• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

mohaddes

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
346
امتیاز
4,670
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بـنـاب
سال فارغ التحصیلی
94
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

عاقا امروز از اردو برگشتنی، همه مون با هم داشتیم سوار اتوبوس میشدیم . بعد من دستمو محکم میزدم رو شونه یکی از بچه ها و هلش میدادم و داد میزدم : "خودتو بچپون تو . زود باش خودتو بچپون تو!"
بعد دیدم طرف عکس العمل خاصی نشون نمیده برگشتم دیدم مشاورمونه :)) تازه داشت لبخندم میزد. خیلی هم خوب شناساییم کرد :))
 

anora

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
9
امتیاز
70
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بم
شهر
بم
مدال المپیاد
چــــــــــــی هست حالا؟!؟
رشته دانشگاه
دارو سازی D:
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز داشتم اهنگ باب اسفنجی رو برا خودم میخوندم و تو پله ها راه میرفتم که یهو دیدم حاج اقا (امام جماعت)داره از بالا پله ها میاد.... :-w
گفتم زکی شانس نیست که ... L-: دوباره برگشتم که برم پایین دیدم که مدیرمون داره از پایین میاد...اون وسط گیر افتاده بودم اساسسی
خلاصه همزمان این مدیر مدرسمون با امام جماعت از کنارم رد شدن منم اومدم بگم سلام گفتم باب اسفنجی شلوار مکعبی باب اسفنجی...
خلاصه یه جوری منو دوتاییشون نگاه کردن که من همون جا سکته رو زدم... :)) :))
 

رعنــا

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
185
امتیاز
1,686
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ابهر
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
شیمی.
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز نرفتم مدرسه، بعد گویا 15 نفر غایب داشتیم! اون چن نفری هم کهرفته بودن میخوان برگردن، مدرسه اجازه نمیده! نشستن کلی فکر کردن، دیدن با کیف برن لو میرن، دو نفر آزمایشی رفتن حیاط پشتی از در پشتی فرار کنن بچه ها هم کیفاشونو از لای نرده های پنجره بندازن براشون! عملیات موفقانه پیش میرفته که یهو مدیر میره تو میبینه نفیسه پای پنجرس! حالا اون دو نفرم نمیدونن مدیر اومده کلاس! در حال فریاد زدن : بچه ها! بیاین بریم دیگه! بیاین فرار کنیم! الان اینجا خلوته کسی نمیفهمه! بیاین فرار کنیم! هیچی دیگه، مدیر حالشونو گرفت!
حالا همین دیروز معاون زنگ زده خونه یکی از دوستام، اینم فک کرده دوست جون جونی قدیمی مامانشه! خیلی گرم گفته سلاااااام! خوبین؟ >:D< اونم پرسیده منزل آقای فلانی؟ دوستم: بله ولی مامانم خونه نیستن! من دخترشونم! معاون : کدوم دخترش؟ دوستم :ستاره ام دیگ! معاون : پس چرا نیومدی مدرسه؟؟؟ L-:
طفلی دوستم شوکه شده بود اصا! حالا مثلا قرار بود به تلفن مدرسه جواب ندیم! L
 

Maryam95

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
48
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

اولین بار بود با معلم مرد کلاس داشتم بهش میگفتم خانم !!!!!!!!!!!! :| :| :| :|
 

master of science

مهمان
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه های کلاس شلوغ میکرد حواسش به درس نبود معلم یهو گفت: میدم بیرون بکننت ها! :D بعد همه هاج و واج موندیم خب منظورش فعل بیرون کردن بود یه مدلی گفت! بعد این طرف دانش آموز هم حالا دوباره به شیطنتش ادامه داد دبیر انداختش بیرون و خلاصه معاون اومد وساطت کنه دانش آموزه گفت حالا که مارو بیرون کردین! و خنک شدین بذارین بیایم تو، ادب شدیم! :))
 

ایلیا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,799
امتیاز
15,064
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
مدال المپیاد
تلاشی بیهوده در المپیاد زیست شناسی!
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
عکاسی
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش دنبال یه تاپیک تو شبکه بودم بعد ۹ صفه انجمنو نیگا کردم پیدا نشد,حالا امروز دیدم مهمش کرده بودم برای همین پیدا نمیشد :)) :-"
 

bella_h

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
192
امتیاز
1,346
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید هاشمی نژاد مشهد
رشته دانشگاه
علوم تربیتی
پاسخ : سوتی‌ها

سگ اصحاب کهف با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
از بیانات یکی از اساتید محترم ما :|
.
.
.
:))
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

بعداز3 ساعت زیست خوندن(باکتریا)...اومدم شیمی بخونم ی این صورت...

الکتروشیمی بود:

من:این انرژی براثر وقوع دسته ای از واکنش های شیمیایی در"باکتری"ها فراهم میشود ک با انتقال یک یا چندeهمراه هستند...

من: :-\

کتاب: :O

خب ی بار دیگ میخونیم:

این انرژی براثر وقوع دسته ای از واکنش های شیمیایی در"باکتری"ها فراهم میشود ک با انتقال یک یا چندeهمراه هستند...

من: {-8

کتاب: ^-^

من:خب حتما ی ربطی داره دیگ من نیدونم.ی بار دیگ:

این انرژی براثر وقوع دسته ای از واکنش های شیمیایی در"باکتری"ها فراهم میشود ک با انتقال یک یا چندeهمراه هستند...

من:ن ی چیزایی دارم میفهمم :D

کتاب: [-(

آره خودشه خب تو باکتریم واکنش رخ میده دیگ!مگ ن؟!ب این میگن ترکیب زیست و شیمی مفهومی خوندن :D

من: :)) =))

کتاب:خاک تو سر بی سوادت کنن!تو همون نخونی بهتره آبرومونو بردی..برو..برو..همون زیستتو بخون ~X(

شیمی رف افقی و عمودی محو شه..خخخخخ! :D
 

artemis ej

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
281
امتیاز
1,530
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٢
شهر
مشهد
مدال المپیاد
داشتيم يه زماني...
پاسخ : سوتی‌ها

سوتي مامانم:
دو تا خط تلفن داريم
بعد ي خطمون با شماره اداره بابام ي رقم تفوت داره يعني خونمون ٨٢ است و اداره بابام ٨١
مامانم با اون يكي خط ميخواس اداره بابامو بگيره...
اين يكي زنگ ميخورد...
برميداشت ميگف الو الو!؟ :D
مزاحم كصافط!
دوباره گرفت
دوباره اون تلفن زنگ خورد
برداشته الو الو!؟
الهي بميري
دوباره گرفت: مهناز الهي بميري بيا اين تلفن اشغالو بردار تا من اينو برميدارم زنگ ميخوره! =))
خلاصه قطع شد تا من رسيدم
دوباره گرفته زنگ ميخوره
گوشيو برداشته ؛ اشغال با كي كار داري!؟ حرف ميزنم قطع ميكني!؟ X-(
من: مامان چه شماره اي ميگيري!؟ :-"
اينو... X-(
داري به خونه زنگ ميزني عاقل! L-:
عه!؟ :-"
 

HOSSEIN JH

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
187
امتیاز
186
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اهواز
مدال المپیاد
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو راه برگشت به خونه 2 تا دختره یکی تو ماشین یکی تو خیابون داشتن آب بازی میکردن
دختره تو ماشین آب پاشید به دختره که تو خیابون بود
دختره جا خالی داد به کله خورد تو یک ماشینه :)) (وسط خیابون شلوغ داشتن آب بازی میکردن )
اب هم پاشید به یک ماشن دیگه صاحب ماشین هم عصبانی شد دعواشون کرد :D
 

HOSSEIN JH

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
187
امتیاز
186
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اهواز
مدال المپیاد
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

من و دوستم داشتیم تو راه رو مدرسه راه میرفتیم بعد یکی از معلم ها می خواست امتحان بگیره زیاد جلو عقبش کرده بود بحث که شروع شد :
این X چه غلطی قراره بکنه ؟
جمله رو شروع کرد به گفتن مدیر جلوش سبز شد نشد دیر بود دیگه جمله که تموم شد از کنار مدیر رد شد !!1 :O :O
مدیر ایستاد یک نگاه سنگینی بهش کرد رفت :O :O
بیچاره خودش رو داشت پشت من قایم میکرد :)) :))
 

پروفسور

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
هنوز نرفتم ولی مطمینا اگر زوزی برم حتما
پاسخ : سوتی‌ها

بد تر از همه اینه که در مورده ترشیدگی مشاور مدرسه در حال صحبتت باشی که یهو



پشت سرت ظاهر شه
 

HOSSEIN JH

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
187
امتیاز
186
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اهواز
مدال المپیاد
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه های کلاس قدش خیلی کوتاه بود دوتا هم داریم خیلی گنده هستن جلو در مدرسمون هم یک مهد کودک هست
یک روز بچه ها برای خنده دست اینو گرفتن بردن دم در مهد کودک
زنگ زدن وقتی جواب داد گفتن اومدیم بچمون رو ثبت نام کنیم :)) :))
خانومه هم در و براشون باز کرد راهنماییشون کرد داخل دفتر :O :O
که این 3تا مونده بودن چجور موقعیت رو جیم بزنن :)) :)) =)) =))
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی دوستم:

امرو کتابخونه بودیم دوتا چیزبرگر سفارش دادیم . بعد رفتیم بگیریمشون دوستم اومد خلاصه کنه گف چیزارو آماده کردین؟! :D

مغازه داره:آره آمادس.میبرین؟!! :))

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بعدش توآسانسور بودیم.طبقه یک واستاد یه پسره اومد سوار شه.در داشت بسته میشد

همینجوری نگاه میکرد بیچاره میگف من گیرکردم من گیر کردم!! :O

ماام فقط نگا کردیم.. :-"ملتم فقط خندیدن!! :))

ی لحظه یاد گارفیلد افتادم :D

هیچی دیگ بیچاره قرمز شد ترجیح داد از پله ها بره

رف تو پله ها محو شد =))
 

HOSSEIN JH

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
187
امتیاز
186
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اهواز
مدال المپیاد
فیزیک
پاسخ : سوتی‌ها

یک دفعه وقتی یکی از مراحل یک بازی مسخره رو بعد از میلیون ها بار باختن رد کردم خیلی خوشال شدم
داداشم کنارم نشسته بود و نگاه میکرد
از شدت خوشالی اومدم داداشم رو بغل کنم
دستام رو به سمتش باز کردم رفتم جلو بقلش کنم چنان با مشت زد تو دماغم که خون ریزی به پا شد :O :O :O :O :O :O :O
می خواستم بکشمش
از خوشالی اومدم بقلت کنم بکس میزنی چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟
----------------------------------------------------------------------------
میدونم پست خلاف قوانینی تاپیک هست ولی ممکن بود بعدا یادم بره تا حالا یکی بیاد پست بزاره تا بریم صفحه بعد !
-----------------------------------------------------------------------------
اون دفعه سر کلاس معلم دینی مداد آتیش زدیم
بوش که بلند شد پرسید ؟ بچه ها یک بویی نمیاد ؟
بچه ها هم گفتن بو کولر هست !!!
ساده باور کرد :O :O :O :O
--------------------------------------------------------------------------
یک دفعه کلاس پنجم بودیم داشتیم هدیه آسمان کتاب کارش رو حل چک میکردیم و میخوندیم نوبت یکی از بچه ها که شد طرف کپی کرده بود نمیدونست قضیه چیه گفت :
PAYAM BARANE BAZRAG
حالا ما موندیم این داره چی میگه حالش خوبه و اینا کسی که از روش نوشته بود گفتم منظورش :
PAYAM BARANE BOZORG
هست :)) :)) :))
--------------------------------------------------------------------------
 

samira16

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
481
امتیاز
3,080
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گنبد کاووس
مدال المپیاد
ندارم :-&quot;
دانشگاه
دانشگاه گلستان-گرگان
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : سوتی‌ها

همه نشسته بودیم داداشم میخواست یه جریانی رو تعریف کنه.همه داشتیم بهش نگاه میکردیم بعد یوهو در حین صحبت آرنج دستش محکم خورد به 4چوب در. بعد هیشکی هیچی نگفت داداشمم واسه این که ضایع نشه چند بار دیگه خودش دستشو زد که مثن از قصد بوده :-"
عاقا مام خودمونو نگه داشته بودیم نخندیم دیگه خودش نتونست تحمل کنه دستشو چسبید از درد!! مام دیگه نتونستیم تحمل کنیم البته =))

+دختر خاله 2 سالم میخواذ بگه مامان بزرگ، بابا بزرگ میگه : " مامان بُــگُــز، بابا بُـگُـز" :))
 

fitmal

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
812
امتیاز
3,333
نام مرکز سمپاد
farzanegan 2
شهر
کرمان (1 ر) - تهران (بقیه)
مدال المپیاد
یه سری مرحله 1 :-&quot; 1 مرحله 2 :-&quot;
پاسخ : سوتی‌ها

اهم جماعتی با بچه ها در کلاس درس نشسته بودیم :-" ک موضوع حول مدیر محترمه و بد گویی و اینا میچرخید!
من مثلا اومدم پند اخلاقی بدم با کلی ا عتماد ب نفس ب این حالت " B-) " با صدایی رسا اعلام کردم:

دیوار گوش داره / موش هم هوش داره

اونجا بود ک معنی عمیق محو شدن در افق کاملا برام جا افتاد :-" و ب عینه دیدگانم ب گاز زدن صندلی توسط معلم نایل شد! :))

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
چند روز پیش نیز در کلاس المپیاد معلممون داشت از استرسش درباره مرحله 2 تعریف میکرد
و باز هم من ب همون حالته شرح داده شده و صدای مذکور گفتم خوب "عرق رعنا " میزدید استرستون کم میشد !!
حالا واقعا عرق رعنا و عرق نعنا فرقی دارن :))(؟ )

در همین روز مذکور کنار معلممون وایساده بودم و داشت بهم سوال میداد بعد یکی از سوالا ، سوال جهانی فلان سال بود !
برگشتم بهش میگم این سوال جهانیه کدوم کشوره:))

× لازم ب ذکره ک من اونروز ناهار خدمت یکی از دوستان بودم فک کنم تو غذام عصاره ایکس ریخته بوده یحتمل :)) :D :-"
 

shadiiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
2,694
شهر
میان2اب
دانشگاه
ارومیه-نازلو
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز به معلمم (پسرمجرددانشجو)اس دادم بپرسم تا کی میتونم بهتون اس بدم (قراربود بگم یه کاری رو انجام میدم یا نه بسپاره ب یکی دیگه) احساس مودب بودن بهم دست داد جوگیر بودم که مثلا زشته دیر اس بدم یارو خوابه و اینا هرچند کاملا واقفم ایشون چگونه موجودیست ولی دا... نوشتم:
من:
عصربخیر تاکی میشه بهتون بدم؟شبها منظورمه

معلمم:
تا11
اس دیگه!!!
اس قبلیتو بخون


ینی اب شدم به معنای واقعی :-" :-"
البته همچنان معتقدم مقصر اون بود میتونست به روش نیاره :د
 

najmeh_abl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
639
امتیاز
8,426
نام مرکز سمپاد
فرزانگانـ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
AUT (Tehran Polytechninc) + University of Naples Federico II
رشته دانشگاه
Industrial Bioengineering
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیکمون با عصبانیت و جدیت مسئله حل میکرد وسط حل کردن خب بچهااز اصل پاشکال استفاده میکنیم...کلاس منفجرشد
 

saraxcen

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
138
امتیاز
875
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

جاتون خالی اون روز تو کلاسمون یه مگس اومده یکی از بچه ها جیغ داد
بعد میگه وای الان میاد نیشم میزنه
من سر به کدوم بیابون بذارم به نطرتون؟؟؟
 
بالا