خاطرات سوتی‌ها

[Quf]

پاسخ : سوتی‌ها

من: آقای جالینوسی دست نزن دست نزن(بلند سر کلاس حل تمرین شیمی آقای شامی)(داشت خودکارمو انگولک میکرد)
معلم: جالینوسی دست بزن ولی خیانت نکن!
و ما:

 

[Shaghayegh11]

پاسخ : سوتی‌ها

امروز داشت تو اخبار می گفت پیر ترین گوریل دنیا تولد 52 سالگیش را جشن گرفت واینا!
بعد من داشتم میگفتم : آخی!نازی. بعد یهو برگشتم گفتم : اااا! بابا هم سن شماست!
بابام:
من
داداشم طبق معمول همیشه باز

 

[مجتبی73]

پاسخ : سوتی‌ها

آقا ما کلاس سوم راهنمایی بودیم و رییس شورا دانش آموزی.ناظممون کلی کار بهم گفت و منم یک پسری رسمی همچین
گفت حله؟
آقاچشتون روز بد نبینه اومدم بگم چشم
گفتم پشم
یعنی داشتن بچه ها از خنده می ترکیدن
خودشم گفت جاااااااااااااان؟

 

[mahdieh303]

پاسخ : سوتی‌ها

عاغا یادمه من بچه بودم و عاشق بستنی
یه بار تو ماشین نشسته بودیم بابام رفته بود بیرون کار داشت منو مامانم تو ماشین بودیم
منو مامانم داشتیم دراین باره بحث میکردیم که من جدیدا خیلی بستنی میخورم و از اینا خلاصه دیگه اخرش مامانم گفت : کو حالا بیا برو یه بسته نمک ید دار بخر بیا
عاغا منم که تو حال و هوای بستنی بودم رفتم در مغازه گفنم عاغا بستنی ید دار دارین ؟؟
مقازه داره گفت : :-\ :-\ نه عمو جان هنوز همچین چیزی نیومده تو بازار.....
منم برگشتم تو ماشین با گریه که مامان بریم یه مغازه دیگه اینجا بستنی نداره
مامانم با کلی تعجب : بستنییییییییی :-\ [-( ؟؟؟؟� �؟؟؟؟؟؟؟؟
من: اره ، میگه بستنی ید دار نداریم ...
مامانم: دختر کی به تو گفت بستنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من گفتم برو نمک بخر!!!!
منم با کمال پررویی رفتم در مغازه و گفتم اقا نمک ید دار چی ؟ دارین یا اونم هنوز نیومده تو بازار ؟ B-)
یارو که دیگه با کف مغازه یکی شده بود

 

[tezar]

پاسخ : سوتی‌ها

من شاهد این ماجرا بودم..
زنگ خورده بود ...بعد دو تا از بچه ها تازه میخاستن برن دستشویی.بعد اومدن از پله ها برن پایین معاونمون گفت:کجا میرید؟
اونا:دستشویی..زود برمیگردیم
معاون:چی دارین؟(منظور درس این زنگ کلاس است...)
یکی از بچه ها:کوچیک..
من +معاون =

 

[This is me]

پاسخ : سوتی‌ها

اردوى دوره ى طلاها بوديم برا آمادگى مرحله دو!
بعد من ميخواستم بگم" دى ان اى كه ميخواد همانند سازى كنه" بهـ جاش گفتم "دى ان اى كه ميخواد بچه به دنيا بياره!!!!!!
ملت:
معلم: اتفاقى نيوفتاد به چى ميخدين!؟
[كلاس مختلط[املا!؟]بود ]
***
زنگ بعدشم يه پسرى يه چيزى درباره فيزيولوژى گفت،معلمه گفت كجا خوندى!؟
-آلبرتس!!!!!!!!!
[راهنمايى براى دوستانى كه آشنايى ندارن-مثله اين ميمونه كه بگى از روى كتاب جغرافى عربى خوندم ]

 

[N.Y.M]

پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس فیزیک بحث کشیده شد ب گوسفند کلاه قرمزی بعد من اومدم بگم آقای فلانی (دبیرمون )
گفتم : آقای مجری
همه
...
دبیرمون : لابد تو هم گوسفنده ای ؟!
من :
بچه ها

 

[Darya-F]

پاسخ : سوتی‌ها

امروز صبح داشتیم با ماشین میرفتیم مدرسه..مامانم گفت که اون کیمیا(دوستی که 12ساله باهاش دوستم!) هست!! داره میره مدرسه!..منم برگشتم از ماشین سرم رو اوردم بیرون و از اونور خیابون بلند داد میزنم:کیمـــــــــــــیا!!!!..کیمـــــــــــــیا!...دختره برگشت نگاه ام کرد چشماش همینجوری شد من رو دید منم همینجوری دست تکون دادم براش!!..بعد از چند دقیقه:
من: میگم مامان؟فکر کنم یونیفرم کیمیا توسی هست نه قهوه ای!..مامانم: ولی..من:مامان کیمیا که مدرسشون چادری شده..دوباره مامانم: ولی آخه اون دختره که..من:مامان!!اون کیمیا نبود! من: ..مامانم: ...

 

[mahdieh303]

پاسخ : سوتی‌ها

اقا ما یه بار رفته بودیم تو یه مغازه هه با اقاهه گرم صحبت شدیم در این حین یه گدایی اومده بود پشت سر ما هی صدا میداد....
هیچی دیگه صاحب مغازه اومد به گداهه پول بده(یه پونصدی) منم از تو هوا پولو قاپیدم و اصن به رو خودم نیووردم گداه بدبختم رفت بیرون..
خلاصه اینا همه تموم شد و موقع حساب کردن شد اقاهه گف یه پونصدی نداری منم یهو پولرو از تو جیبم در اوردمو با افتخار دادمش به اقاهه....
بنده خدا گف این همونم پونصدیه نیس که من بهت دادم ؟؟؟
من: پونصدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ داستان چیه؟
تازه اون موقه بود که فهمیدم چی شده
مغازه داره هم که دیگه نمیدونست چی باید به من بگه...............
بخدا من دیوونه نیستم فق وقتی گرم صحبت میشم دیه هیچی نمیفهمم

 

[m@h$en]

پاسخ : سوتی‌ها

اینم سوتی معلم ریاضیمون:داشتیم سوالای کتاب تکمیلیمونو حل میکردیم که یکی از بچه هامون گفتآقا اجازه,چرا ما از تخته هوشمند استفاده نمیکنیم))؟
معلممون که نشنیده بود گفتمن از قضیه ی 2 خط موازی و مورب استفاده میکنم)).
جاتون خالی,از خنده غش کردیم!
اما وضغیت معلم ریاضیمون:

 

[Aramesh_Z]

پاسخ : سوتی‌ها

عاغا یه بار ما با دوستامون رفتیم بیرون .
بعد یه پسره یا یه کاغذ اومد طرفمون
پسره : خانوما این شماره منه :-&
دوستم : ممنون نمی خوایم

 

[پرسپولیسی]

پاسخ : سوتی‌ها

امروز ب بابام میگم بابا پول بده میگه چقدرپول میگیری؟؟ باز میخوای شار ژبگیری؟؟ میگم نه واسه شارژنمیخوام،میخوام شارژ بخرم......... خدا وکیلی دروغم نمیتونم بگم ب بابای گلممممممممم

 

[nasim fakhr mohammadi]

پاسخ : سوتی‌ها

سوتی من نیس مربوط به پسر خالمه
ی شب با دخترخاله هام و کلی بچه دیگه + خالم خونه ی پدربزرگم اینا خوابیدیم
صبح پا شدیم سر سفره خالم روبه رو پسر خالم نشسته بود داشتیم صبحانه میخوردیم که خالم نسبتا اروم گفت:مهدی شلوارت پارست...البته نگفت شلوار گفت خشتک( خیلی هم شیک و مجلسی )
پسر خالمم هول کرد گفت: باز شود دیده شود بلکه پسندیده شود
اصن ی لحظه مکث کرد فهمید چی گفته قرمز شد زد زیر خنده
ینی اون روز صبح بیشتر از همیشه خندیدم

 

[TheLord of Shadows]

پاسخ : سوتی‌ها

معلم ریاضی مون به فاکتوریل میگفت فاکتوریول. ..!بعد یه بار یکی از بچه ها گفت آقای کلاه کج...اون گفت بله؟...بچه هه گفت آقای امیدی گفت هرکی بگه فاکتوریول بی سواده...!! کلاس در لحظه ای ترکید!!!

Sent from my GT-N7100 using Tapatalk HD

 

[fitmal]

پاسخ : سوتی‌ها

معلممون به گوگل میگفت گگل بعد میگفت برید تو گگل سرچ بزنید ماهم رفتیم یه بار گگل رو امتحان کنیم دیدیم فیلتره بعد اومدیم بهش گفتیم فیلتره عصبانی شد گفت چه وضعشه گگل فیلتره فیس بوک فیلتره و...

 

[niki123]

پاسخ : سوتی‌ها

ما به@ میگیم الاهی دورت بگردم
دبیرزیستمون میخواست متن بده سوال دربیارم
ازم ایمیلمو پرسید منم بی حوصله:نیکتا ... الاهی دورت بگردم یاهو دات کام در یه لحظه فکش افتاد
من :-[ :-[
اون

 

[Robek]

پاسخ : سوتی‌ها

امروز زنگ تفريح اخر بادوستم رفتيم طبقه بالا ك بحرفيم-اقا زنگ خورد-اون ميخاست از عربي جيم بزنه-هرچي گفت رعنا برو رات نميده-من نرفتم-نرفتم ديگه-بعد بچه ها اومدن ميگن رعنا خانم دنبالت بود خفن-پرسيده رعنا كو؟بچه ها پيچوندنش بعد مهلا جان لطف فرمودند گفتن من صب ديدمش-بازم دم كيميا وزهرا وبرمودا وپخ پخ مندي ود بست وكلام اوشيا گرم ك هوامو داشتن-اوووف

 

[mh.darya]

پاسخ : سوتی‌ها

الان باید بخندم یا گریه کنم؟!
یه چند وقتی اشتراک نتم تموم شده بود امشب لازم داشتم میخواستم تمدید کنم!
بعد از کلی پیاده روی رو مخ مادر گرامی قرار شد تمدیدش کنم اخرشم گفتم اصن پولشم خودم میدم ! (من غلط کردم! )
هرچه کردم با دایل آپ نشد ،زنگ زدم به خالم گفتم تمدید کنه!
بعد الان همش شدم که چقدر سرعتش رفته بالا!
رفتم چک کردم به جای 128 ، 1024 گرفته!
شباهت این دو تا عدد واقعا تو چیه درک نمیکنم!؟
بعد الان از من انتظار میره پولشو بدم؟! :-s
نمیخوام!

 

[alex delpiero]

پاسخ : سوتی‌ها

دیروز سر یه بحثی اومدم مثلا یه چیزی گفته باشم یه لیوان دستم بود برگشتم می گم : به نیمه پر لیوان نگاه کن .....!
بعد نمیدونم چرا همه می خندیدن نگاه کردم دیدم یه قطره آب هم تو لیوانه نیست ....!

 

[آیدا :)]

پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش می خواستم از سرویس پیاده بشم ؛ به جای این که بگم خداحافظ ، گفتم سلام!!!!!!!!! بعد من شدم این :-[ سرویسم هم شد این