zahra-E
کاربر حرفهای
پاسخ : سوتیها
بادوستام رفته بودم سوته دلان ب مامانم نگفتم میگفتمم اجازه میدادولی وقتی نگفتم میفهمیدبدمیشد
چندماه بعدش برامون مهمون باومدمامانم هرجازنگ میزدغذانداشتن گفتم مامان زنگ بزن سوته دلان ببین داره گفت نه نمیشه معلوم نیس غذاش چطورباشه
منم ازدهنم دررفت گفتم من خوردم بدنبودخوب بود
مامانم گفت توکی دیگه رفتی سوته دلان ?!؟!؟
ها!!چی؟!؟!؟چندوقت پیش بابچه هارفتم
گفت میشه بگی توکجاهانرفتی
بادوستام رفته بودم سوته دلان ب مامانم نگفتم میگفتمم اجازه میدادولی وقتی نگفتم میفهمیدبدمیشد
چندماه بعدش برامون مهمون باومدمامانم هرجازنگ میزدغذانداشتن گفتم مامان زنگ بزن سوته دلان ببین داره گفت نه نمیشه معلوم نیس غذاش چطورباشه
منم ازدهنم دررفت گفتم من خوردم بدنبودخوب بود
مامانم گفت توکی دیگه رفتی سوته دلان ?!؟!؟
ها!!چی؟!؟!؟چندوقت پیش بابچه هارفتم
گفت میشه بگی توکجاهانرفتی