• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مشاعره

یارب تو مرا به نفس طناز مده / باهرچه به جز توست مرا ساز نده
 
باید با "میم" می‌بود

یک هفته مانده است که یک سال بگذرد
از آن قرار من که مرا بیقرار کرد
دل و دینم شد دلبر به ملامت برخواست / گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
 
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
ان که هرگز نتوان یافت همانندش را
 
این شب پریشان پریشان سحر می‌شود
روز نو گل افشان گل افشان به ما می‌رسد

فریدون مشیری
 
دل پیش کسی باشد و تن در بر دیگر
مردن به از ان است که در بند بمانی
 
تنت به ناز طبیبان نیاز مند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد


چه وضعشه حاجی ؟
من سه چارتا پست اینجا بیشتر نذاشتم ولی همه اش با ت بوده @: :||||||
 
تنت به ناز طبیبان نیاز مند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد


چه وضعشه حاجی ؟
من سه چارتا پست اینجا بیشتر نذاشتم ولی همه اش با ت بوده @: :||||||
دی بود چنان دولت و جان افروزی
و امروز چنین آتش عالم سوزی
افسوس که در دفتر ما دست خدا
آن را روزی نبشت این را روزی
 
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
 
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
می شود پرده چشمم پر کاهی گاهی
دیده ام هر دو جهان را به نگاهی گاهی
وادی عشق بسی دور و درازست ولی
طی شود جاده صد ساله به آهی گاهی
 
می شود پرده چشمم پر کاهی گاهی
دیده ام هر دو جهان را به نگاهی گاهی
وادی عشق بسی دور و درازست ولی
طی شود جاده صد ساله به آهی گاهی
یا رب از کرده به لطف تو پناه آوردیم
به امید کرمت روی به راه آوردیم
عبید زاکانی
 
آخرین ویرایش:
من با یقین کافر جهان با شک مسلمان
با این حساب اهل جهنم فرق دارند
 
هر کجا نور است خود را چون سمندر داشتن
هر کجا نار است چون پروانه خود را باختن
 
هنر آن است که عکس تو بیفتد در ماه
ماه در آب که همواره فروریختنی است
 
Back
بالا