• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
من در هیچ دسته‌ای جا نمی‌شدم، از تمام چهارچوب‌ها و کادرها می‌زدم بیرون، نه منزوی بودم، نه اجتماعی، نه درونگرای مطلق، نه برونگرای محض.
گاهی از مهربانی سر می‌رفتم و گاهی بدجنس‌ترین آدمِ دنیا می‌شدم. گاهی دلم لک می‌زد برای حرف زدن و بودن کنار آدم‌ها و گاهی چه دیوانه‌وار تقلا می‌کردم تنها باشم. من به هیچ گروهی تعلق نداشتم، گاهی یک کودکِ لجباز بودم که دلش هم‌بازی می‌خواست و گاهی یک بالغِ فهمیده و مسئولیت‌پذیر! گاهی محکم و با اراده و جسور بودم و گاهی شدیدا شکننده و آسیب‌پذیر و ضعیف! گاهی بیخیال و شاد، گاهی غصه‌دار و دغدغه‌مند و غمگین.
من نسخه‌ی کاملِ هیچ دسته‌ای نبودم. من خودم بودم و این، کار را سخت‌تر می‌کرد، من حتی بلد نبودم تظاهر کنم که کامل هستم، که نقاب بزنم و خودم را جمع و جور کنم و از دسته‌ی خاصی نزنم بیرون و شبیه‌تر شوم به آدم‌ها، که اینقدر فاصله نگیرم و اینقدر حس نکنم با همه فرق دارم، که نترسم از دنیا، که تصور نکنم زمینی نیستم و هیچ سیاره‌ی دیگری هم مسئولیت منِ غیر قابل توصیف را به عهده نمی‌گیرد.
من به هیچ دسته‌ی خاصی تعلق نداشتم.
من نسخه‌ی کاملِ هیچ چیز و هیچ کس نبودم.
من فقط خودم بودم،
و فقط همین را بلد بودم.

#نرگس_صرافیان_طوفان
 

aliiii9

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
480
امتیاز
7,598
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی2
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
طلایimc/چهارم پایا
همیشه یه حرفایی هست که فقط می تونیم تو دل خودمون نگه داریم، چون هیچکس مثل خودمون اون رو نمی فهمه...
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
حتی اگر با من حرفی نداری
باز هم با من حرف بزن. مثلا بگو : چه خبر ؟
تا من از خبرهایی که تو از آن‌ها خبر نداری برایت بگویم ...
از روزهایی بگویم که تو نبودی
از دردهایی بگویم که تنهایی کشیدم
حتی اگر هم برایت مهم نبود باز هم بگو واقعا ؟؟
تا چانه‌ام گرم شود و شاید آن بین‌ها خسته شوم
هیچ وقت در مقابل من سکوت نکن
من از سکوت واهمه دارم، سکوت اصلا علامت رضایت نیست؛
من هر چه سکوت دیدم همان رفتن بود..!
 
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,246
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
مرد با عکسی تا شده در تمام کافه های دور و نزدیک تهران، قهوه فرنچ پرس سفارش می داد.
مردی که هنوز عاشق بود و در یکی از ساعت های بهار در یکی از کافه های تهران باقی مانده بود
و فکر می کرد بالاخره یکی از همان قهوه ها همان طعم را خواهند داشت.
مرد نمی دانست فراموشی یعنی چه، رفتن یعنی چه، نماندن یعنی چه،باران آذر یعنی چه!
مرد سر همان قراراول مانده بود.
با یک عکس تا شده، یک مرد سرپا بود هنوز.

حامد وفائی
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
غرور باید مچاله شود، بمیرد اصلاً
پای دلدادگی که در میان باشد،
باید سراپا تمنا شوی، عاشق شوی
دیر می شود گاهی، دیر
به خود می آیی که دو زانو نشسته ای،
رفتنش را تماشا می کنی
و به زمین و زمان ناسزا می گویی
نه جانم!
نه خدا کاره ای بوده، نه زمین و نه روزگار؛
همه کاره داستان تو بودی که "من" بودنت را زمین نگذاشتی
که نخواستی ما شوی
عشق اگر عشق باشد،
پایش برسد جان هم باید در راهش داد؛
چه برسد غرور که مفت هم نمی ارزد...
 

Karin

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
573
امتیاز
3,590
نام مرکز سمپاد
Farzanegan
شهر
Urmia
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
بابا لنگ دراز عزیزم:
بعضی آدمها را نمی‌شود داشت فقط میشود یک جور خاصی دوستشان داشت، بعضی آدمها برای این نیستند که برای تو باشند یا تو برای آنها
 

aliiii9

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
480
امتیاز
7,598
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی2
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
طلایimc/چهارم پایا
هوا که خنک میشه،
درختایی که سایه مینداختن،
فراموش میشن...:)
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دلتنگی مثل نشتی گاز میمونه،
نه صدایی داره نه بویی
و نه هیچ رنگی
اما آروم آروم خفت میکنه....:)
 

Karin

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
573
امتیاز
3,590
نام مرکز سمپاد
Farzanegan
شهر
Urmia
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی

ابتدا فكر می‌كردم
شايد يک اتفاق ساده باشد
تا اينكه بعد از او
هيچ اتفاق ديگری در من رخ نداد...

#آنا_گاوالدا
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
حقیقت این است:
فرودگاه‌ها بوسه‌های بیشتری،
از سالن‌های عروسی به خود دیده‌اند!

و دیوارِ بیمارستان‌ها،
بیشتر از عبادت‌گاه‌ها دعا شنیده‌اند!

هميشه اینگونه‌ایم:
همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که
چیزی در حال از دست رفتن است!

#چارلی_چاپلین
 

Amirhossin

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
159
امتیاز
2,247
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1400
من نه عاشق بودم
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می‌ارزید

من خودم بودم دستی که صداقت می‌کاشت
گر چه در حسرت گندم پوسید

من خودم بودم هر پنجره‌ای
که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود
و خدا می‌داند بی کسی از ته دلبستگی‌ام پیدا بود

من نه عاشق بودم
و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی‌ام می‌فهمید


آرزویم این بود
دور اما چه قشنگ
که روم تا در دروازه نور
تا شوم چیره به شفافی صبح
به خودم می‌گفتم
تا دم پنجره‌ها راهی نیست


من نمی‌دانستم
که چه جرمی دارد
دست‌هایی که تهی ست
و چرا بوی تعفن دارد
گل پیری که به گلخانه نرسد

روزگاریست غریب
تازگی می‌گویند
که چه عیبی دارد
که سگی چاق رود لای برنج

من چه خوشبین بودم
همه‌اش رویا بود
و خدا می‌داند
سادگی از ته دلبستگی‌ام پیدا بود

جبران خلیل جبران​

 
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,246
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
وَ من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی رو دوست نداشته باشَم,
باری رویِ شانه‌هایَش نباشم,
که نداند با من چه کند
و کجایِ دلش بگذارد که نه من بشکنَم,
و هم او ثابت بماند,
وَ من به یکباره یاد گرفتم همه‌یِ اعتمادَم را در کوله پُشتی‌ام پنهان کنم تا دستِ هیچ احَد الناسی بهش نرسد,
تا بشوَد اسباب بازیِ کودکی‌هایِ نداشته‌اش....
و مَن به یکباره اینچنین قَد کشیدم,
و بزرگ شدم....

فرگل مشتاقی
 
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,246
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
به قدری ساکتم حالا ؛
که انگاری ؛
درونم حکم ؛ آتش‌ بس ،
و حالِ چشم‌هایم خوب و آرام است .
به قدری ساکتم انگار ؛
میان شهر قلبم صد هزاران مُرده دارد شعر می‌گوید !
ببین ! من ساکتم ، این بغض و این آشوب ، از من نیست ...
دلم تنگ است ؟ - اصلا نیست !
کسی را دوست می‌دارم ؟ - نمی‌دارم !
رها ، آرام و معمولی ؛ شبیه کلّ آدم‌ها
میان موج‌ها چون قایقی ؛ بی سرنشینم ، بی سرانجامم ...
نه فکری در سرم دارم ،
نه عشقی در دلم ،
آرامِ آرامم ...

نرگس صرافیان طوفان
 

Nemesys

کاربر انجمن خاک‌خورده
ارسال‌ها
688
امتیاز
9,183
نام مرکز سمپاد
Sh.HiddenHand
شهر
MD
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
ادبیات و شیمی
"خر نه تنها به نشان جل و افسار خر است
تن خر در کت و شلوار رود باز خر است

دو سه مثقال خریت ز خران چیزی نیست
آدمی هست که الحق دو سه خروار خر است"

ابوالقاسم حالت
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,165
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
کسی که با دیدن تو رو به رو شد با حقیقت
از همین فاصله حالا
کلت میشه رو شقیقت
...
شونه های تو دلیل
گریه های آخرم بود
پیش تو پهلو گرفتم دستای تو سنگرم بود
من گذرنامه نخواستم زندگیم بی حد و مرزه
قلبی که تو سیته دارم دیگه آسون
نمیلرزه
 

Karin

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
573
امتیاز
3,590
نام مرکز سمپاد
Farzanegan
شهر
Urmia
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
همسر نزار قبانی توی یک انفجار در بیروت کشته میشه !
نزار از دلتنگی براش می نویسه :
بلقیس رفته بودی انار بخری ،
دانه هایت را آوردند...
 
بالا