به نقل از yasaman.k :چی جواب نمیده ؟!
اینکه پدری میره واسه دخترش خواستگاری منظورم اینه دختره گفته بره خواستگاری وگرنه پدره به زور که نمیگه بیا ازدواج کن! اون کلا بحثش جداس! میگم یعنی اگه دختری خیلی عاشق بود بعد غرورم داشت میتونه به پدر مادرش بگه برن خواستگاری راهکار دادم برا جوونا
کلا به نظرم اگه یه نفر عاشق نبود لزومی نداره همینجوری بره بگه اقا شما اخلاقت خوبه بیا با ما ازدواج کن متاسفانه تو جامعه ما بد جا افتاده!
بعضیا قدرت اینکه احساساتشونو بیان کنن ندارن ضعفیه که وجود داره باید چیکار کنه کلا قید ازدواج و دوستیو هر چیز دیگه ای رو بزنه! خوب اینکه نمیشه در مورد پسرا خوب کمتر پسری پیدا میشه که چنین ضعفی داشته باشه.به نقل از مازیمون :چی تو جامعه ی ما بد جا افتاده ؟
من دیگرون رو نمی دونم ولی اگه کسی به جای خودش کسی دیگرو بفرسته من حتا اگه واقعن ازش خوشم هم بیاد بدیهتن مخالفش خواهم بود. یه ادمی که نخواسته خودش بیاد حرفشو بزنه چرا باید عمرمو باهاش بگذرونم ؟ یا حتا باهاش دوست باشم ؟
فرقی هست بین اینکه یه نفر بیاد حرفشو خودش بزنه یا بگه والدینش بیان بزنن.
تو جامعه ما چی بد جا افتاده ؟ یه جوری در مورد جامعه ی ما حرف می زنید انگار کل دنیا رو گشتید همه چی همه جا اونطوری هست که شما فکر می کنید!
حالا یه چیزی بد اصلن جا افتاده باید به همون شکل ادامش داد؟
من اینو در جواب یکی دیگه گفتم پست بالاییشو ببین ..به نقل از US boy :خيلي غير منطقي بود
اولا اينكه اصلا اينطوري نيست
دوما اينكه بنظرمن پسرا مستقل زندگي كنن فساد بيشتري ببار ميارن تا دخترا
سوما اينكه بلفرض دختره مستقلي هست كه شبها تو خيابونه و از اين جور چيزا
به ما چه
به نقل از HOSSEIN JH :میشه یک جور دیگه هم نگاه کرد دختره به پسره پیشنهاد زندگی مشترک بده و به پسره بگه اگر بیای جوابم مثبت هست و پسر هم بره خواستگاری
نه این که دختر با خانواده بره خواستگاری خونه پسر
یکی از اطرافیان خیلی نزدیک من همین شکلی ازدواج کرد و خیلی هم خوشبختن الان...به نقل از HOSSEIN JH :میشه یک جور دیگه هم نگاه کرد دختره به پسره پیشنهاد زندگی مشترک بده و به پسره بگه اگر بیای جوابم مثبت هست و پسر هم بره خواستگاری
نه این که دختر با خانواده بره خواستگاری خونه پسر
به نقل از razie95 :دلم خواست یک تجربه شخصی رو اینجا براتون بگم!!
من تو 13 سالگی یه بار عاشق یه نفر شدم!
بعدش رفتم جلو و بهش ابراز علاقه کردم!!
البته پیشنهاد ازدواج و دوستی ندادم ،چون اصلا به هم نمیخوردیم!!
یک ابراز علاقه معمولی!(خیلی رک بهش گفتم عاشقت شدم)
حالا بعدش:
اصلا پسره باورش نشد!!
فکر کرد من سرکارش گذاشتم!
برخوردمون با هم طبیعی بود و تغییری محسوسی نکرد بعدش
هیچ اتفاق بد و حتی خوب قابل ذکری نیفتاد
به من توهینی نکرد و باعث رنجش من نشد
رفتارشم جوری نشد که من پشیمون بشم
با اینکه آشنا بود اما هیچکس هم ازین قضیه خبردار نشد ،
اما من وقتی 15 سالم بود ،یه نفر یه کاره اومد بهم گفت "توعاشق من شدی؟!!!!!!!"
منم یکم فک کردم،دیدم نه عاشق که،ولی راس میگه ها،فک کنم دوسش دارم!
بهش گفتم نه ولی دوستت دارم!
اونم گفت که منم دوستت دارم عزیزم
ولی ما به هم نمیخوریم و تو لایق بهتر از منی!
بعدم رفت به همه گفت که فلانی عاشق من شده!!!!!!!
به من توهین کرد !
و ....
با اینحال من به آدمایی که واسه این قضیه حتی جلوی چشم خودم مسخرم میکردن ،نگفتم که جریان چی بوده از اول!!
میبینید،آدما با هم فرق میکنند!
به نقل از مازیمون :خاطره قشنگیه. ولی انشالله شما قصد ندارید تو ۳۵ سالگی نوه دار بشید ؟ ؟
خب بدیهیه داری در مورد بچه ۱۳ ساله و یه پسر ۱۵ ساله حرف می زنی. خب اینا که هنوز فرق خودشونو تورو هم اصلن نمی دونن.
در مورد ازدواج وقتی حرف زده میشه یعنی افراد مینیمم ۲۸ سالشونه. یعنی به یه درک اجتماعی رسیدن
به نقل از >phoenix< :بعد یعنی ما باید با پدرو مادرمون بریم خونشون با گلو اینا؟؟ شیربها هم باید بدیم؟...احیانا مهریه که برعکس نمیشه؟
اگه اینا رفع ابهام بشه.من حاضرم اقدام کنم...حتما که نباید انتخاب بشیم بعضی موقعا باید انتخاب کنیم.. بد میگم؟ فوقش گفت نه...به درک مگه آدم قحطه؟...میریم از روی میز اوباما گزینه های دیگه رو انتخاب میکنیم