
مدال المپیاد
به المپیاد فیزیک علاقه دارم و واسش میخونم
رشته دانشگاه
هرچی خدا قسمت کنه میخونیم
پاسخ : سوتی‌ها

یک هفته دو هفته پیش رفته بودیم راهیانه نور(زور) مدیر همیه بچه هارو جمع کرد تا حرف بزنه .....
حرفاشو زد آخر حرفاش گفت که یه سیمکارت نوکیا سوزنی پیدا شده برایه هرکی هست بیاد بگیره :D
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,598
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : سوتی‌ها

آخي
ياد استاد سلطاني افتادم!
اسطوره ي سوتي و خنده در مدرسه ي ما!!
تازه كلي خاطره هاش يادم افتاد، براي حفظ جونتون،دونه دونه ميگم (;

--------

يه بار من اخر كلاس نشسته بودم همش تيكه مينداختم. يهو به من گفت بيا جلو!
رفتم جلو، اومد جلوم وايساد، گفت عينكتو بردار :O

منم عينكمو برداشتم، يهو نگاهش افتاد به پنجره، گفت ميخواي گوشتو بگيرم از پنجره پرتت كنم بيرون ديگه راهت ندم كلاس؟ :O :O :)) :))

پ.ن.: اولا كه پنجرمون حفاظ آهني داره. دوما، طبقه ي دوميم ، طبيعتا وقتي پرت شم بيرون، ديگه نميتونم بيام كلاس! سوما، حالا با عينك نميشد پرتم كنه؟ :D


--------
يه استاد شيمي هم داشتيم، بنده خدا آخر باحال بود! (البته الان در اوين مشغول خدمت هست :-" )
يه بار كلي اذيتش كردم، گفت بيا ، رفتم!
گفت برو پشت كاپشن ها (به ديوار اويزوون بود، حجم زيادي داشت) ، گفتم خب؟
اومد نزديك گفت حالا پشتتو بكن.... :)) :-" :-"
 

amin_امین

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
شهید(دستغیب+ بهشتی)
شهر
مشهد
مدال المپیاد
بیخیال
دانشگاه
فعلا فردوسی سال دیگه انشالله یه جادیگه
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

سرکلاس بودم یه پسره از راه اومد رفت پشت میز استاد ازونجا که اصلا بهش نمیومد استاد باشه من بهش گفتم بالهجه بیابروپایین جوجه نگاهم میکرد انقد تکرار کردم که همه بچه ها همراهیم کردند بعد که دیدیم واقعی استاده :D
 
بالا