• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,531
امتیاز
13,473
نام مرکز سمپاد
1
شهر
تبریز / میاندوآب
سال فارغ التحصیلی
1404
دبیر دینی : یه حدیث در مورد اهداف انسان در زندگی بگو
من : نگاه به نامحرم تیری از تیر های شیطان است که بر دل آدمی میزند
بچه ها همزمان در حال گاز زدن موزاییک
 

ایهام

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
136
امتیاز
237
نام مرکز سمپاد
G.F
شهر
G.G
سال فارغ التحصیلی
1406
داشتم یه مبحثی رو نشون می دادم که باید از 2 استفاده می شد با دستم علامت 2 رو نشون دادم یکی ک توضیحش کامل شد یکی از انگشتامو باید میبستم تا اون یکیو بگم عدد دو رو با انگشت وسط و اشارم نشون داده بودم . اون انگشتی ک بسته شد انگشت اشارم بود و اون انگشتی ک موند و کلاس و حال من و چیزی ک سمت معلم بود و ....
 

_Vina_

ابر های همه عالم شب و روز در دلم می‌گریند.
ارسال‌ها
623
امتیاز
8,315
نام مرکز سمپاد
مانا خوشبخت
شهر
یه جایی تو تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
بابام عناب گرفته بود و من شک داستن که عنابه یا سنجد ازش پرسیدم
باباا عناب گرفتی یا سنجاب:))
بجای سنجد گفتم سنجاب...خواهرم تا نیم ساعت زمینو گاز میزد:))
 

smile

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ماهشهر
سال فارغ التحصیلی
1406
یه بارسر کلاس عربی بودیم دبیرمون داشت در مورد هشتگ یه سوالی میپرسید منم ژست کاربلدا رو گرفتم اومدم بگم هشتگ داد زدم خخخخخخخشتگ:))))))))))
 

hypnos

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
753
امتیاز
11,979
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
انتظار...
سوتی نیست ولی خب
امروز، دقیقا موقع گرفتن کارنامه‌های ماهانه و دیدار با دبیران، مامانم و دبیر ریاضی در حال تیکه پاره کردن تعارف
مامانم: فاطمه از شما تعریف می‌کنه
دبیر باحال ریاضی زیرلب در حالیکه فقط خودم و خودش بشنویم : من باید ازش تعریف کنم، اون تعریف می‌کنه؟😭🤣
 

آفرودیت

شاپرکی با شوق پرواز
ارسال‌ها
80
امتیاز
1,249
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
سال فارغ التحصیلی
04
من: معلومه خونواده پر جمعیتی هستین.
مبینا: آره n تا خاله دارم و nتا دایی
من: خدا زنده شون کنه ، عع چیزه خدا حذفشون کنه
(زبونم نچرخید بگم خدا حفظشون کنه🗿)

میخواستم بگم این موجی بود که فلانی راه انداخت و همتون سوار براین موج شدین

چیزی که گفتم: این موجی بود که فلانی راه انداخت و همتون سوار من شدین
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,531
امتیاز
13,473
نام مرکز سمپاد
1
شهر
تبریز / میاندوآب
سال فارغ التحصیلی
1404
- خب اون تریلیه nتا چرخ داره اگه n دقیقه زمان ببره هر چرخ عوض کنن ۲۴ ساعت کامل وقت میبره
+ خب اگه اینطوره کی اینا راه میرفتن ؟
من : خب صبح یه ساعت زودتر پا میشدن
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,763
امتیاز
40,711
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
دبیر زمین، در حالی که سعی داشت بگه: شکاف و شیار

گفت:


"شکار و شیاف"

داشتم شعر میخوندم، اسم معشوقه "اختر" بود، خیلی شیک زبونم چرخید گفتم اصغر و کل قصه دارک شد.
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,531
امتیاز
13,473
نام مرکز سمپاد
1
شهر
تبریز / میاندوآب
سال فارغ التحصیلی
1404
پارسال دبیر آمادگی دفاعی مثلا میخواست بگه دوران بزن درو تموم شده
گفت دوران بکن درو تموم شده :))
انقد خندیدیم که از جلسه بعدی نیومد بقیشو معاونمون اومد تدریس کرد
 

طوطو

اقامت دائم تورتوگا
ارسال‌ها
471
امتیاز
12,608
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
سراغش نرفتم
دانشگاه
تبریز
رشته دانشگاه
فعلاً ژنتیک!
بعد از نیم ساعت اسکل بازی درآوردن جلوی استادم و بالا پایین کردن پله ها:
+ خانوم **** دنبال جایی میگردید؟
-بله استاد...راستش میخوام برم سالن ۱۶ اتاق ۲۲۹
+اشکال نداره اجازه بدید من راهنماییتون کنم
-نه ممنون... زحمتتون میشه، خودم پیدا میکنم
+خواهش میکنم...زحمتی نیست...همراهم تشریف بیارید

ده دقیقه بعد من و استاد، حیران در محوطه:
+خانوم **** اینجا یه در خروجی نیس از دانشکده بتونیم خارج شیم ؟ :)) اصلاً از کجا اومدیم؟ :))
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,531
امتیاز
13,473
نام مرکز سمپاد
1
شهر
تبریز / میاندوآب
سال فارغ التحصیلی
1404
سوار اتوبوس شده بودم برم تهران
مسئول ترمینال اومد تو اتوبوس
اسم مسافرا رو میگف که کسی جا نمونه
مثلا میگف آقای فلانی اونم میگف بوردایام اینجام
به من که رسید گفت آقای ب*******
گفتم : حاضر 🤚
 

R.Z

xxx
ارسال‌ها
132
امتیاز
330
نام مرکز سمپاد
=-
شهر
پوف
سال فارغ التحصیلی
1406
خب دوستام میگفتن اینا که میرن کلاس تکواندو بعضی جلسه هاشون تو هوای آزاد تو پارک بانوان برگزار میشه انگاری جلو در پارکم خالی بوده
باباهاشون ترسیده بودن بعد سه تا دختر هم کمی اونطرف تر وایستاده بودن اینا دروغکی بهشون گفتن اینا با ما به کلاس میان نگران نباشید برین تنها نیستیم
بعد نگو رل هاشون اومده و کارهای چیز میز اونجا اتفاق افتاده =))
گفتن با اینا میرین؟با اینااا ایناااااااااااااااا؟؟؟/
هیچی دیگه احتمال اینکه دیگه به کلاس برن تقریبا صفره 😂 😂 یعنی میگه از خنده جر خوردیم
 

arina._.sorayyaei

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
242
امتیاز
1,436
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
آزاد تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
یکی بهم پیام داده بود(پسر)بعد من نمیفهمیدم چی میگه
پیامشو خواستم بفرستم واسه دوستم ببینم چی میگه اشتباهی واسه خودش فرستادم و همون لحظه سین کرد😂
 

نصر پیروز

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
92
امتیاز
37
نام مرکز سمپاد
حلی ۹
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1408
هفته قبل استاد ریاضی داشت بسط اعداد طبیعی یکی از سوالات جزوه رو توضیح می داد که فهمید بچه ها حواسشون نیست و توضیح نداد وقتی داشت از بچه ها حساب پس می گرفت من زیر لب گفتم اون از زیست شناسی این از ریاضی یکدفعه معلم به سیم آخر زد و با لحنی گاوس مانند گفت:چه ضری زدی؟بعد دوباره گفت چه ضری زدی و بعد گفت چی گفتی منم جمله ام رو گفتم
 

R.Z

xxx
ارسال‌ها
132
امتیاز
330
نام مرکز سمپاد
=-
شهر
پوف
سال فارغ التحصیلی
1406
معاون ما سه نفر رو دید گفت سلام سلامم چطورین چیکار میکنین؟
منم گفتم والا خانوم خوبیم داریم نارنجی میخوریم 😶‍🌫️
برگشت گفت اعه کمی هم قرمز و صورتی بخورین :)) دیگه هم پیش دوستام ضایع شدم هم اون
نارنگی،بدون دوستت دارم ❤️🤡
 
ارسال‌ها
70
امتیاز
1,751
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
به مدال نرسیده ی شیمی:)
داشتم میرفتم که شام بخورم
تخم‌مرغ آب‌پزو گفتم تخم مرغ پُخ‌کرده و بعد متوجه شدم اشتباه گفتم پس درستش کردم تخم‌مرغ بخار‌کرده تا در نهایت بازم متوجه شدم اشتباه گفتم :) و گفتم بخارپز
بعد میخواستم بگم فلان جا خیلی افراد معتاد وجود دارن که گفتم افراد مواد‌کِش
بعد از شام خواستم درِ سس که کنارش بودو بذارم و جمعش کنم امااا سه ساعت به میز خیره بودم فکر میکردم خدایا من چیکار داشتم با این میز؟
می‌رسیم به مرحله ی مسواک زدن که داشتم راه می‌رفتم و پام خورد به بسته های کنار در و همه پخش شدن رو زمین : )))
وقتی جمعشون کردم خواستم مسواکمو بزنم و حین برداشتن، مسواک از دستم افتاد رو زمین : )))
مامانم: عسل مامان جان تو دیگه واقعا رد دادی! :)
 

hypnos

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
753
امتیاز
11,979
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
انتظار...
توی کانال بچه‌های کامپیوتر جهانی امسال، یکی از پسرا از کتاب بگذارید بخوابم گوسفند‌ها عکس گرفته بود و من این رو خطاب به مدرسه استوری کردم🤣🤦‍♀️
نوشتم: من هر روز خطاب به مدرسه
تا الان فقط سرایدار مدرسه‌مون استوری‌مو ندیده، همه در همون لحظات اول سین زدن🤣🥲
 

Mahsa_j

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
272
امتیاز
2,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
تلگرام
همین شب یلدای امسالو اومدم به دوستم تبریک بگم
اسم دوستم لیلاست
گفتم : «یلدا، لیلات مبارک باشه»
و اونم در جواب گفت : «یلدا، مهسای تو هم مبارک باشه»
 

هانی

عثّل
ارسال‌ها
384
امتیاز
3,445
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1405
بهش گفتم دلم میخواد پاهامو بزارم رو سرت :)
(که در اصل قرار بود بگم دلم میخواد سرمو بزارم رو پاهات)
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,274
امتیاز
16,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
سر کلاس فیزیولوژی جای پیک گفتم پِیک....
سر ی نموداری بود ک ضربان قلبو ضرب در دو میکرده میشد جواب..
چیزی ک باید میگفتم: دو تا پیک داره نمودار. ضربان قلب در حالت عادی 75 ضرب در دو میشه 150
چیزی ک گفتم: دو تا پِیک داره ضربان قلب 75 دو برابر میشه میشه 150....

اره استاد دو تا پِیک میریم بالا و به به.. مزه کنارش چی میخواین😂
یعنی سر کلاس همه ی اساتید من ب روش های مختلف و متنوع نرینم روزم نمیگذره
 
بالا