• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
سکوتت را ندانستم
نگاهم را نفهمیدی
نگفتم گفتنی ها را
تو هم هرگز نپرسیدی!
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
اگه وقتی می‌خنده خوشگل‌تر می‌شه؛
اگه لباسش خیلی بهش میاد
اگه خطش محشره، اگه صداش بی‌نظیره، اگه خوب شرایط بحرانی رو کنترل می‌کنه، اگه بهتون آرامش می‌ده، اگه می‌تونه غافلگیرتون کنه؛ اگه صدای نفساش آروم‌تون می‌کنه، اگه دوست دارین سربه‌سرش بذارید که بهتون بگه دیوونه! اگه بهش می‌گید رفتم که نرو گفتنش رو بشنوید! اگه مهربونه، اگه خوبه، اگه دست‌هاشو دوست دارید...
بهش بگید.. خب؟
بهش بگید.. دیر میشه...
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
مشکل از جایی شروع شد که یک مشت آدم اشتباه؛
با هم به زیر سقف‌هایی رفتند،
که قرار بود میزبان آدم‌های درست باشد...
مشکل از جایی شروع شد؛
که دو نفرهایی با هم جفت شدند؛
که هرکدام یا دل‌شان جای دیگری بود،
یا دنیاهاشان با هم فرق داشت...
دونفری که حتی سر سوزنی یکدیگر را نمی‌فهمیدند.
مشکل از جایی شروع شد؛
که بیشتر دو نفرهای جهان،
هم خانه شدند اما همدل نشدند،
فارغ شدند اما عاشق نشدند...
و مشکل اصلی درست همان جایی شروع شد؛
که همان دونفرهای اشتباهی؛
سه نفر شدند...
 

بابونه.

ماهی پیشی‌خوار
ارسال‌ها
955
امتیاز
21,822
نام مرکز سمپاد
تنگ ماهی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1401
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات که یک دم مژه برهم نزنی
مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی
~فریدون مشیری~
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,246
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
گر بنا بود تمامِ آدمهاى روىِ زمين
از ابتداى خلقت تا آخرين روزِ عمرشان،
كنارِ هم ميماندند،
به روزمرگى
به يكنواختى دچار ميشدند...
دنيا به آدمهاى رفتنى،
به ناگهانى رفتن ها،
به نيمه كاره رها شدن ها،
نياز دارد
نياز دارد تا قدر بدانيم تمامِ دو نفره هايمان را
تا قدر بدانيم كنارِ هم بودن ها را
منفى اگر نباشد،مثبت بى معناست
رفتن اگر نباشد،ماندن ارزشی ندارد...
#علی_قاضی‌نظام
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
اگر فردا آخرین روز دنیا باشد، چه ‌می‌شود؟!

تمام خطوط تلفن دنیا پر می شود از جمله هایی مانند:
عاشقتم.
همیشه دوست داشتم.
هیچ وقت جرات نکردم بگویم "دوستت دارم".
مرا ببخش.
دلتنگتم.
و …
هزاران نفر برای دیدن کسی که دوست دارند، حاضرند کل داراییشان را بدهند تا وقت دیدن طرفشان را لحظه ای داشته باشند.
خیلی ها پشیمان میشوند که چرا خیانت کردند.
خیلی ها دنبال گرفتن یک بخشش ساده میروند، که سالها از هم دریغ کردند.
کاشکی که هر روز،
روز آخر بود..
تا ما انسان ها قدر لحظات زندگی را میفهمیدیم…
کاشکی به جای لج بازی و غرور،
لحظه ای را با عشق سپری میکردیم...
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,763
امتیاز
40,711
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
بگذر ز من ای آشنا چون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو چون دیگران با سرگذشتم

میخواهم عشقت، در دل بمیرد
میخواهم دیگر، در سر، یادت پایان گیرد

هر عشقی می میرد
خاموشی میگیرد
عشق تو نمی میرد

باور کن بعد از تو
دیگری در قلبم
جایت را نمیگیرد...
 

aliiii9

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
480
امتیاز
7,598
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی2
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
طلایimc/چهارم پایا
در جهانی که زندگی می کنیم،کلمات بیشتر از گلوله ها آدم کشتن...!
مهران مدیری

گاهی اوقات با یه قطره،یه لیوان لبریز میشه...
گاهی اوقات با یه اخم،دلی میشکنه...
گاهی اوقات با یه توهین،یه فردی می رنجه و میره...
گاهی اوقات با یه تهدید،امنیت رو برای یه فردی به هم می ریزیم...
آدم ها با لحظه ها پیر نمیشن،آدمها رو آدمها پیر میکنن...
دکتر انوشه
 
آخرین ویرایش:

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
اولین بار که کم میاری گریه میکنی،
دومین بار به رفیقت میگی..
سومین بار؛سعی میکنی خودت حل کنی!
چهارمین بار؛میریزی تو خودت،
پنجمین بار؛خسته میشی..
ششمین بار؛بی احساس میشی..
آخرین بار،
دیگه هیچی برات مهم نیست..!
فقط لبخند می‌زنی..
***********************************
فکر میکنم یکی از بهترین حسای دنیا اینه که یه نفر خیلی واضح بهت نشون بده که چقدر براش مهمی....
 
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,246
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
هر روز به خودمان می‌گوییم امروز کمی مهربان‌تر می‌شوم، کمی بیشتر می‌خندم، کمی بیشتر محبت می‌کنم، و عمیق‌تر عشق می‌ورزم. هر روز می‌گوییم و هرگز نمی‌شود! غرور، تعصب، خجالت، و ترس قویترند. جهان این روزها پُر است از آغوش‌های امن به تعویق افتاده …
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
تا حالا شده بری تو صفحه چتش هی براش بنویسی و بنویسی و‌ اخر سر نفرستی؟!
اگر شده براش چی نوشتی که هیچوقت نفرستادی؟!
یا مثلا شده بری تو صفحه چت‌ش به اسم بخونیش،
صداش کنی، صداش کنی ، صداش کنی!
بعد که قلبت آروم شد پاکش کنی؟!
به نام بخوانیش و دلت بخواد به جان برگرده و جوابتو بده؟!
یا مثلا براش بنویسی:
«دلت می اید مرا به نام کوچکم صدا نزنی و نشنوی جانم؟!»
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,763
امتیاز
40,711
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
+آرتور، من نمیتوانم درد تو را ببینم!
-آرتور مرد، پدر مقدس. این خرمگس است که درد کشیده جلوی تو افتاده. این خود ایتالیاست پدر. این خود ایتالیاست...
+این ایتالیا نیست آرتور! این بدن پاره پاره پسر جوانیست که امیدی به آینده اش داشتم!
-هه! پس‌ خود ایتالیاست پدر...



پ.ن: اینجا باشه بخش های حالب بیاد بالا پاکش میکنم
 

هیولا

این اکانت خاموش شد.
کنکوری 1403
ارسال‌ها
541
امتیاز
18,250
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1403
درد اگر سینه شکافد،نفسی بانگ مزن!
درد خود را به دل چاه مگو!
استخوان تو اگر آب کند آتش غم
آب شو...آه مگو!
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
اگه پروانه تویی پیله ی تو جان من است
سهم تو گوشه پنهان شده ی قلب من است

مرحم درد تویی جان و جهان من تویی
سبب آرامش توی صدای من تویی
 
ارسال‌ها
544
امتیاز
13,246
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
مواظبِ حس های مخصوصِ سنِ خودتون باشید، یه حسای قشنگی هست که فقط توی یه دوره ی سنی میشه بهش رسید و از اون سن به بعد دیگه هیچ جوره نمیشه به دستش آورد، یعنی دیگه از یه سنیم به بعد جذابیت خاصی برات نداره ، به طور مثال بچه ای که با یه ماشین شارژی ، به اندازه ی آدم بالغی که بهش یه لامبورگینی دادن کیف میکنه...
اما قیمت اون کجا و این کجا ، ولی ذوق و خوشحالیاش به یه اندازس ، ببین پس چقدر حسا با ارزشن ، حس و لحظاتِ زندگی یه آدمو با هیچ پولی نمیشه خرید برگردوند ، حتی همین لحظه ای که گذشت و در حالِ خوندنِ این متن بودی بخشی از عمرت بود، قدرشو بدون...

#امیر_مازندرانی
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
می‌خواستم جای دیگری بروم، جایی که آسمانش رنگ دیگری باشد. آسمانی به رنگ زرد عمیق با ابرهایی که نگاهشان کنم و دانه دانه آرزوهای خودم را در قد و قامت مرموز آن‌ها تماشا کنم. می‌خواستم با خورشید رفیق باشم، دستان ستاره‌ها را بگیرم و با آن‌ها تا دریاچه‌های نقره‌ای خیالم پرواز کنم، از شاخه‌های درختان گردو طناب ببندم و تا قله‌ها‌ی رفیع آزادی، تاب بخورم.
می‌خواستم جای دیگری بروم، جایی که آسمانش آرامش ببارد، خورشیدش، عشق بتابد و زمینش، آزادی برویاند، جایی که بدون هراس بتوان انتخاب کرد، بدون شرمندگی عاشق بود و بدون نیاز، مهر ورزید. جایی که بتوان با پری‌های کنار دریاچه، حرف زد، با پروانه‌ها خندید، با ماهی‌ها شنا کرد و با گنجشک‌ها پرواز...
من خسته‌بودم از این حوالی، می‌خواستم جای دیگری بروم، در جهان بهتری نفس بکشم، در زمان دیگری باشم...
من خسته بودم از این حوالی و اتفاقات و آدم‌ها،
من خسته بودم...
 

هور

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
797
امتیاز
21,861
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سیاه و سفید
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
دانشکده معماری و شهرسازی تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
وای از آن روزی که تو عاشق شوی و من معشوق
پدری از تو درارم که خدا میداند...

افشین واعظی

من همانم که شروعش کردی
نکند دل بکنی دل ندهی
بی سر و سامان بشوم...

فائزه شبانی
 
بالا