• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

nilofar banihashem

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,011
امتیاز
11,418
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان/فرهنگ
شهر
بجنورد
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

ديروز ساعت ٨شب همكاره مامانم زنگ زد خونمون

من: بله بفرماييد؟

همكارمامان؟صبح تون بخير مامان هستن؟

من پاى تلفن :)) =))

همكارمامانم !ببخشيد هول شدم :))
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,214
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

بازهم همون دوستی که اشاره کرده بودم داشت درس جواب میداد. :‌)) زبان‌فارسی البته.
- توی گوزنامه‌ها[nb]منظور روزنامه‌ بوده. :))[/nb]...
[ترکیدنِ بچّه‌ها]
- اه ساکت شید انقدر هولم نکنید،بذارید جواب بدم دیگه. پشت‌دهنی می‌خوریدا!
[ترکیدنِ دوبرابر]
 

Rain Man

Monsieur Noir
ارسال‌ها
198
امتیاز
1,750
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computing Science
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

داداشم کلاس چهارمه بعد معلم مهارت هاشون (عجب درسی :)) ) اومده بهشون یه چیزایی راجع به بلال حبشی گفته بعد گفته که به عنوان مشق برین خلاصه حرفای منو بنویسین
بعد حالا داداشم اومده پیشم میگه "معلم مهارت هامون گفته راجع به غلام عُزی (یا یه چیزی تو همین مایه ها :)) خودشم اسپلش رو نمیدونست چی میگه!!!) تحقیق کنین!"
من : :O کی؟؟؟!!!
داداشم : غلام عُزی
من : یا خدا!
بعد رفتم سه ساعت کل اصحاب پیامبر رو نگاه کردم تو نت یک نفر با این اسم نیست بعد بهش گفتم بیا بگو چی گفته راجع بهش شاید از رو داستانش بشه یه چیزی دستگیرم بشه...
اومده میگه : آره وقتی مسلمون شده انداختنش تو قابلمه ( =)) :-" ) بعد رو در قابلمه سنگ گذاشتن که در نره!!! :-" بعد میخواستن بپزنش که یکی میاد نجاتش میده! (حالا همچین اینارم حماسی تعریف میکرد ادم یاد زورو می افتاد :)) )
من باز کلی گشتم گشتم، خدایا مگر پیدا میشه همچین فردی! بعد در نهایت بعد کلی چرخ زدن من تو نت اومده میگه اااااااااا :D اسمش غلام امیه است!
من :| :| :| بلال حبشی رو میگی؟!
داداشم : اررررره! همونه!
بعد رفتم کل زندگی بنده خدارو خوندم هیچ جاش قابلمه پیدا نکردم فقط نوشته بود که میخواستن شکنجش کنن رو پشتش سنگ میزاشتن و زیر افتاب سوزان میسوخته
بعد باز به داداشم میگم : اینکه هیچ جا قابلمه نداره!!! فقط رو پشتش سنگ گذاشتن و ...
داداشم : اررررره! همونه! اما خب مگر میسوخته نباید تو قابلمه بسوزه؟!



خدایا خودت ظهور کن!!! :))
 

Rezvan.gh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
84
امتیاز
238
نام مرکز سمپاد
فرزانگان خرم آباد
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
دوبار مرحله اول شیمی و زیست..یک بار ادبی:دی
دانشگاه
علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سوتی یکی از عزیزان فامیل:

بالاخره پزشکی زدی یا دندون?!
پزشکی!
:| خوبه ایشالا تخصص برو دندون حتما :-?? :-?? من بیام دندونام درسست کن!!

"""چه دندون خرابیه که تا اونموقع دووم میاره""" :-?
 

saeedkhorsand

کاربر فعال
ارسال‌ها
67
امتیاز
211
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
داراب
دانشگاه
علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سوتی یکی از دوستان
آقا ما رفتیم کتاب در یک نگاه زیست بگیریم
این دوستمون خونده بود کتاب نگاه دریک زیست
گف بیا ببین این کتاب دریک چجوریه؟؟؟؟؟؟
تازه تفسیرم میکرد میگف دریک اسم سکه های زمان هخامنشیانه حتما نویسندش تاریخ دوس داره
یعنی مردم از خنده
 

بـئـاتـریـس

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
13,547
نام مرکز سمپاد
فرزانگان تربت حیدریه
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فعلاً یزد :)))
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

اِهم ...
جلویِ یک جمع از انسان های متشخص گفتم فاجعه ی مُنا !! :|
 

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,858
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سر کلاس فیزیک بودیم، یکی از بچه‌هامون که برنز ریاضی داره داشت می‌خندید و :
معلم : فلانی به چی داری می‌خندی؟
من(با قصد تخریب اون بچه‌ هه) : آقا این رفته باشگاه و برنز داره، یه سری چیزارو می‌فهمه که بقیه نمی‌فهمن!
[سکوت]
[بازم سکوت]
من : باشه یه مدال داریا حالا!
معلم : باشه هم نزن حالا ! :‌))
 

arezoo.s

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,808
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
فقط نه فصل مورتیمر خوندم......
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

ما یه فامیلی داریم یکم خیلی باحاله.....من داشتم میگفت ای ...چن سال دیگه ماه رمضون میوفته تو عید....چه بد.....تازه بعد ترش محرم میوفته توی تابستون....وای وای......بعد این فامیلمون گفت :ولی واقعا دقت کردین تاحالا عاشورا تاسوعا نیوفتاده تو ماه رمضون؟؟؟؟ :-? :-? :-?



آی هو ناتینگ تو سی!!!!!!!
 

Anita H

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
571
امتیاز
2,987
نام مرکز سمپاد
حلّی ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
کامپیوتر
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

یه روحانی ای هم بود اومد شعر بخونه
«چون به عزا خانه اش پا نهی آهسته نه
فرش ملائک بود، بال عزای حسین :>»
 

parmiiida

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
249
امتیاز
9,442
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
علوم پزشکی همدان
رشته دانشگاه
رادیولوژی^-^
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

من:آقای عزیززاده سرشو بده دسته استاد
دوستم:استاد تا ته بکش پایین(پرده ی دیتا
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

داشتم پروفايل يكى از بچه هاى اين جا رو ميخوندم توى علايقش نوشته بود:آبرنگام. خوندم aberengam (ب و ر رو با كسره خوندم) فكر كردم اسم يه نويسنده اس آخه قبلش كيميا گر كوئيلو رو نوشته بود تازه رفتم سرچ كردم ببينم اين نويسنده كى هست!
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

دبیر مطالعات نهمی ها اسمش خانم دادار دوست هست(دادار به معنای خدا).دوستم داشت حرف می رد گفت خانم دادار دار !یعنی از امروز د می شنوم خندم می گیره :)) :))
 

Diyar

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
514
امتیاز
1,489
نام مرکز سمپاد
shahid beheshti
شهر
بجنورد
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

نظرتون راجع به اینکه امروز داشتم ادای دبیر جبرمونو در میاوردم بعد اینم از پشت سرم اومد داخل و متوجه شد کاملا چیه؟ :| :|
کل سوالای سخت گاج و خیلی سبزو انداخت بهم حل کنم منم بلد نبودم فرستادنم دفتر به بابام زنگ زدن :|
 

Intelligenz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
466
امتیاز
3,147
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

-چطور وقت دارین ناخن هاتون رو بلند کنین ولی وقت ندارین کوتاهشون کنین !!
الکی مثن به ناخن باید آب و کود بدی که بلند شه :))
 

einistein

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
106
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Jk
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
H
رشته دانشگاه
H
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

با بابام تو ماشین نشسته بودیم یه ماشین رد شد و بوق زد برامون . بعد خواهرم به بابام گفت کی بود بوق زد ؟ بابام میخواست بگه خاله لیلا اشتباهی گفت خاله لولا !! :D
 

Rain Man

Monsieur Noir
ارسال‌ها
198
امتیاز
1,750
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computing Science
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

رفته بودم نمایشگاه کتاب
جلوی غرفه گاج چندتا از پرسنل گاج بودن که داشتن آزموناش رو تبلیغ میکردن

بعد یک بنده خدایی اونجا بود یکی از این پرسنل رفت پیشش گفت : سلام
_ سلام
+ سلام
_ من گاج هستم
+ اِاِاِاِاِاِاِااا!!! آقای گاج شمایین؟؟!! ;;) کتاباتون چقدر عالیه!!! من فقط کتابای شمارو میخونم!!! ایول و ... =)) =)) =))

در این لحظه نه تنها اون بنده خدایی که داشت تبلیغ گاج رو میکرد محو شد در افق بلکه تمام افرادی که دور و بر غرفه بودن هم روده پر شده بودن از خنده =))
 

ail73

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
901
امتیاز
4,595
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی بیرجند
شهر
بیرجینیا(بیرجند)
مدال المپیاد
به قول بچه ها راهو باسه بقیه باز گذاشتیم
دانشگاه
شریف(ارشد)-شیراز(کارشناسی)
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی-طراحی فرآیند
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

بوفه ی سلف وقتی بچه ها ازش ظرف یکبار مصرف میخرن قیمتش 150هست بعد همیشه یه نایلون هم با ظرف میده تا بشه دویست تومن و رند بشه!
حالا من با دوستن رفتم ظرف یکبار مصرف برداشت کارتشو داد که زنه کارت بکشه بعد زنه یه نایلون هم داد این دوستم کف نایلون نمیخام زنه گف خب من پنجاه تومنی خورد ندارم بدم :)) دوستم میگه خب من کارت دادم بهت که کارت بکشی باز زنه میگف خب میگم خورد ندارم بت بدم بعد دوست من بدتر از اون میگه آها!خب پس همون دویست بکشین =))
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,214
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها


پدر- اصل‍اً نمی‌دونم چجوری برات توصیف‌ش کنم.
من- سرجمع خیلی شاخ‌ه دیگه؟
پدر- شاخ که اصن اوه! در حدِ خرطومِ فیل‌ه!
من- پدر؟خرطوم آخه؟؟؟ منظورت عاج نیست احیاناً؟ :))
 
بالا