• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

ROZHIN kocholoo

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
286
امتیاز
1,043
شهر
کرج
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

دیزوز سر کلاس شیمی
معلممون(آقا تشریف دارن) اومد ملا اصل لوشاتلیه رو بگه تهش گفت زیادی باید مصرف بشه کمبود باید جبران بشه
برگشتم به بغل دستیم گفتم من کمبووووووود کیس می *-:
شانس من اون لحظه کلاس ساکت ساکت شد :-[
معلممون هم گفت آره مثلا بعضیا کمبود محبت دارن باید جبران بشه
کلاس رفت رو هوا =)) :))
 

rrazavi

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
شهیدرجایی اسلامشهر
شهر
اسلامشهر
دانشگاه
پیام نور نظرآباد
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم نگارش ادبیات داشتیم که همزمان نویسنده کتابهای کنکور این ذرس برای یه انتشارات معروف و پرفروش بود . سر کلاس روش تدریسش این بود برای آشنایی ما با سوالات کنکور می گفت خودمون تست طرح می کردیم با مبحث درس . البته فقط برای آشنایی ما بود و ما هم خنگ شک نمی کردیم سوالات ما بعدا میاد توی کتاب ایشون . و البته اسامی ما رو هم در مقدمه کتاب های منتشره که ما نمی خریدیم می نوشت . یکی از دوستامون همیشه سر کلاس خواب بود . اینو بدون اغراق می گم . بیشتر اوقات توی چرت بود .یه روز نوبتی که تست ها رو می خوندیم رسید به این همکلاسی ما . هول از چرت بیدار شد و تستش رو خوند :

در کدام گزینه غلط املایی وجود دارد البته گزینه ها نقل به مضمون هستن :
1- مدرک 2- گوشی 3- لیوان 4- مادر

نه تنها گزینه ها غلط نداشت بلکه نمی شد اونها رو جور دیگه نوشت . ما هم که کاری نکردیم جز شادی
 

اسیمو

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
136
امتیاز
510
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شیراز
دانشگاه
دانشگاه صنعتی شریف
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس نداشتیم....گوشه حیاط نشسته بودیم....روبروی در حیاط...
بحث سر جن و از این حرفا بود....من گفتم :میخوام براتون داستان بگم....
یه داستان وحشت ناک الکی گفتم ولی وحشت ناک بود...اوج داستان که بودیم یه جمله اینجوری بود:یه مردی وارد شد...
همون موقع در حیاط باز شد و یه مردی اومد داخل...بچه ها نگای این مرده کردن و همین جور جیغ میزدن...بدخت ربع ساعت بیرون وایساده بود و نیمیومد داخل....
.
.
.
خیلی باحال بود :))...صحنه جالبی بود
 

@M@HL

کاربر فعال
ارسال‌ها
27
امتیاز
50
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرمان
شهر
کرمان سیرجان
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

کلاسمون خیلی بزرگه من و دوستم ته کلاس نشسته بودیم داشتیم تیله بازی میکردیم که یه دونه از تیله ها در رفت از دستمون و قشنگ رف زیر پای معلممون تا یه هفته سر کلاس راهمون نداد.
 

...............

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
92
امتیاز
4,014
پاسخ : سوتی‌ها


ما یه دبیر آقا داریم(اسمش و نمیگم) :D ، که همش میگه فلان قدر درس بخونین و اینا!

چند روز پیش داشت توضیح میداد که چجوری باید خودمون و به درس خوندن عادت بدیم؟! {-8
بعد خیلی با غرور داشت میگفت: (( من خودم روزی 8 تا 10 ساعت مطالعه دارم و اینا!)) :-?
یکی از بچه ها گفت: (( هرروز؟؟ بدون وقفه؟؟پس چجوری این همه فیلم میبینین؟؟))
بعد دبیرمون گفت: ((چون تو هالم!!))
بعد من گفتم: (( این هال ایهام دارد!!)) X_X

کلاس ترکیده بود از خنده!!!! =))


+شانس آوردم نشنید!! وگرنه تمام سال اخراجم میکرد از کلاسش!! =)) (;
 

zahra AB

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
201
امتیاز
2,357
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی های مامانم:
قاب+تابلو=قابلو ;;)
کره+پنیر= کنیر
:D
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

805e65114722a94d1.jpg

این شیرینی دقیقا چیه؟!


× بیخیال ریسایز دیگه :-"
ان قریب شاهد نوع جدیدی از شیرینی به اسم کر*نی خواهیم بود
 

Mostafa.Ahmadi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
113
امتیاز
2,277
نام مرکز سمپاد
بهشتی
شهر
زنگان(عرب ها میگویند زنجان)
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم-7سالشه-بعد از دیدن یه کارتون درباره امام حسین,اومده با لحن بچه گونش میپرسه:داداش,ادیسون قبل از اماما به دنیا اومده؟ :-/

من:نه,چطور؟

خواهرم:پس چجوری سیم کشی می کردن تو صورت اماما لامپ میذاشتن؟ :-/

به معنای واقعی کلمه اینجوری شدم =)) =)) =))
 

shahriyar.m

کاربر فعال
ارسال‌ها
74
امتیاز
1,731
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : سوتی‌ها

چند سال پیش مهمون بودیم خونه داییم بعد دختر داییمم 3-4 سالش بود این دایی ما هم داشت با دختر داییم بازی میکرد که وسطش مجبور شد بره خرید کنه بیرون و بیاد...بعد که برگشت خونه یک دفه کل خونه ترکید از خنده ...نگو این داشته با دختر داییم بازی میکرده گل سر های دختر داییم رو زده به سرش بعد خواسته بره بیرون یادش رفته درش بیاره با 3 تا گل سر به موهاش رفته بیرون =)) =)) =)) =))
بعد وقتی خودش فهمید گفت این فروشندهِ یه جوری نگاش میکرده و زیر لب میخندیده.. :)) :)) :)) :))
 

Ehsan.Ansari

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
189
امتیاز
3,192
نام مرکز سمپاد
حلی شماره دار!
شهر
021
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کشاورزی
پاسخ : سوتی‌ها

عروسیِ دخترعمه ی مامانم بودیم. بعد یه خواننده ای اونجا بود ( من یه بار تو PMC دیده بودمش :)) ) ، خوندنش که تموم شد من تصمیم گرفتم برم باهاش صحبت کنم خیلی شیک B-) چون میخواستم یه چیزای خصوصی ای ازش بپرسم :-" میخواستم خیلی صمیمی شروع کنم صحبتو واسه همین یه تصمیم خفن گرفتم :> تصمیم گرفتم همون اول که رفتم پیشش بوسش کنم :D
بعد رفتم پیشش و این سرش توی لپتاپش بود، صورتمو که بردم سمت لُپش این یهو ترسید سرشو برگردون سمتِ من، لبم رفت رو لباش /m\ :|
من تا حالا لبای یه مردو نبوسیده بودم =)) شانس آوردم ریش و سیبیلشو با ژیلت زده بود :))
البته به هدفم که صمیمیت در گفتار بود رسیدم ;;) :-"
 

zeynab75

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
776
امتیاز
5,336
شهر
قوچان
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس پنجم اینا بودیم بد برده بودنون راهپیمائی
طرف که شعار میداد صداش واضح نبود
یه تیکه از شعاره هِی میگف "خجالت خجالت" بد مام همگی یکصدا: تجارت تجارت
یه ده پونزده باری که گفتیم دیگه از خنده های ملتُ چپ چپ نگاه کردناشون فهمیدیم که آره یه چیزی هس! ولی نفهمیدیم چی هس :-" :)) و فقط ساکت شدیم تا آخر

کلاس دوم معلم داشت املا میگفت معمولنم میرفت ته کلاس
بعد خلاصه که " اگر او کثافت نمیکرد مریم تنبیه میشد" :-"""
لازمه بگم این کثافته وساطت بوده ؟ :-"
 

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,054
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

من : بابا ... بابا (در حالت ذوق مرگ ) میدونی اسم پسر محسن چاووشی زاخاره ؟

×××

من در هوای محرم : نمی دونم چیچی ... پیر و علمدار نیامد !
 

sh.kh1377

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
732
امتیاز
2,445
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
نقره ی زیست دوره هجده و طلای دوره نوزده
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از ناهیـــــــد :
سارا تعریف میکنه:"یه امتحانی داشتن بعد ظاهرا؛امتحانشون خیلی سخت بوده؛بعد دبیرشون داشته برگه ها رو تصیح میکرده؛دیده اسم یه نفر رو دوتا برگ ــس ! :))
نتیجه اخلاقی : کپی پیس میکنین؛مواظب باشین اسم طرف رو هم کپی پیس نکنین.
اتفاقا بغل دستی من هم یه بار اسم منو رو برگش نوشت =)) بعد معلمه منو صدا کرد میخواست منو بخوره! خب گناه من چیه؟ X-(

× امروز به خواهرم میگم من دلم پیتزا میخواد ( 6 سالشه) بعد برگشته میگه خب چرا فشارش ( بر وزن سفارش) نمیدی ! =)) منم بهش گفتم خیر سرت سال دیگه میری اول دبستان یه کلمه هم نمیتونی درست تلفظ کنی! بعد تازه میگه مگه چیه؟! فعلاشو که 1 سال یاد گرفته درست بگه! مثلا به می بردم میگفت می بَریدم!!!! یه همسایه هم داشتیم به تخم مرغ میگفت تُمُگر!!!!!


× سر زبان فارسی یکی از بچه داشت یه فعلی رو صرف میکرد آروم سر جاش ( لازمه به فعلش اشاره کنم؟) بعد یکی دیگه حواسش نبود خیلی بلند گفت شاید ***** باشم ! بعد من گفتم این که شکیه! ینی شک داری؟! ( آقا کلا ردیف ما رفت هوا ) بعد معلم ادبیات به ما که =)) بودیم ، ^-^ نگاه میکرد !
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,516
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : سوتی‌ها

دبیرمون امتحانای آمارمون رو بهمون داد ، نمره ی من 8/75 از 10 شده بود.بعدکه بارما رو جمع زدم دیدم با نمرم نمیخونه ، خلاصه دادم ب دبیرمون و گفتم اشتباه نمره دادین. بارما رو که جمع زد نمرم شد 9/25 بعد گفت : وای عجب غلــطی کر... عجب اشتباهی کردم !!! : )))))))

اصن یه وززززززی !
 

ابوالفضل

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
373
امتیاز
1,544
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سبزوار
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

عاقا دونستن در مورد بعضی چیز ها هم مصیبتیه برای خودش....

سر کلاس شیمی میخاستم معنی آروماتیک رو بپرسم به جاش گفتم اروتیک :D
 

ارنواز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
897
امتیاز
2,920
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 / فرهنگ
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
باستان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

+ سر کلاس عروض بودیم، یکی از بچه های پای تخته بود داشت شعر می نوشت و تقطیع میکرد. بعد معلممون هی از طرز نوشتن ـش ایراد میگرفت اینم عصبی شده بود.
دبیرمون یه ایراد دیگه گرفت و گفت : این خط ها رو چرا اینجوری کشیدی؟
همکلاسی م با عصبانیت تمام : خانوم! خب خودتون گفتین بکشم پایین !!! L-:
دبیرمون : :| :-" :D
ما : :)) =)) :))
دوستم : چرا میخندین شماها؟؟ L-: :-?
ما : :)) :D
 

m.r.jazini

محمدرضا جزینی زاده
ارسال‌ها
181
امتیاز
837
نام مرکز سمپاد
دبیرستان دوره دوم علامه حلی
شهر
بم
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
یبار شیمی
دانشگاه
kmu ( علوم پزشکی کرمان )
رشته دانشگاه
دندون
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

یک روز از مدرسه می اومدیم . با بابام . رادیو ماشین روشن بود . بعدش رسیدیم جلو ی خونه . ماشین رو خاموش کردی . بابام پیاده شد . منم داشتم پیاده می شدم که دیدم رادیو داره هنوز سیگنال می گیره و قطعه قطعه پخش می کنه . نمی دونی عجب صحنه باحالی شده بود
 

Miraneh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
813
امتیاز
3,959
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : سوتی‌ها

درس دينی بالاخره تموم ميشه معلمم ايستاده يكی از بچه هامون شروع ميكنه:
برای سلامتی دانش آموزان صلــــوات!
ما:اللهم صل علی...
برای سلامتی فلانی صلــــوات!
ما:اللهم صل علی...
برای سلامتی روح معلممون صلــــــــــوات!
ما:الــــــلهم صل علی...
معلم: X-( و ما: :-" :>
 

fakury for this weak

کاربر فعال
ارسال‌ها
54
امتیاز
633
نام مرکز سمپاد
f1
شهر
kerman
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ زدم خونه دوستم (15 سالشه)یکی گوشی رو برداشته

طرف: الو
من: الو سلام :)
طرف: سلام ,بفرمایید
من: فاطمه جان هستن؟ :)
طرف:داره بچه شیر میده
من:بچه شیر میده؟؟!! :O
طرف: اره, کارش تموم شد میگم بهتون زنگ بزنه
من: :O

نتیجه گیری1: در هنگام تلفن کردن به یک فرد در شماره گیری دقت کنید.
نتیجه گیری2:وقتی به کسی زنگ میزنید اول بگید "منزل فلانی؟"وقتی مطمئن شدید که درست گرفتید حرفتونو بزنید.
نتیجه گیری3:اسم های تکراری و عربی مثه"فاطمه و زهرا و محمد وامیر و... " روی بچه هاتون نذارید.قاتی پاتی میشن باهم!!!
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس زیست بودیم فصل چهار زیست(غدد برون ریز و اینا) دبیرمون بلند پرسید: بچه ها از کبد چی ترشح میشه میشه من بلندگفتم ادرار :)) :)) :))
چیه خب X-( از اثرات کم خوابیه؛ فکر کردم میگه کلیه :-?
 
بالا